مسئول دفاتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاههاي استان خوزستان در نشستي كه در آستانه 27 آذرماه به همت جهاددانشگاهي استان خوزستان براي گراميداشت روز وحدت حوزه و دانشگاه برگزار شد، گفت: يكي از ظريفترين حركتهاي قدرتهاي بزرگ متلاشي كردن شيرازه كشورها بوده است.
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی خوزستان حجتالاسلام و المسلمين سيدمحسن شفيعي در اين نشست كه چهارشنبه 25 آذرماه در سالن اجتماعات موسسه علمي كاربردي جهاددانشگاهي استان خوزستان برگزار شد، اظهار داشت: تفرقه و جدايي در كشور ما در ميان بخشهاي تاثيرگذار جامعه، جديتر دنبال ميشود و يكي از اختلافاتي كه عملا و ناخواسته در آن سهيم بوديم، اختلاف ايجاد شده در عرصه حوزههاي علميه و دانشگاهها پيش از پيروزي انقلاب اسلامي بود.
وي با بيان اينكه رويدادهاي اجتماعي ما و پديده و تحولات جامعهمان، معمولا در يك تقسيمبندي 2 گانه، روبنايي يا زيربنايي رخ ميدادند، ادامه داد: به تعبير آشنا و معمول آنچه در جامعه پيش ميآيد يا رفرم است و روبنايي يا به صورت انقلاب، تغييرات و دگرگونيهاي اساسي يا زيربنايي است. پيش از انقلاب، تاريخ سياسي كشور فراز و فرودهايي نشان ميدهد؛ از دوره مشروطه گرفته تا كودتاي 28 مرداد سال 32 در سير اين حوادث، معمولا مطالبات اجتماعي را مطالعاتي ميبينيم كه از نوع تحولات زيربنايي نيستند.
مسئول دفاتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاههاي استان خوزستان گفت: شعار استقلال آزادي، جمهوري اسلامي، شعاري برخاسته از بلوغ فكري، سياسي و تاريخي ملت ايران است و يك شبه يا يك روزه شكل نگرفته است. استقلال بدون آزادي و آزادي بدون استقلال هيچكدام پايدار و ماندگار نيستند. وقتي اين 2 مطالبه در يك روند متدينانه قرار گرفتند از آن، شعار استقلال آزادي، جمهوري اسلامي تولد پيدا كرد.
وي افزود: امام(ره) در سالها و ماههاي منتهي به پيروزي انقلاب همه پيشنهادهاي رفرميك را رد كردند، چون ايشان به اين موضوع توجه داشتند كه رژيم شاهنشاهي در سالهاي 56 و 57، مجموعهاي قابل اصلاح و ترميم نيست؛ لذا امام(ره) شعار خود را به يك جمله تبديل كردند كه "شاه بايد برود".
شفيعي اظهارداشت: عدم آشنايي به تاريخ باعث ميشود، غفلتهايي از قبيل آنچه به عنوان تغيير در شعارهاي اساسي ملت ايران در اين ايام شاهد هستيم، پيش آيد. اين غفلتها نوعا در بخشهاي عمومي و به دليل عدم آشنايي و اطلاع از گذشته تاريخي ملت ماست. ملتي كه تاريخ خود را نشناسد در خطر بيهويتي قرار ميگيرد. انقلاب به اين معناست كه همه آنچه در كشور دچار انحراف شده است، بايد اصلاح شود.
وي با بيان اينكه يكي از مسائلي كه در گذشته كشور ما رخ داد، جدايي بخشهاي جامعه از هم بود، گفت: در كشور، تقريبا هر جايي كه ميشد با هم بودن و همگرايي داشته باشيم، مورد هدف قرار ميگرفت. اقوام وسيلهاي شدند براي جدايي دلها، و فرهنگها و خرد فرهنگها وسيلهاي شدند براي دور كردن مردم از هم؛ در ميان اقوام و طوايف درگيري رخ ميداد و در ميان اصناف هم اختلافهاي اساسي پيدا شد.
شفيعي افزود: دولتهاي بزرگ هر جايي كه زمينهاي وحدت وجود داشت را هدف قرار دادند. پيش از انقلاب فضا به گونهاي بود كه نه حوزهها و نه دانشگاهها هيچگاه به هم نزديك نميشدند. چهرههايي چون شهيد مطهري، شهيد دكتر مفتح، شهيد بهشتي و شهيد باهنر را از چهرههاي برجسته حوزه و دانشگاه ميشناسيم. اسلامي كردن دانشگاهها از پركارترين و پرهزينهترين كارهاي پيش از انقلاب بود. امام(ره) از سال 39 تا سالهاي 41 و 42 هر جا صحبت از طلاب ميكردند، از دانشجويان هم صحبت به ميان ميآوردند؛ يعني امام از آغاز نهضت مخاطب خود را طلبه و دانشجو قرار داده بودند. ايشان حوزويان و دانشگاهيان را به عنوان فرزندان خود مورد خطاب قرار ميدادند. امام(ره) دفاع از اسلام ناب و انديشههاي نوراني محمدي و برنامهريزي براي تسخير سنگهاي كليدي جهان را وظيفه بسيج طلاب و دانشجويان اعلام كردند.
وي با بيان اينكه امام(ره) از آغاز نهضت تا پايان عمر شريفشان حوزه و دانشگاه را 2 ركن حركتهاي اجتماعي ميدانستند، ادامه داد: به بركت اين مسئله، قبل از انقلاب يك همدلي و تفاهمي ميان حوزه و دانشگاه ايجاد شد. امام توصيه كردند كه بايد با هم باشيد. با شهادت دكتر مفتح كه شهيدي بودند برخاسته از حوزه و به شهادت رسيده در ورودي دانشكده الهيات دانشگاه تهران، شعله موج وحدت حوزه و دانشگاه برافروختهتر شد.
مسئول دفاتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاههاي استان خوزستان اظهار داشت: وحدت حوزه و دانشگاه به اين معناست كه حوزه و دانشگاه رسالتي دارند و هركدام مجموعهاي را كه بر عهده ميگيرند، بايد در مسيري كه خداوند و انبياء آن ترسيم كرده است، هدايت كنند. حوزه و دانشگاه بايد يكديگر را به رسميت ميشناختند و اين امر با پيروزي انقلاب اسلامي شكل گرفت.
شفيعي گفت: نكتهاي وجود دارد كه نبايد از آن غافل شد و آن اين كه امروز حوزه و دانشگاه يكديگر را به رسميت شناختهاند و هر 2 ميدانند كه اداره جامعه تنها با يكي از آنها عملي نيست و اداره و پيشرفت جامعه بوسيله حوزه و دانشگاه ممكن ميشود. شرط كمال اين است كه بايد نقاط توانمندي آنها با هم مبادله شود.
وي با بيان اين نگاه حوزه و دانشگاه به هم بايد نگاهي مبتني بر اعتقاد، باور و تاثيرگذاري باشد، افزود: در هيچ حالي نميتوان نقش تاثيرگذار امام(ره) به عنوان كسي كه ناشدنيها را شدني كرد، از ياد ببريم. امام(ره) نشان داد كه اينها شدني هستند و ما بايد آنها را پاس بداريم و لازم است كه ارتباط طلاب و دانشجويان و حوزه و دانشگاه برقرار شود؛ اين بدان معناست كه هر 2 بتوانند از ظرفيتهاي يكديگر استفاده كنند و به فضل الهي اين ظرفيتها براي سربلندي ايران و اعتزاز و مجد كشور و ملت بهكار گرفته شود.ح/الف