حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح روز دوشنبه25 تير ماه از پژوهشكده رويان و نمايشگاه دستاوردهاي جهاد دانشگاهي ديدن كردند و از نزديك با دستاوردهاي انديشمندان و محققان رويان و جهاد دانشگاهي آشنا شدند.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران،ايسنا، ايشان در ابتداي اين بازديد كه بيش از دو ساعت و نيم طول كشيد، با حضور در محل يادمان شهداي جهاد دانشگاهي، ياد و خاطره اين شهدا و همچنين مرحوم دكتر سعيد كاظمي آشتياني، رييس سابق پژوهشكده رويان را گرامي داشتند و خانواده آن مرحوم را مورد تفقد قرار دادند.
رهبر انقلاب اسلامي در بازديد از پژوهشكده رويان، از قسمتهاي مختلف معاونت پژوهشي رويان شامل آزمايشگاههاي «سلولهاي بنيادي از جمله ردهها، تمايز، ترانس ژن ، تعيين نقشه پروتئين و زيست شناسي مولكولي، آزمايشگاه پيوند» و بخش جنينشناسي تجربي ديدن و در هر يك از اين قسمتها، دانشمندان، متخصصان و محققان توضيحات لازم را بيان كردند.
تلاش براي تبديل سلولهاي معمولي به سلولهاي بنيادي، تمايز سلولهاي بنيادي به سلولهاي «انسولين ساز، كبدي و سلولهاي عصبي » تمايز سلولهاي بنيادي مغز استخوان افراد بزرگسال به سلولهاي استخواني و غضروفي با هدف نهايي درمان ضايعات استخوان و غضروف (از جمله بيماري آرتروز) شبيهسازي با استفاده از سلولهاي غيرجنيني كه در عمل با شبيهسازي گوسفند رويانا با موفقيت توام شده است، تلاش براي استفاده از شبيهسازي در درمان بيماريهايي كه ناشي از عملكرد بد سلولي است و توليد شير حاوي پروتئينهاي مورد نياز انساني مانند انسولين از جمله طرحهايي است كه در بخش پژوهشي پژوهشكدهي رويان اجرا شده يا در دست اجراست.
در اين بازديد دربارهي «بانك خون بند ناف» نيز كه از بخشهاي مهم پژوهشكدهي رويان جهاد دانشگاهي است توضيحات لازم بيان شد.
خون بند ناف نوزاد يكي از منابع غني سلولهاي بنيادي است و نگهداري آن ميتواند به درمان بيماريهاي صعبالعلاجي كه ممكن است نوزاد يا خانوادهاش يا افراد ديگري در جهان در آينده به آن مبتلا شوند و با سلولهاي بنيادي خون بند ناف قابل علاج است، كمك كند.
بازديد از نمايشگاه دستاوردهاي جهاد دانشگاهي بخش ديگري از ديدار امروز رهبر انقلاب اسلامي از پژوهشكدهي رويان بود.
در اين نمايشگاه طرحها، عملكرد و دستاوردهاي جهاد دانشگاهي در گروه تخصصي فني مهندسي، علوم پزشكي، علوم پايه، كشاورزي و علوم انساني ارائه شده است.
طراحي و ساخت سيستم دستگاههاي مهاركنندهي آلايندههاي هوا در كارخانههاي صنعتي و ساخت سيستم برق و كنترل سكوهاي حفاري، ساخت فرستندههاي راديويي پرقدرت MW , FM كه در برخي موارد ايران را به دومين كشور سازنده اين نوع فرستندهها تبديل كرده است، پژوهشهاي فيزيك و فناوري خلا، اصلاح ساختار توليد و عرضهي محصولات كشاورزي و مهندسي محيط زيست، از جمله طرحها و پژوهشهاي ارائه شده در اين نمايشگاه است.
حضرت آيتالله خامنهاي همچنين از بخش درمان پژوهشكده رويان ديدن كردند.
عملكرد بخش درمان ناباروري رويان از لحاظ كمي و كيفي در حد معيارهاي جهاني است و توان رقابت با بهترين مراكز درماني جهان را دارد.
در اين بازديد كه با توضيحات مسوولان بخشهاي مختلف همراه بود اعلام شد: تا كنون حدود هفتاد هزار زوج ايراني در اين مركز تشكيل پرونده داده و تحت درمان قرار گرفتهاند و صدها زوج نابارور خارجي نيز در اين موسسه درمان شدهاند.
رهبر انقلاب اسلامي سپس در جمع مسوولان، دانشمندان و محققان پژوهشكده رويان و مراكز جهاد دانشگاهي سراسر كشور با اشاره به حركت علمي مباركي كه در چند سال اخير در كشور آغاز شده و در ميان اهل علم گسترش يافته است، خاطرنشان كردند: هدف از حضور در پژوهشكده رويان اقدامي نمادين به منظور تجليل از حركت علمي عظيم و گسترده جاري در كشور و قدرداني از همه محققان و دانشمندان، به ويژه محققان پژوهشكده رويان و جهاد دانشگاهي است.
ايشان پژوهشكده رويان را مركزي موفق و نتيجهاي درخشان از تركيب «علم، ايمان و تلاش» دانستند و با گراميداشت ياد و خاطره مرحوم دكتر سعيد كاظمي آشتياني افزودند: اين مرحوم، با ايمان، تلاش پيگير و خستگيناپذير و مديريت موفق خود توانست موسسهاي علمي به وجود آورد كه در بافت آن، «تحقيق علمي جدي همراه با ايمان و تقوا» مورد توجه كامل قرار گرفته است.
حضرت آيتالله خامنهاي تاكيد كردند: پژوهشكده رويان زمينهها و قابليتهاي فراواني براي پيشرفت بيشتر دارد و اين مركز در واقع سلول بنيادي حركت علمي كشور است؛ همان گونه كه هر دانشمند و محقق معتقد به تركيب علم و ايمان نيز چنين ظرفيتي را دارد.
رهبر انقلاب اسلامي، جهاد دانشگاهي را مولود انقلاب اسلامي و جزو معدود رويشهاي اصلي انقلاب دانستند و با اشاره به تركيب جهاد و دانشگاه در نام اين مركز تاكيد كردند: جهاد دانشگاهي يعني جهاد و مبارزه هدفمند، هوشمندانه، عاقلانه و دشمنشكن در مسير آرمانها، آن هم در برترين و والاترين سطوح يعني علم و دانشگاه.
ايشان خاطرنشان كردند: جهاد دانشگاهي از ابتدا بر اساس دين و تقوا شكل گرفت و بايد هويت جهادي و ايماني و انقلابي آن همچنان حفظ و تقويت شود.
رهبر انقلاب اسلامي علم و تحقيق را رمز واقعي و كليد قطعي پيشرفت و رسيدن كشور به نقطه مطلوب خواندند و افزودند: فراگيري علوم و دانستههاي ديگر كشورها و ملتها، مقدمه حركت در عرصه بسيار وسيع علم و تحقيق است و به هيچ وجه نبايد در اين حد متوقف شد.
حضرت آيتالله خامنهاي با انتقاد از نظام سلطه حاكم بر جهان افزودند: جايگاه و نقش كشورها و ملتها در نظام بينالملل بايد بر اساس استعداد و ظرفيت علمي آنها باشد ، اما در وضع كنوني ، به علت تلاش برخي قدرتها براي انحصاريكردن علم و نيز زورگويي مستكبران ، جهان به دو بخش پيشرفته و عقب مانده و سلطهگر و سلطهپذير تقسيم شده است كه اين وضع بايد تغيير يابد.
رهبر انقلاب اسلامي، مهمترين عامل را در تغيير نظام سلطه حاكم بر جهان ، حركت و تلاش علمي ملت ها دانستند و افزودند: در اين مسير ، ملت ايران ميتواند با توجه به تاريخ، فرهنگ و سابقه علمي خود و استعداد درخشانش، نقش ويژهاي ايفا كند.
ايشان كمك به مراكز و «طرحهاي علمي، تحقيقاتي و فناوري» را وظيفه دولت و دستگاههاي مسوول بر شمردند و افزودند: بايد ميل و اشتياق به تحقيق و پژوهش در محيط هاي علمي، موج بزند كه البته تحقق اين مهم با توصيه و دستور ممكن نيست، بلكه تدبير و كمك وزارتخانههاي مربوط ، بخشهاي مسوول در برنامهريزي فرهنگي كشور و تلاش صاحبان فكر و انديشه را ميطلبد.
حضرت آيتالله خامنهاي با تاكيد بر توام بودن علم و دين افزودند: علم جدا از دين همانگونه كه در رفتار برخي كشورها آشكار است، در نهايت به ساخت جنگ افزارهايي مانند بمب اتم و به وسيلهاي براي زور گويي تبديل ميشود؛ اما با علم توام با دين و «تلاش علمي براي خدا و در راه خدا» ميتوان به توفيقات پايداري دست يافت كه دستاوردهاي جهاد دانشگاهي نمونهاي از آن است.
ايشان در پايان بار ديگر از همه دانشمندان و محققاني كه در هر نقطه از كشور براي پيشرفت و توسعه علمي، جهاد و تلاش ميكنند، قدرداني كردند.
متن كامل سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامي به شرح زير است؛
چند سالى است كه يك حركت مبارك علمى در كشور آغاز شده؛ همه اين را قبول دارند كه اين تحرك ارجمند تقريباً در بين مجموعهى اهل علم كشور اعم از استاد و دانشجو و محقق و دانشگاهها و مراكز تحقيقاتى كم و بيش گسترده است. بنده وظيفه دارم نسبت به اين حركت عظيمى كه دانشمندان، محققان و استادان ما در سرتاسر كشور ايجاد كردهاند، به سهم خودم حقگزارى و ابراز قدردانى كنم.
امروز آمدن من به اين مركز در واقع يك حركت نمادين است براى قدرشناسى از حركت علمى عظيم و وسيعى كه خوشبختانه در كشور ما شروع شده؛ اگرچه هنوز در آغاز راه است. اينجا را انتخاب كرديم، اولاً بهخاطر رويان، ثانياً بهخاطر جهاد دانشگاهى.
مؤسسهى رويان، يك مؤسسهى موفق و يك نمونهى كامل و چشمگير از آن چيزى بود و هست كه انسان آرزويش را دارد. علت اينكه من به مرحوم سعيد كاظمى اينقدر علاقه داشتم و الان هم در دلم و در ذهنم براى آن جوان عزيز، ارزش و جايگاه قائلم، همين است. حركت او، نحوهى كار او، مديريت او، پيگيرى او، يك مجموعهى كاملى بود از آن چيزى كه آدم دوست ميدارد و آرزو دارد، كه حالا من اندكى در اين باره عرض خواهم كرد. رويان هم با كمك او و بقيهى همكارانى كه در رويان از اول مشغول بودهاند، اينجورى بارآمد؛ اينجورى رشد كرد؛ اينجورى روئيد. و من اين را از اوائل كار احساس كردم. آن دوست مشترك من و مرحوم كاظمى كه شرح قضاياى كارى ايشان را در آغاز كار - پانزده شانزده سال قبل - و در خواستهاى او را با من مطرح كرد، من نشانههاى يك حركت درست را در اين كار احساس كردم؛ لذا گفتم من در حد مقدورِ خودم در خدمت اين كار و پشتيبانى اين كار قرار ميگيرم. هرچه زمان گذشت، آن ظن اوّلى تقويت شد؛ تكذيب نشد.
اگر بخواهم اين الگوى مطلوب را در يك جمله معرفى كنم، عبارت است از: تركيب علم، ايمان، تلاش. هم علم را جدى گرفتند، هم ايمان و پايبندى و تقوا را؛ نه به صورت يك سربار، بلكه به شكل يك عنصر اصلى در بافت مجموعه و در بافت كار. و هم خستگى را فراموش كردند، كه به گمان من مرحوم كاظمى جان و سلامت خودش را هم سر همين كار گذاشت؛ يعنى اين دنبالگيرى و اين اهتمامها و خسته نشدنها. لذا رويان در چشم من بسيار گرامى است و عزيز است و شما جوانها و مردان و زنان مؤمن و عزيزى كه در اين مجموعه كار ميكنيد، براى من عزيز هستيد و معتقدم رويان استعداد بسيار زيادى براى كار كردن و براى پيش رفتن دارد.
از قول من نقل كردهاند كه من گفتهام: «اين سلول بنيادى يك حركت علمى است»، واقعش همين است؛ همينطورى كه اين سلولهاى بنيادىِ شما، يك دامنهى تمامنشدنى براى تحقيق دارند - كه هرچه شما تحقيق ميكنيد، پيش ميرويد، يك ميدان ديگرى باز ميشود كه مىبينيد ميتوان آن را موضوع تحقيق قرار داد و پيش رفت و به مرزهاى جديدترى رسيد - رويان هم همينجور است؛ اين مجموعهى شما هرچه كار كند، پيش برود، باز قابليت پيشرفت دارد و يكايك محققان، پژوهشگران معتقد به علم و با ايمان - كه در اين مجموعه يا هر مجموعهى ديگرى از اين قبيل هستند - همين حكم را دارند؛ يعنى توانائى اينها تمامنشدنى است.
و اما جهاد دانشگاهى را انتخاب كردم، چون جهاد دانشگاهى مولود مبارك انقلاب است. همينطور كه در قرآن كريم در مقايسهى دو مسجد ميفرمايد: «لمسجد اسّس على التّقوى من اوّل يوم أحقّ عن تقوم فيه، فيه رجال يحبّون ان يتطهّروا»، جهاد دانشگاهى همينجور است؛ جزو معدود رويشهاى اصلى خود انقلاب است. اين معنايش اين نيست كه جهاد از اول در هر برههى از زمان، هرجور بوده، هرجور فكر كرده، هرجور كار كرده، درست است؛ نه، ما آدمها گاهى درست فكر ميكنيم، گاهى غلط فكر ميكنيم، گاهى درست عمل ميكنيم، گاهى غلط عمل ميكنيم. ملاك قضاوت، اين تناوبها و پيچ و خمها نيست؛ ملاك قضاوت، هدفگيرى و جهتگيرى و استمرار در حفظ اين هدف است؛ ولو حالا گاهى انسان خطائى هم بكند، لغزشى هم بكند. من هويت جهاد را درنظر دارم كه بركات زيادى هم بحمداللَّه داشته. حالا من يك جمله درباب جهاد ميگويم، بعد هم يك چند جملهاى درباب علم و تحقيق و آيندهى كار كشور در اين زمينه عرض خواهم كرد.
جهاد دانشگاهى مركب از دو كلمه است ديگر: جهاد و دانشگاه؛ هم بايد در آن جهاد باشد، هم بايد متناسب با دانشگاه باشد. جهادى عمل كردن، مفهوم خاصى دارد. هرجور كارى، جهادى نيست.
جهاد با جهد و تلاش از لحاظ ريشه يكىاند؛ يعنى در آن معناى جهد و كوشش وجود دارد؛ اما جهاد فقط اين نيست؛ جهاد يعنى مبارزه؛ مبارزهى در همين اصطلاح متعارف فارسىِ امروز ما. مبارزه انواع و اقسامى دارد: مبارزهى علمى داريم، مبارزهى مطبوعاتى داريم، مبارزهى سياسى داريم، مبارزهى اقتصادى داريم، مبارزهى نظامى داريم، مبارزهى آشكار داريم، مبارزهى پنهان داريم؛ اما يك نقطهى مشترك در همهى اينها وجود دارد و آن اينكه در مقابلِ يك خصم است؛ در مقابلِ يك مانع است. مبارزه با دوست معنى ندارد؛ مبارزه در مقابلِ يك دشمن است.
فرض كنيد در دوران اختناق، كسى هر هفته مثلاً پنج تا كتاب ميخواند؛ خيلى كار بود؛ اما لزوماً مبارزه نبود؛ جهد بود، جهاد نبود. اگر ميخواست جهاد باشد، بايد كتابى را ميخواند كه در حركت او در مواجههى با رژيم طاغوت و رژيم اختناق، تأثير داشت؛ آنوقت ميشد جهاد. خاصيت جهاد اين است.
دايرهى جهاد شما علم و فناورى است؛ يعنى شما اينجا از شمشير و نيزه و ژ3 نميخواهيد استفاده كنيد؛ از مغز و امكانات انديشمندىِ درون انسان و فكر و قلم و چشم و اينها ميخواهيد استفاده كنيد.
مجموعه، مجموعهى علمى است؛ اما در چه جهتى باشد تا جهاد باشد؟ اين مهم است. نگاه كنيد ببينيد براى كشور شما، براى انقلاب شما، براى اهدافى كه اين انقلاب ترسيم كرده، كدام دشمن عنود در كمين نشسته و شما بايد با آن دشمن عنود مبارزه كنيد؟ كارتان در آن صراط كه شد، ميشود جهاد.
بنابراين، اگر دنبال علمى بگرديد كه اين علم، دشمنان آن اهداف را نه فقط ناراضى نميكند، خرسند هم ميكند، اين جهاد نيست. فرض كنيم جهاد دانشگاهى يا فلان مؤسسهى مربوط به جهاد دانشگاهى بگويد در سال فلان، صد يا پانصد مقاله از من در «ISI» منتشر شده؛ اين، ملاك نيست. اين مقاله چه بود؟ در چه جهت بود؟ به چه درد شما خورد؟ آن كسانى كه با آرمانهاى شما دشمنند، نسبت به اين مقاله چه موضعى داشتند؟ آيا آنها احساس خطر كردند؟ البته سياسيونشان - اهل علم كه نگاهشان جور ديگرى است - يا نه، احساس خطر نكردند.
وقتيكه راجع به سلولهاى بنيادىِ شبيهسازى و اينطور كارها آقايان حرف زديد و بنده يا ديگرى هم تجليلى از اين كار كردند، مقامات امريكايى اعلام كردند كه براى علوم ژنتيك هم بايد شوراى حكامى به وجود بيايد! اين معنايش چيست؟ دشمن از اينكه شما در اين رشته داريد حركت ميكنيد، دردش آمده است. مثالهاى واضحش را عرض ميكنم؛ هزاران مثال دارد. آنروزى كه شما مثلاً بتوانيد آنچنان رادارى بسازيد كه از هيچ نقطه از فضاى آسمان اين كشور، هيچ جنبندهاى نتواند وارد شود، آن روز دشمن دردش مىآيد؛ يعنى اين تيرى است كه مستقيم ميخورد به دشمن. اين، ميشود جهاد.
در حركت جهادى، در علم جهادى، در تحقيق جهادى، اين عنصر حتماً شرط است. دشمن هم مقصود آمريكا نيست. حالا ما در مقام صحبت، دشمن واضحمان آمريكا و استكبار جهانى است. نه، دشمنها انواع و اقسامى دارند. يك وقت يك كارتل بزرگ مالى و اقتصادى از اينكه شما بتوانيد مثلاً كارخانهى سيمان بسازيد، ناراحت ميشود؛ مانعتراشى ميكند؛ نميگذارد، كه الان در گزارشهائى كه در اينجا به من دادند، از جمله همين مسئله بود. دلشان ميخواهد يك شوراى حكام هم درست كنند براى ساخت سيمان، كه هر كس حق نداشته باشد كارخانهى سيمان بسازد يا توليد سيمان كند.
كار جهادى بايد هدفمند، درست متوجه به آرمانها و هوشمندانه و عاقلانه و دشمنشكن باشد. يعنى به همان معنائى كه ما مبارزه را در اصطلاح معمولى به كار ميبريم: «دارم مبارزه ميكنم؛ اين يك مبارزه است.» اين، يك تعبير مصطلح است. در جهاد، اين معنا هست. اين، تعريف بخش جهاد.
و اما دانشگاهى. دانشگاهى يعنى سطح اين فعاليت و تحرك، يك سطح راقى است؛ متناسب با دانشجو و استاد و ذهن فعال علمى است. در همهى كارها همين بايد رعايت شود. عوامگرائى و عوامپسندى در كار و در همه فعاليتها نبايد دخالت داشته باشد. البته بخشى از فعاليتها علمى است و خوب است؛ مثل همين تحقيقات؛ اما فرض بفرمائيد اگر فعاليت در زمينههاى علوم انسانى و فرض كنيد در ادبيات است، بايد حرفى كه از اينجا بيرون مىآيد، فراتر از آن حرفى باشد كه ممكن است يك اديب معمولى بزند. يعنى سطح، بايد سطح راقىاى باشد. خيلى از حرفها در زمينهى علوم انسانى - كه حالا ما در آن سابقه داريم و بلديم و وارديم - مثل تاريخ، مثل ادبيات، مثل فلسفه كه اينها مسائل بومى كشور ماست، هست. برخى از اين مسائل، حرفهاى عادىاى است، حرفهاى متعارف است؛ جهاد دانشگاهى هم كه نزند، هر كسى ميتواند بزند. جهاد دانشگاهى بايد حرفِ گزين، حرفِ برتر را به ميدان بياورد. از باب مثال، شما فعاليت قرآنى داريد. فعاليت قرآنى را خيليها دارند؛ همهاش هم خوب است - ميدانيد من جزو كسانى هستم كه نسبت به فعاليتهاى قرآنى دنبالگيرى و احساس مسئوليت ويژه دارم؛ از قبل از انقلاب، الان هم همينجور است. يعنى اگر در يك مسجدى دَه نفر جوان هم جمع شوند تلاوت قرآن كنند، از نظر من مطلوب است؛ اين را دوست ميدارم - لكن شما اگر فعاليت قرآنى ميخواهيد بكنيد، بايد فعاليت قرآنى شما با فعاليت قرآنىِ غير دانشگاهى فرق داشته باشد. لذا اگر شما هم فرض كنيد بخواهيد همان لحن و نوا و شيوهى فلان قارى و تجويد و صداى خوش و... را مثل بقيه تكرار كنيد، البته خيلى خوب است؛ اما فعاليت جهاد دانشگاهى در قرآن، اين نيست؛ يك چيزى فراتر از اين است. ببينيد باب فهم دانشگاهى در مواجههى با قرآن چيست. برويد سراغ فهميدن قرآن. قرآنخوانِ شما جورى باشد كه وقتى قرآن ميخواند، جلسهاى كه مستمع قرآن اوست، مفاهيم قرآن را با دل خود لمس كند؛ حس كند؛ و جلسهى قرآنخوانى شما، جلسهى مفاهيم قرآن هم باشد. اينها ابتكار لازم دارد؛ بابِ شماست.
بنابراين، جهاد دانشگاهى اين امكانات و اين وسائل را دارد و بنده به جهاد دانشگاهى اعتقاد راسخ دارم. كارهاى بزرگى كردهاند؛ كارهاى خوبى كرديد و همينطور كه گفتيم: «اسّس على التّقوى من اوّل يوم». از اول تا حالا كه ما جهاد دانشگاهى را شناختيم، بر اساس دين و تقوا بود. بر اساس دين و تقوا نگهش داريد.
چند دقيقهى پيش با دوستان اينجا صحبت بود و عرض كرديم سعى كنيد هويت جهاد، تغيير پيدا نكند. اينى كه شما مىبينيد هويت بعضى از اشخاص - فكرهايشان، تركيبهاى ذهنىشان - از اول انقلاب تا حالا صد و هشتاد درجه عوض شده، اين يك روال و ممشاى طبيعى نيست كه بگوئيد طبيعتش همين است ديگر؛ نخير، هرگز اينجورى نيست. طبيعى اين است كه اگر انسان يك فكر و يك راهى را به منطق و استدلال پذيرفت، اين را تا آن نقطهى آخرِ راه برود و اگر عمرش كفاف نداد، در اين راه بميرد. اين طبيعى نيست كه ما بگوئيم: يك راهى را حركت كنيم برويم؛ گاهى هم با شور و خيلى هيجان، بعد از يك نقطه، ناگهان زاويه بزنيم! بعد، اين زاويهها اينقدر ادامه پيدا كند كه تبديل شود به عكس! اين، به هيچ وجه طبيعى نيست. بعضيها توجيه ميكنند: خوب آقا، اول انقلاب، اول انقلاب بود؛ حالا زمان اثر گذاشته، ما عوض شديم! نخير، زمان بر روى عنصرهاى ضعيف و بى ريشه و اعتقادهاى واهى و مبتنى بر احساس محض اثر ميگذارد؛ يا زمان با همراهى طمعها و هوسها اثر ميگذارد. «انّ الّذين تولّوا منكم يوم التقى الجمعان انّما استزلّهم الشّيطان ببعض ما كسبوا». قرآن ميگويد: آنهايى كه در جنگ احد برگشتند؛ طاقت نياورند بايستند، اين لغزش اينها به خاطر آن كارى است كه قبلاً كردند. ما وقتى روح را نساختيم، خودمان را محكم نكرديم، معلوم است؛ هر مماسى روى آن اثر ميگذارد؛ يكى، دو تا، سه تا، ناگهان مىبينيد كه شكلش عوض شد؛ اما وقتيكه مثل فولاد آبديده، محكم و استوار و بر مبناى تفكر درست و منطق صحيح، هويت دينى انسان شكل گرفت و هويت انقلابى شكل گرفت، هرچه زمان بگذرد، اين هويت روشنتر، واضحتر، جذابتر، مستحكمتر ميشود. آدمها اينجورند، نهادها هم اينجورند. نگذاريد نهاد جهاد دانشگاهى، تبديل شود به يك هويت ديگر؛ به يك هويت غير دينى، غير انقلابى.
من يك بار در جمع همين عزيزان جهاد دانشگاهى مطلبى را چند سال پيش گفتم، كه يادم هم نبود؛ اين را براى من آوردند، خواندم و يادم آمد - بايد اين هويت صحيح را و اين هويت ايمانى را حفظ كنيد و باقى بماند. خوشبختانه همينجور هم بوده و تا حالا هم باقى مانده است؛ چون ساخت جهاد دانشگاهى و نوع مديريت، نوع عملكرد، نوع ارتباط رأس با بدنه، جهتگيريها، خواستها، خواستهاى خوبى بوده است - آنچه كه آن روز گفتم، اين بود كه بعضيها تصور ميكنند انقلابيگرى، يك حركت انقلابى، يعنى حركت بىانضباطِ همراه با شلوغى، سردرگمى و بىنظمى! ميگويند آقا، آنها انقلابى بود و تمام شد! اين، غلط است. مطلقاً در ذات تحرك انقلابى، اغتشاش و بىنظمى نيست. بعكس، انضباط انقلابى از محكمترين و قويترين انضباطهاست. انضباطى كه ريشه از ذهن انسان، از دل انسان، از ايمان انسان ميگيرد، بهترين انضباطها را دارد.
اول انقلابها از جمله انقلاب ما، بىنظميهائى ديده ميشود كه اين ناشى است از آغاز حركت انقلابى؛ چون يك بناى كهنهى درهم ريخته بايد نابود شود و جايش يك بناى ديگر بيايد. اين، چيز طبيعىاى است؛ ولى وقتيكه بناى نو، بناى جديد ساخته شد بر پايههاى درست، حركت بر اساس آن، حركتِ منضبط و خوب خواهد بود و پيش خواهد رفت و اين، انقلابى است. بنابراين انقلابيگرى را با بىنظمى و با شلوغكارى و با نشناختن ضابطه و قانون نبايد اشتباه كرد. علىاىحال، جهاد دانشگاهى از جاهائى است كه ما به آن اميد داريم براى آيندهى علمى كشور.
اما راجع به مسئلهى علم و تحقيق، من اين را عرض بكنم: كشور ما بدون حركت در جادهى گسترش دانش و گسترش پژوهش، امكان ندارد بتواند به نقطهى مطلوب خودش دست پيدا بكند؛ مخصوص كشور ما هم نيست. كليد، دانش و پژوهش است.
دانشمند شدن يك ملت هم به اين نيست كه دانستههاى ديگران را فرا بگيرد. آن، مقدمهى كار است. علم يك دامنهى وسيعى دارد؛ انحصارى نميتواند باشد كه ما فرض كنيم يك مجموعهاى از كشورها و يا ملتها هستند كه نخبگان اينها علم را بايد توليد كنند، مرزهاى جديدى را براى علم تعريف كنند، يك مقدارى خودشان استفاده كنند، يك مقدارى هم كه زياد آمد، بدهند ديگران استفاده كنند. اين نمىشود. اين نسبت، اين شكل كار، معنايش همين عقبماندگى دائمىِ بخشى از كشورها، همين رابطهى ظالمانهى بين كشورها، همين مسئلهى دنياى اول و دنياى دوم و دنياى سوم و شمال و جنوب و همين حرفهائى است كه جزء ادبيات رائج سياسى در اين قرن و قرن قبل بوده و شده.
همهى انسانها توانائى دانشپژوهى و دانشمندى را دارند. استعدادها البته مختلف است، لكن هيچ كشورى نيست كه در آن انسانها توانائى اين را نداشته باشند كه در اين دامنهى وسيع و عظيمِ علم بالقوه و بالاستعداد، يك جايگاهى براى خودشان پيدا كنند و يك نقشى در آن ايفا كنند. اگر كشورى كه سابقهى او، تاريخ او، تجربهى او، نشان ميدهد كه توانائى استعداد او، توانائى بالائى است و از متوسط بالاتر است - كه كشور ما قطعاً از اين قبيل است - اين بايستى در ايجاد علم، در توسعهى علم، در پيشرفت علم نقش ايفاد كند و اگر توانست اين نقش را ايفاد كند، آنوقت اين عقبماندگى، اين تبعيض و بىعدالتى در همهى زمينههاى سياسى و اجتماعى و اقتصادى از بين خواهد رفت و خواهد شد داراى سهم برابر در مقابل كشورهاى ديگر و در مقابل قدرتهائى كه امروز وجود دارند. آنوقت ميتواند خودش را اداره كند، روى پاى خودش بايستد؛ يك چيزى بدهد، يك چيزى بگيرد؛ اما امروز اينجور نيست.
امروز نظام سلطه در دنيا بنايش بر گرفتن و دادن نيست؛ بنايش بر گرفتنِ حداكثرى و دادنِ حداقلى است؛ ثروت را ميمكند، امكانات را ميمكند، اختيارات سياسى و اقتصادى و اجتماعى را در كشورها ميمكند و در اختيار ميگيرند و در مقابل، گاهى هيچ چيز نميدهند، گاهى چيز مضرى ميدهند، گاهى هم يك چيزكى به آن كشورِ نقطهى مقابل ميدهند. الان بافت سياسى دنيا اين است: سلطهگر و سلطهپذير.
اگر بناست اين بافت به هم بخورد و كشورها بتوانند به قدر ظرفيت ملتهايشان و استعداد ملتهايشان در روابط عالم جايگاهى داشته باشند، عمدهترين چيزى كه در اين كار تأثير دارد، علم است. بنابراين علم را بايد جدى گرفت؛ بايد پيش رفت.
ما حركتمان شروع شده، لكن هنوز در اول كاريم؛ هم بايد به مراكز علمى و تحقيقى كمك بشود؛ هم به پروژههاى علمى، پروژههاى تحقيقى و فناورى بايد كمك بشود؛ هم بايستى اين ميل به علم و تحقيق و پژوهش همهجا گسترش پيدا كند. بايد مخصوص استاد و محقق هم نماند؛ در محيط دانشجوئى و فضاى دانشجوئى گسترش پيدا كند؛ يعنى دانشجو ميل به علمآموزى و توليد علم پيدا كند كه اين كارى است كه احتياج دارد به تدبير و با توصيه و خواهش و تمنا و سفارش و دستور و اينها، نخواهد شد. مسئولان بخشهاى آموزشى كشور ما؛ چه وزارت آموزش و پرورش، چه وزارت علوم و وزارت بهداشت و درمان، چه بخشهائى كه مربوط به مسائل برنامهريزىِ فرهنگىاند، در اين زمينه مسئوليت دارند. آنها كارى بكنند كه محيط دانشگاهى، محيط علمطلبى باشد. واقعاً اين جوان بخواهد عالم بشود و فقط مسئله اين نباشد كه بخواهد مدركى بگيرد، يا حالا اسمى مثلاً براى يك كار كوچكى در بياورد. اين، حركت لازم دارد. اين حركت بايد ادامه پيدا كند. كمك دولت و دستگاههاى مسئول و كمك كسانى كه جايگاهى دارند كه ميتوانند اثرگذار باشند بر روى ذهن مخاطبانشان، در اين زمينه حتماً لازم است.
و من اصرارم بر اين است كه هر وقت ما براى پيشرفت علم كار ميكنيم، اين را فراموش نكنيد كه علم و دين توأمانند. علم مجرد از دين و دور از دين ولو در گام اول در كوتاهمدت يك كشورى را به يك نقطهاى از افتخار هم برساند، اما در بلندمدت براى بشريت زيانبار است؛ كما اينكه داريد مىبينيد كه زيانبار است.
علمى كه از دين جدا شد و خودش را متعهد به دين ندانست، نتيجهاش همين ميشود كه امروز در دنيا رائج است؛ علم وسيلهى زورگوئى است، وسيلهى استثمار است، وسيلهى تخريب حرث و نسل است و محصول علم، بمب اتم است از يك طرف؛ از طرف ديگر، محصول علم، اين مواد مخدر كذائى است؛ محصول علم، روى كار آمدن سياستمدارانِ دور از همهى احساسات انسانى است در خيلى از كشورهاى دنيا. علم را بايد با دين همراه دانست. علم را براى خدا و در راه خدا بايد تحصيل كرد و به كار گرفت. اين، جزو تعاليمِ اوليهى ما بايد باشد؛ در همهجا.
و توفيقات اين علم هم بيشتر است؛ اين را به شما عرض بكنم. نگويند اگر علم را مقدس كرديم و با دين همراه كرديم و مؤمنكارى درآورديم، ديگر پيشرفت نميكند؛ نخير، الان همين خود جهاد دانشگاهى شما، همين مجموعه كارهاى شما - كه به وسيلهى عناصر مؤمن اين همه كار بزرگ انجام گرفته - نشان دهندهى اين است كه علم وقتى با ايمان همراه باشد، توفيقاتش هم بيشتر خواهد بود.
چيزهاى ديگرى هم من اينجا يادداشت كردهام، كه عرض بكنم، منتها ديگر وقت گذشت؛ ساعت دوازده است. اميدواريم انشاءاللَّه اين ديدار ما بتواند پيامى باشد براى جامعهى علمى كشور از سوى مجموعهى دستگاه؛ پيام قدرشناسى، پيام ارجگزارى، پيام حقگزارى از حركت علمى و بالخصوص دربارهى جهاد دانشگاهى و بالاخص در مورد مؤسسهى رويان. و اميدواريم خداوند به همهى شماها اجر بدهد، پاداش بدهد و اميدواريم كه خداوند انشاءاللَّه روح مرحوم كاظمى عزيز را از بركات و تفضلات خودش برخوردار كند و خانوادهى محترمشان هم كه اينجا تشريف دارند، انشاءاللَّه مشمول صبر و سكينهى الهى قرار بگيرند و ما روزبهروز شاهد توفيقات بيشتر شما عزيزان در رويان و در جهاد دانشگاهى باشيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
پيش از سخنان رهبر انقلاب، دكتر گورابي رييس پژوهشكده رويان و دكتر طيبي رييس جهاد دانشگاهي ضمن بيان گزارشهاي كوتاهي، به رهبر انقلاب اسلامي خير مقدم گفتند كه متن كامل گزارش ها در ادامه از نظر مي گذرد؛
متن كامل سخنراني دكتر طيبي رييس جهاددانشگاهي
«وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدينَّهُم سُبُلَنا»(سوره عنكبوت، آيه 69)
با حمد و سپاس بيكران به درگاه حضرت احديّت، و سلام و درود بر رسول مكرم اسلام، حضرت محمّد مصطفي صلي الله عليه و آله و ائمه هدي، عليهمُ السلام و آرزوي عُلّو درجات براي تمامي شهداي اسلام به ويژه شهداي دفاع مقدس و رحمتِ واسعة الهي براي روحِ پرفتوحِ معمارِ كبيرِ انقلابِ اسلامي؛ حضرت امام ـ رضوان الله تعالي عليه.
در محل پژوهشكده رويان، ياد و خاطره جهادگر مخلص، عالم مؤمن، مدير خستگيناپذير، زندهياد دكتر سعيدكاظمي آشتياني را گرامي ميداريم كه بخشي مهم از موفقيتهاي پژوهشكده پرافتخار رويان جهاددانشگاهي، در سايه مجاهدتها، پيگيريها، هوشمنديها و خلاقيتهاي اين عزيز فقيد به دست آمده است. بر روح پرفتوح او درود ميفرستيم.
ضمن عرض تبريك ميلاد با سعادت امام عالمانِ، حضرت باقر العلوم عليه السلام به خدمت مقام معظّم رهبري و همة حاضران محترم؛ تقارن ديدار امروز را با اين ميلاد خجسته به فال نيك ميگيريم.
به محضر مقام معظم رهبري، حضرت آيتا... خامنهاي، رهبر عزيز انقلاب اسلامي خير مقدم عرض ميكنم و حضور مغتنمشان را در جمع خانواده جهاددانشگاهي ارج مينهم و از طرف همة جهادگران دانشگاهي از بذل لطف و عنايت فراوان ايشان نسبت به فرزندان جهادي خود تشكر و سپاسگزاري ميكنم.
موجب مباهات فرزندان جهادي شماست كه امروز فرصت يافتهاند تا بخشي از كوششها و دستاوردهاي علمي، تخصصي و فرهنگي خود را معرّفي كنند و از راهنمايي و ارشاد حضرتعالي بهرهمند گردند.
با كسب اجازه از محضر رهبر معظم انقلاب اسلامي، گزارشي مختصر از فعاليت و برنامههاي جهاددانشگاهي تقديم ميگردد:
چنانكه مستحضرند جهاددانشگاهي نهادي انقلابي، عمومي و غيردولتي است كه در سال 1359 در پي انقلاب فرهنگي و براي تحقق اهداف اين جنبش بزرگ و ارتقاء فعاليتهاي علمي ـ تخصصي، فرهنگيِ كشور در محيطهاي علمي و دانشگاهي، كار خود را با هسته كوچكي از دانشجويان مسلمان و انقلابي آغاز كرد و در طي حيات 28 ساله خود، امروزه به نهادي برومند تبديل شده كه با داشتن 15 پژوهشكده، 42 واحد دانشگاهي و استاني، يك دانشگاه و چهار مؤسسه آموزش عالي، 11 سازمان و مركز فرهنگي، 15 مؤسسه و شركتدانش بنيان با قريب 5000 جهادگر تمام وقت و تعداد زيادي همكار پارهوقت در سراسر كشور، منشاء آثار و خدمات مهمي در عرصههاي علمي، تخصصي و فرهنگي جامعه گرديده است، و اكنون نيز با كولهباري از تجارب و دستاوردها، با افتخار در خدمت اعتلاي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران قرار دارد.
جهاددانشگاهي مطابق اساسنامه خود داراي چهار حوزه فعاليت پژوهشي، فرهنگي، آموزشي و تسهيل در امر اشتغال دانشآموختگان دانشگاهي است و زير نظر شوراي عالي انقلاب فرهنگي فعاليت ميكند. كه اكنون گزارش اجمالي حوزههاي ياد شده به تفكيك به استحضار ميرسد:
حوزه پژوهش
اين نهاد در طول بيش از دو دهه از عمر خود با اين باور كه توسعه پايدار كشور با توليد فكر و دانش و رسيدن به اقتدار علمي و آموزههاي خودباوري ممكن خواهد بود، به خلق راهبردها و راهكارهاي بومي و تدوين دانش فني مبتني بر نيازهاي مبرم كشور پرداخته و فعاليتهاي خود را بر بنيادهاي ياد شده سامان داده است.
جهاددانشگاهي در حوزه پژوهش توانسته است طي فعاليتهاي سه سال اخير خود، بالغ بر 1750 پروژه تحقيقاتي ـ تخصصي را كه بيش از 80% آن، داراي كارفرماي مشخص در كشور بوده به پايان برساند. مهمترين ويژگي فعاليتهاي پژوهشي اين نهاد را ميتوان در كاربردي و جرياني بودن آن دانست.
در حوزه پژوهشي همواره سعي شده است تا ضمن پاسخگويي به نيازهاي كشور، در حدّ توانايي، در مرزهاي دانش و فناوري نيز گامهايي درخشان برداشته شود. اكنون به عنوان نمونه به ذكر عناوين چند پژوهش برتر انجام شده طي سه سال اخير، ميپردازم:
1. جريانشناسي ادبيات داستاني معاصر و نقد و تحليل عناصر و مؤلفههاي بوميگرايي در ادبيات معاصر فارسي
2. طرح جامع هويت و مناسبات نسلي در ايران
3. مطالعات اجتماعي، اقتصادي و طبيعي حوزه بالادست سد كارون 3
4. توليد حيوانات ترانس ژنيك
5. ترميم ضايعات عصبي قلبي و كبدي با استفاده از فناوري سلولهاي بنيادي
6. ايمونوتراپي سرطانهاي خون، گروه سلولهاي B
7. توليد نانوذرات و استفاده از آنها در تشخيص و درمان سرطان
8. طراحي و توليد فرستندههاي راديويي F-M
9. تدوين دانش فني سيستم انتقال برق DC با استفاده از نيمه هاديهاي پيشرفته قدرت (I.G.B.T)
10. طراحي و ساخت سيستم خنكسازي گازهاي ناشي از احتراق در صنايع سيمان بدون استفاده از آب
11. توليد نيمه صنعتي سولفوريل كلرايد با كاربردهاي متعدد شيميايي و دارويي.
حوزه فرهنگي
چنانكه حضرتعالي خطاب به جهادگران بيان فرمودهايد: «جهاددانشگاهي در اساس، يك نهاد معنوي، فرهنگي و اخلاقي است» فرزندان شما در جهاد به دنبال آن بودهاند، تا روح حاكم بر فعاليتهاي آنان، همواره؛ تبيين و ترويج آموزههاي ديني، آرمانهاي انقلاب اسلامي و ارزشهاي تأكيد شده به وسيله امام راحل، نظير عدالتخواهي، دفاع از محرومان و مستضعفان، خودباوري، آزادانديشي و استقلال طلبي باشد. بعلاوه در محيط فرهنگي كشور نيز عمده كوشش جهادگران معطوف به تزكيه و اعتلاي فضاهاي علمي و دانشگاهي با تأكيد بر فعاليتهاي قرآني، اطلاعرساني علمي و اجتماعي، هنري و ادبي و دروني ساختن علائق ديني بوده است. تأسيس مركز فعاليتهاي قرآني دانشجويان، خبرگزاري قرآني كشور، خبرگزاري دانشجويان ايران، مركز افكارسنجي دانشجويان ايران، سازمان انتشارات جهاددانشگاهي، مركز گردشگري علمي ـ فرهنگي دانشجويان ايران، مركز فرهنگي ـ دانشجويي امام و انقلاب اسلامي، از جمله مراكزي هستند كه بخشي از فعاليتهاي مهم حوزه فرهنگي جهاددانشگاهي را بر دوش ميكشند. برگزاري جشنوارههاي مهم علمي و فرهنگي، نظير: كتاب سال دانشجويي، پاياننامههاي برگزيده دانشجويي، برگزاري جشنوارههاي ملي و بينالمللي قرآني براي دانشجويان، اجراي طرح ملي تنديس فداكاري وطرح ايران مرز پرگهر؛ نيز از جمله ديگر برنامههاي مستمر حوزه فرهنگي اين نهاد است و همواره در همة حوزههاي فعاليت فرهنگي جهاددانشگاهي، وجهة اصليِ همتِ جهادگران، اقدامات مخاطبگرا و اثربخشي كوششها بوده است.
حوزه آموزشي
در اين حوزه نيز همواره سعي بر اين بوده است تا پاسخگويي، به خلاء آموزشي كشور موردنظر قرار گيرد. هماكنون در اين نهاد، آموزشهاي رسمي دانشگاهي در مقاطع كارشناسي و تحصيلات تكميلي با جهتگيري توسعه آموزش عاليِ پژوهش محور جريان دارد. همچنين سالانه افزون بر 000/250 نفر در سراسر كشور از آموزشهاي تخصصي، علمي ـ كاربردي، آموزشهاي كارآفريني و دورههاي آموزشي كوتاهمدت اين نهاد بهرهمند ميگردند، هدف اصلي از اين آموزشها، افزايش مهارتهاي مختلف مخاطبان است. در سالهاي اخير قريب 20% آموزشهاي كوتاهمدت و مهارتافزايي اين نهاد به كاركنان دولت اختصاص داشته است.
حوزه اشتغال دانشآموختگان
چنان كه استحضار داريد از سال 1379 براساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مقرر گرديد اين نهاد در حوزههاي نرمافزاري اشتغال، فعاليتهايي را با هدف تسهيلِ اشتغال دانشآموختگان دانشگاهي آغاز نمايد.
در اين حوزه مهمترين فعاليتهاي جهاددانشگاهي در 5 زمينه كلي صورت ميگيرد كه عبارتند از:
ـ پژوهش، اطلاعرساني شغلي، فعاليتهاي آموزشي، تهيه و اجراي طرحهاي جامع و عملياتي در زمينههاي مختلف اشتغال كشور (نظير طرح جامع آمادگي شغلي براي دانشجويان سال آخر) و مشاوره شغلي.
گستردهترين شبكه آموزش، اشتغال و كارآفريني هماكنون در اين نهاد قرار دارد. همچنين بزرگترين شبكه اطلاعرساني اشتغال و كارآفريني با حضور فعال رسانههاي جهاددانشگاهي در اين نهاد مشغول فعاليت و خدمترساني به دانشآموختگانِ عالي كشور است.
ـ افقهاي پيشرو
* با نظر به آنچه گفته شد، افقهاي روشن و اميدواركنندهاي پيشروي جهاددانشگاهي است كه مهمترين آنها به اختصار بيان ميشود:
*در سالهاي اخير عزم مجموعه نظام اجرايي كشور در استفاده و اتكاء به توانمنديهاي داخلي افزايش يافته است، مجموعه ظرفيتها و تواناييهاي علمي، تخصصي، مديريتي و كارشناسي نيروهاي متخصص و متعهد جامعه در حدي است كه بتواند، راهبردِ توسعه پايدار و جامعِ كشور را به سرانجام مناسب رهنمون سازد.
* تدوين سند چشمانداز با هدف ترسيم افق بلندمدت توسعه كشور، دورنمايي روشن، مناسب، معقول و امكانپذير را در برابر برنامهريزان و مجريان كشور خلق كرده است تا راهنماي آنان براي رهايي از اكنونزدگي و پرداختن به برنامههاي بلندمدت و توجه بيشتر به فرايندهاي علمي واقع شود.
* ابلاغ سياستهاي كلي اصل 44 از سوي حضرتعالي، آينده اداره كشور را روشنتر ساخته، اميد است مجموعه اركان نظام جمهوري اسلامي ايران در اقدامي هماهنگ و با تدوين برنامههاي متناسب و بلندمدت تمام توانمنديها را در جهت تحقق اين رويكرد مبارك به كار گيرند.
*خوشوقتانه جهاددانشگاهي اكنون به سطحي از تجربه و تواناييها و بلوغ علمي و تخصصي رسيده است كه بتواند، براي دستيابي كشور به محورهاي ياد شده و پيمودن اين مسير خطير، نقشي مؤثر ايفا نمايد.
ـ محدوديتها و چالشها
تنگناها و محدوديتهاي چندي پيشروي جهاددانشگاهي قرار دارد كه اميد ميرود با عنايات حق تعالي، حمايتهاي معنوي جنابعالي، همراهيهاي دولت محترم و نيز همت جهادگران برطرف گردد، مهمترين محدوديتها و چالشهاي موجود بدين قرار است:
* اتّكا به علم و پژوهش به عنوان عامل اصلي و اساسي توسعه كشور، به ويژه عنايت به توانمنديها و دانش بومي، در جامعه ما چندان معمول و مرسوم نيست. اميد است با التزام بيشتر به رهنمودهاي مؤكّد حضرتعالي مبني بر ضرورت اساس قرار دادن توليد دانش در توسعه كشور و جهتگيريهاي راهبردي و معقول سند چشمانداز 20 ساله و نيز برنامه چهارم توسعه، اين معضل اساسي مرتفع گردد.
* فزوني تواناييها و سرمايههاي انساني و تخصصي جهاددانشگاهي نسبت به فعاليتها و برنامههاي در دست اجرا امري كاملاً مشهود است؛ از نظر جهادگران، از مجموعه توانمنديها و تجارب اين نهاد انقلاب اسلامي در حوزههاي علمي، تخصصي و مديريت كشور متناسب و در خور، استفاده نميشود و بروز مشكلاتي نظير عدم ماندگاري نيروهاي كيفي، بسنده كردن به انجام اموري با اهميتِ كمتر از جمله تبعات اين وضعيت غيرمتوازن است.
ـ در پايان لازم ميداند بر چند نكته مهم تأكيد نمايد:
1) وفاداري به ارزشهاي موردنظر حضرت امام و رهنمودها و حمايتهاي حضرتعالي، همواره مشعل راهنما و توشه ارزشمند جهادگران در مسير فعاليتهاي علمي، فرهنگي و اجتماعي بوده است. شور و شعفي كه در اين نهاد انقلاب اسلامي براي دستيابي به فردايي بهتر و روشنتر موج ميزند، مرهون اين نعمت بزرگ الهي است.
2) اكنون پس از 28 سال فعاليت و اجراي موفق سه برنامه توسعه در جهاددانشگاهي، به لطف الهي، اين نهاد توانسته است سند جايگاه جهاددانشگاهي در چشمانداز 20 ساله جمهوري اسلامي را تهيه و تصويب نمايد. در اين سند آمده است «جهاددانشگاهي نهادي انقلابي با هويت اسلامي و داراي منابع انساني متعهد و كارآمد، الهامبخش و مؤثر در كشور، پيشگام در توسعه علم، فناوري و فرهنگ، با تعامل سازنده در عرصه ملي و بينالمللي است» همچنين اين نهاد مقدمات تهيه و تصويب برنامه چهارم توسعه خود را در چارچوب برنامه چشمانداز آماده كرده است.
فرزندان شما اميدوارند با توكل به خداوند سبحان و تلاش روزافزون جهادگران، اجراي آن را وجهة همتِ خود قرار دهند تا حداقل بخشي از آرمان و اهداف امام راحل رضوان الله تعالي عليه، شهيدان انقلاب اسلامي و رهبر انديشمند انقلاب را در عرصههاي مختلف، وسيعتر و عميقتر از گذشته محقق سازند.
جهادگران با الهام از رهنمودهاي حضرتعالي، تمامي مساعي پژوهشي، آموزشي و فرهنگي خود را به گونهاي سامان دادهاند كه؛ مآلاً به تقويت جايگاه دين، اخلاق، خلاقيت و خودباوري در جامعه مدد رسانند. آنان از رهبرشان آموختهاند كه توسعه و پيشرفت در حيات مادي را مقدمهاي براي تزكيه و تعالي روح تلقي كنند و از ارزشها در فرآيند توسعه صيانت نمايند. روشن است كه اين آموزه بدين معنا نيست كه براي ترس از به خطر افتادن معنويات و ارزشها در كار عمران و توسعه ميهن سستي به خرج دهند.
3) جهاددانشگاهي همواره خود را آماده خدمتگزاري براي اعتلاي نظام جمهوري اسلامي دانسته و وظيفه خود ميداند تا با همه توانايي خويش مددكار دولتهاي خدمتگزار باشد. اكنون كه خدمتگزاري و عدالتخواهي بار ديگر در كشور رونق بيشتري يافته، اين نهاد انقلابي آماده است تا با همة توان در خدمت اين آرمان اصيل و انقلابي قرار گيرد.
4) مجدانه اعلام ميداريم، جهاددانشگاهي آماده است به سهم خود، در حوزهها و زمينههاي مورد تأكيد حضرت مستطاب عالي، نظير جنبش نرمافزاري، توسعه و تحكيم اقتدار علمي، تهيه و تدوين نقشه جامع علمي كشور، مهندسي فرهنگي، اجرايي شدن سياستهاي كلي اصل 44 قانون اساسي، اثربخشتر ساختن علوم پايه و علوم انساني، ترويج گفتمان تمدنسازي، اجراي طرح جامع راهكارهاي تحقق اتحاد ملي و همكاري مؤثر علمي در تحقق آرمان بزرگ انسجام اسلامي مشاركتِ فعالتر داشته، و نقش جديتري را در برخي از اين حوزهها بر عهده گيرد.
5) اين نهاد آمادگي دارد تا با جذب سهم مشخصي از اعتبارات بند «و» تبصره 9 قانون بودجه سال 86 (حداقل 5% آن) در زمان معين و در عرصههاي مشخص علمي و تخصصي، پاسخگوي كامل هزينهكرد اعتبارات و ميزان اثربخشي قابل توجه آن باشد.
6) جهادگران جهاددانشگاهي همواره خود را فرزندان دانشگاه دانسته و تلاش در جهت كمك به ارتقاء فضاهاي ديني، معنوي و فكري، علمي و تخصصي دانشگاهها را در زمره وظايف و تعهدات اخلاقي و هويتي خود قلمداد ميكنند.
* در پايان سپاس و تشكر مجدد خود و جهادگران را به محضر آن رهبر فرزانه، بابت حمايتها و ارشادات مستمر ابراز ميداريم، از خداوند سبحان توفيق و سعادت براي ملت شريف ايران و صحت و سلامت، براي جنابعالي مسألت داريم.
متن كامل سخنراني دكتر گورابي رييس پژوهشكده رويان جهاددانشگاهي
با كسب اجازه از مقام معظم رهبري حضور نوراني معظم له را در پژوهشكده رويان و در جمع جهادگران دانشگاهي خوش آمد و خيرمقدم عرض مي نمايم . تقارن اين بازديد با اول ماه رجب و سالروز ميلاد خجسته پنجمين اختر امامت و ولايت حضرت امام محمد باقر (ع) شكافنده علوم را به فال نيك گرفته و ميلاد آن حضرت را به پيروان راهش تبريك و تهنيت عرض ميكنم .
همچنين اجازه ميخواهم از سوي خود و همكارانم در پژوهشكده رويان به كليه حضار گرامي، همراهان مقام عظماي ولايت، وزير محترم بهداشت و درمان ، وزير محترم علوم و تحقيقات ، معاونت محترم علمي و فن آوري رياست جمهوري ، نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي، اعضاي هيات امنا و رؤساي جهاددانشگاهي سراسر كشور و همه آنان كه به عشق زيارت مقام معظم رهبري در اينجا جمع شدهاند ، خوش آمد عرض نمايم .
بجا است كه در اينجا يادي نمايم از زنده ياد دكتر سعيدكاظمي آشتياني، آن رويش مباركي كه به قول رهبر فرزانهمان آينده درخشان علمي كشور را نويد ميداد، دوستانش خوب به ياد دارند كه او براي چنين مراسمي در زمان حيات خود لحظه شماري ميكرد. ولي افسوس امروز كه آرزوي او برآورده شده است و پژوهشكده رويان با قدوم رهبر معظم انقلاب متبرك گرديده، ديگر او در ميان ما نيست . از خداوند متعال براي آن فقيد سعيد علو درجات مسئلت مينمائيم و حضور خانواده محترم او را در اين جمع گرامي ميداريم.ح/الف