به مناسبت 17 ربيع الاول؛
نگاهي به مكتب علمي امام صادق عليه السلام
دوران امامت امام صادق عليه السلام را ميتوان دوره شكوفايي علمي و فرهنگي جامعه اسلامي و بويژه جامعه شيعي ناميد.عوامل و زمينههاي موجود در اين دوره شرايط مناسبي را براي ترويج و بسط و گسترش انواع علوم ديني و غير ديني را در جامعه مسلمانان پديد آورد كه در اين ميان امام صادق عليه السلام با ايجاد نهضتي علمي توانست حركت عظيمي را در حيات اجتماعي مسلمانان آغاز و پايه ريزي كند. به واقع آن حضرت با تأسيس دانشگاهي بزرگ توانست آثار بزرگي را توليد و شاگردان مبرزي را تربيت نمايد كه بركات آن همواره در دنياي اسلام باقي بماند.
با نگاهي به سخنان و نوشتههاي علماي بزرگ مسلمان اعم از شيعه و سني ميتوان نخست به عظمت شخصيت علمي آن حضرت و ثانياً نهضت علمي و فرهنگي كه امام صادق (ع) راه اندازي كرد، پي برد.
شيخ مفيد كه از علماي بزرگ شيعه محسوب مي شود، دراين باره مينويسد: به قدري علوم از آن حضرت نقل شده كه زبانزد مردم گشته و آوازه آن همه جا پخش شده است و از هيچ يك از افراد خاندان او، به اندازه او علم و دانش نقل نشده است. (الارشاد،شيخ مفيد،ص 270)
در مجالس درس آن حضرت علاوه بر پيشوايان مذاهب فقهي مانند ابو حنيفه و مالك، فلاسفه و طلاب علوم فلسفه از مناطق دور دست ميشدند، حسن بصري مؤسس مكتب فلسفي بصره و واصل بن عطا مؤسس مذهب معتزله از شاگردان آن حضرت بودند.
ابو حنيفه پيشواي مشهور فرقه حنفي كه خود در محضر امام صادق عليه السلام تلمذ نموده درباره آن حضرت ميگويد: من دانشمندتر از جعفر بن محمد نديده ام. (سيره پيشوايان در آينه تاريخ،مهدي پيشوايي ص 96 و 97)
محمد شهرستاني صاحب كتاب معروف الملل و النحل كه از فلاسفه و متكلمين بزرگ اهل سنت است،درباره عظمت و جايگاه علمي امام صادق عليه السلام ميگويد: او علمي جوشان و در حكمت ادبي كامل داشت، انساني فوق العاده زاهد و با تقوا بود و از شهوات پرهيز داشت ودر مدينه بر دوستان خود اسرار علوم را افاضه ميكرد و غرق در بحر معرفت و علوم بود. ( سيري در سيره ائمه اطهار، شهيد مطهري، ص 132)
مير علي هندي از علماي معاصر اهل سنت نيز درباره نقش امام صادق(ع) در نهضت علمي كه در آن دوره در جامعه اسلامي اتفاق افتاد، ميگويد: انتشار علوم در آن زمان كمك كرد كه فكرها آزاد شدند و پابندها از فكرها گرفته شد. مناقشات فلسفي و تعقلي در تمام جوامع اسلامي عموميت پيدا كرد و نبايد فراموش كنيم كه آن كسي كه اين حركت فكري را در دنياي اسلام رهبري كرد، نواده علي بن ابي طالب، همان كه به نام امام صادق معروف است، بود. او مردي بود كه افق فكرش بسيار باز بود و فوق العاده به علوم زمان خودش توجه داشت و در حقيقت اول كسي است كه مدارس علوم عقلي را در دنياي اسلام تأسيس كرد. (سيري در سيره ائمه اطهار،شهيد مطهري ص 135)
بديهي است كه شرايط موجود در آن عصر زمينه را براي فعاليت علمي و فرهنگي بيش از پيش اهل بيت عليهم السلام فراهم ساخته بود و اوضاع سياسي و اجتماعي آن دوره در اين زمينه بسيار اثر گذار بود.
در اين دوره با ظهور عباسيان و قيام بني عباس عليه امويان شرايط به گونهاي رقم خورد كه بني اميه به دليل گرفتاريهاي سياسي بوجود آمده فرصت ايجاد فشار و اختناق عيه امامان معصوم عليهم السلام را از دست دادند و با آزادي محدود و كوتاه مدتي كه بوجود آمد امام صادق عليه السلام از اين فرصت به بهترين شكل استفاده كرد و نهضتي علمي را بنيان نهاد. از ديگر عواملي كه زمينه ساز ايجاد اين مكتب بزرگ علمي شد ميتوان به ظهور مكاتب و فرقههاي مختلف با آراء و انديشههاي گوناگون نظير معتزله، مرجئه، جبريه، غلات، زنادقه، متصوفه و... اشاره كرد و در حقيقت در آن عصر، بازار جنگ عقايد داغ بود.
محيط آن روز جامعه اسلامي يك محيط صددرصد مذهبي بود و مردم تحت انگيزههاي مذهبي بودند، ضمن اينكه در آن عصر نژادهاي مختلف وارد دنياي اسلام شده بودند كه اينها سابقه فكري و علمي داشتند و اهل علم و دانش بودند و به ترويج آن نيز بسيار كمك كردند. علاوه بر اين تسامح ديني يا همزيستي مسالمت آميز مسلمانان با اهل كتاب و پيروان اديان ديگر نيز از مهمترين عوامل رشد و شكوفايي علم و دانش در آن دوره به شمار ميرود. در آن زمان اهل كتاب مردمي دانشمند و مطلع بودند و مسلمانان با آنان برخورد علمي داشتند و اين خود جلسات بحث و بررسي و مناظره را به دنبال داشت. ( سيري در سيره ائمه اطهار، ص 140)
امام صادق عليه السلام با استفاده از اين عوامل و زمينهها دانشگاه بزرگي را تأسيس نمود كه در آن رشتههاي مختلف علوم عقلي و نقلي آن روز مانند فقه،حديث، تفسير، كلام، نجوم، منطق، رياضيات، طب و... داير بود و شاگردان برجستهاي همچون هشام بن حكم، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مفضل بن عمر، جابربن حيان و ... در آن مكتب تربيت شدند كه تعداد آنها را بالغ بر چهار هزار نفر ذكر كردهاند. (الارشاد، شيخ مفيد،ص 271)
به عنوان مثال هشام بن حكم از شاگردان آن حضرت اعجوبه اي بوده كه بر تمام متكلمين زمان خود برتري داشته است كه بنا به قولي در آن دوره 31 جلد كتاب نوشته بود و جابر بن حيان نيز كه بيش از دويست جلد كتاب در زمينههاي گوناگون به ويژه علوم عقلي و طبيعي و شيعي تصنيف كرده بود يكي از شاگردان مكتب امام صادق عليه السلام به شمار مي رود.
در دوره امام صادق عليه السلام بود كه شيعيان اهتمام جدي نسبت به مسايل تعقلي پيدا كردند، نگاهي به كتب حديثي شيعه كه بخش عمدهاي از احاديث آن در دوران امام صادق عليه السلام صادر شده است نشان ميدهد كه شيعه در اين دوره به مسايل عقلي توجه زيادي داشته به طوريكه در اغلب كتب حديثي يكي از مهمترين ابواب، كتاب العقل و الجهل است. امام صادق عليه السلام با فرصتي كه در اين دوره پيدا كرد با تمام تلاش مواريث اجداد خود را حفظ نمود و بر آن مواريث افزود. علاوه بر اين بحث در كتب حديث شيعه مبحث توحيد نيز جايگاه خاصي دارد. ما ميبينيم صدها و بلكه هزارها بحث در باب و صفات خداوند ومسايل مربوط به شؤون الهي و قضا و قدر و جبر و اختيار و مسايل تعقلي در كتب حديث شيعه مطرح است كه در كتب ديگر وجود ندارد. اينها سبب شده كه گفتهاند اولين كسي كه مدارس فلسفي را ( مدارس عقلي را) در دنياي اسلام تأسيس كرد امام جعفر صادق عليه السلام بود ( سيري در سيره ائمه اطهار،شهيد مطهري، ص 137)
امام صادق عليه السلام هر يك از شاگردان خود را در رشتهاي كه با ذوق و قريحه او سازگار بوده تشويق و تعليم مينمود و در نتيجه هر كدام از آنها در يك يا دو رشته از علوم مانند حديث، تفسير، كلام و ... تخصص پيدا ميكردند، گاهي امام دانشمنداني را كه براي بحث و مناظره مراجعه ميكردند، راهنمايي ميكرد، تا با يكي از شاگردان كه در آن رشته تخصص داشت مناظره كنند.
مجالس درس آن حضرت به دو صورت عمومي و خصوصي برگزار ميشد و وسعت زيادي داشت، در وسعت مجالس درس امام عليه السلام همين بس كه حسن بن علي بن زياد وشاء از شاگردان امام رضا عليه السلام و از محدثان بزرگ ميگويد: در مسجد كوفه نهصد نفر استاد حديث مشاهده كردم كه همگي از جعفر بن محمد(ع) حديث نقل ميكردند.
يكي از مجالس درس عمومي امام صادق عليه السلام" مسجد نبوي" بوده است. بنا به قرائن تاريخي در آن زمان محدثان و فقهاء در مسجد نبوي به تشكيل حلقههاي درسي اقدام كرده و به نقل حديث يا صدور فتوي ميپرداختهاند. با توجه به اختناق حاكم بر ضد شيعيان، امام صادق ( ع) نيز همانند ساير مشايخ از آزادي براي تشكيل كلاس در س برخوردار نبودند، اما طبق پارهاي از شواهد مسجد نبوي از مراكز اصلي ملاقاتهاي امام صادق عليه السلام و پدرش امام باقر عليه السلام با عامه مردم و بويژه شيعيان بوده است. علاوه بر اين شواهد متعددي وجود دارد كه نشان ميدهد حضرت به صورت جمعي و فردي در خانه خود پذيراي مراجعان بوده و ضمن ديدار با آنها به سؤالات يا اشكالاتشان پاسخ ميدادهاند. اصولاً رواياتي كه مطلع آنها عبارت از « دخلت علي ابي عبدالله» ميباشد، همگي بيانگر ورود افراد به محضرحضرت، در خانه آن بزرگوار ميباشد. همچنين با مطالعه در سيره حضرت مشاهد ميشود كه َآن بزرگوار از حج و مواقف آن براي تماس با ياران خود و حتي ديدار با مخالفان مذهب استفاده زيادي ميكرد، چنانكه اين مطلب در سيره امامان ديگر نيز مشاهده ميگردد. فلسفه استفاده آن حضرت از اين ايام، علاوه بر درك فضيلت حج، كم شدن كنترلهاي حكومتي بوده است، چنانكه شيخ مفيد از اجتماع گروهي از زنادقه در مسجد الحرام و برخورد و گفتگوي امام صادق با آنان خبر داده است. امام صادق عليه السلام علاوه بر مجالس عمومي، جلسات خصوصي و ملاقاتهايي را به طور فردي يا جمعي با شيعيان و خواص ياران خود داشتهاند. اين گونه نشستها اكثراً در خلوتها و زوايا به صورت غير رسمي برگزار ميشد. با توجه به شواهد، اكثر ملاقاتهاي ياران حضرت با آن بزرگوار در ايام حج واقع ميشد كه نگاهي به كتب حديثي و روايات مرتبط اين حقيقت را بيشتر روشن ميكند. ( تاريخ عمومي حديث، دكتر مجيد معارف، ص 234 و 236)
آري در همين مجالس درس بود كه شاگردان بزرگي تربيت شدند و توانستند در تاريخ اسلام آثار علمي مهمي را بر جاي گذارند. حركت و نهضت علمي و فرهنگي امام صادق عليه السلام توانست به شكل عجيبي احياگر سنن و علوم اهل بيت عليهم السلام باشد كه تا آن زمان به دلايل مختلف بخش عظيمي از آن پنهان مانده بود به طوريكه تحقيقاً ميتوان گفت ريشه حركتهاي علمي دنياي اسلام اعم از شيعه و سني مربوط به دوره امام صادق عليه السلام است. علاوه برحوزههاي ديني و علمي شيعه، حوزههاي سني هم مولود مكتب امام صادق عليه السلام است، به طوريكه « جامع ازهر» كه هزار سال ازتشكيل آن مي گذرد، توسط شيعيان فاطمي راه اندازي شد و از مكتب امام صادق عليه السلام انشعاب گرفت.ح/الف
٠٧:٢٥ ١٩/١٢/١٣٨٧