زيارتنامه حرم شريف آلالله و مرقد كساني كه به ايشان نسبت دارند اذن دخولي است براي وارد شوندگان؛ اجازهخواستي است از صاحب حرم كه با يادآوري نسبتهاي شريفش ما را از اصحاب معرفت بداند و بار عامي دهد نيت زائر عاشق را تا چونان كه ظاهر به وضو تطهير كرده، باطن نيز به زيارتنامه خواندن بيارايد و اينچنين است كه زيارتنامهها در ادعيه شيعي جايگاهي بس بلند دارند.نوشتار زير به انگيزه سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه (س) در سال 201هجري به بررسي و شرح زيارتنامه ايشان پرداخته. اين مطلب كوتاه شدهاي از مدخلي با همين نام از كتاب نگرشي به زيارتنامه حضرت فاطمه معصومه(س) تاليف محسن رفيعي و معصومه شريفي است.
زيارتنامه حضرت فاطمه معصومه(س)، سراسر آكنده است از مضامين معنوي و الهي و با قرآن كريم، سنت شريف معصومين عليهمالسلام و روايات وارد شده در شأن و منزلت آن حضرت عليهاالسلام، هماهنگي كامل دارد. زيارتنامه مورد بحث، در يك نگاه گذرا حاوي مطالب زير است:
1- مراد از «عارفاً بِحَقِّهَا» در كلام امام رضا (ع): امام رضا (ع) درباره خواهر گرامياش فرمود: «من زارها عارفاً بحقّها فلهُ الجنّه». واژه «عارفاً بحقّها»، بيانگر مقام والاي حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام است. از جمله شرايط تكميل و پذيرش زيارت، شناخت حقيقي و واقعي نسبت به صاحب قبر است زيرا ارزشي كه عرض ادب و احترام با شناخت كامل نسبت به كسي يا چيزي دارد، ادب و احترام از روي گمان و تخيّل نخواهد داشت. به اين سخن خداوند بنگريد كه ميفرمايد: « و ظنّ و گمان، در فهم حقّ و حقيقت هيچ سودي ندارد.»
شناخت كامل و محبت نسبت به پيامبر اكرم (ص) و اهلبيت پاك و مطهرش همسنگ و هم طراز با قرآن مجيد است و شفاعت آنان و عاقبت به خيري را در پي دارد. پيامبر بزرگوار اسلام (ص) ميفرمايد: « دوستي و محبت ما اهلبيت را پيشه كنيد زيرا كسي كه خدا را با محبت ما اهلبيت ملاقات كند، با شفاعت ما وارد بهشت خواهد شد. سوگند به كسي كه جانم در دست اوست، هيچكس از عملش سودي نميبرد مگر با شناخت كامل نسبت به حقوق ما.»
2- آغاز زيارت حضرت معصومه با تسبيحات حضرت زهرا ؛ در بخشي از سخن امام رضا (ع) بهعنوان آداب زيارت حضرت فاطمه معصومه (ص) آمده است:چون نزد قبر رسيدي، بالاي سرش رو به قبله بايست و 34 مرتبه اللهاكبر،
33 مرتبه سبحانالله و 33 مرتبه الحمدالله بگو؛ آنگاه بگو: ... .»
درباره تعداد و ترتيب تسبيحات حضرت فاطمه زهرا (س)، ميان فرقههاي اسلامي اختلاف وجود دارد اما همگي بر استحباب آن - بلكه فضيلتش بر ساير اذكار - اتفاق دارند. برخي از برادران اهل سنت، تعداد تسبيحات را 99عدد، يعني هركدام از تكبير، تسبيح و تحميد را 33 مرتبه ميدانند و تسبيح را مقدم بر تحميد، و سپس تكبير را ميگويند. برخي از آنان تسبيحات را به تعداد 100 عدد و به همين ترتيب ميدانند. اما در ميان شيعه، اختلافي در اينكه تعداد تسبيحات 100 عدد است، وجود ندارد، فقط اختلاف در تقديم يا تأخير تحميد و تسبيح است.
3- سلام بر اهلبيت پيامبراكرم (ص) ، در پي سلام بر آدم و پيامبران اولوالعزم ؛ پس از سلام برآدم، نوح، ابراهيم، موسي، عيسي و محمد عليهمالسلام، سلام بر اهلبيت پيامبر خاتم (ص) را پي گرفته است. از اين سيره، درسهاي زير را ميتوان آموخت:1- پيامبر اكرم (ع) و اهلبيت پاك و مطهّرش، همان «شجره طيبه» هستند كه در امتداد سلسله پاك انبياي الهي هستند. ذريه آنان نيز كه ضعف و قدحي دربارهشان نرسيده و براساس منويات معصومين عليهمالسلام حركت كردهاند، لياقت دريافت چنين سلامي را دارند.2- سلام بر حضرت اميرالمؤمنين، فاطمه زهرا و ساير ائمه عليهم السلام را نيز همچون پيامبر
خاتم (ص) با ضمير مخاطب آورده است.3- القاب و كنيههايي كه براي معصومين عليهمالسلام استفاده شده، مبتني بر مستندات روايي و تاريخي است.4- نكته قابل تأمل اين است كه براي امام چهارم و دهم عليهماالسلام دو صفت آمده ولي براي امام يازدهم (ع) ، لقب و صفتي بيان نشده است. نيز حضرت حجّت (ع) را بهصورت غايب سلام داده و با 6 ضمير خطاب، به ذات باريتعالي، تكريمش كرده است.
4- سلام بر حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام، در پس سلسله پاك معصومين عليهمالسلام ؛ در اين زيارتنامه، آن حضرت منتسب به «رسولالله»، حضرت فاطمه و حضرت خديجه، اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهمالسلام شده است. يعني فاطمه معصومه عليهاالسلام به «پنج تن آل عبا» و «اهل كساء» نسبت داده شده است. شايد نام خديجه عليهاالسلام در كنار آنان، از جهت تكريم و تعظيم باشد چون وي را مقامي والا نزد پيامبر اكرم (ص) بوده و جد مادري معصومين و امامزادگان عليهمالسلام محسوب ميشود.
كته قابل توجه اين است كه هر جا بحث از «وراثت» - كه در برگيرنده «امامت»، «ولايت» و «عصمت» است - به ميان آمده، صرفاً سخن از چهارده معصوم عليهم السلام است اما آنجا كه بحث از حَسَب و نسب است، نام خديجه و زهرا (س) به تقديم يا تأخير آمده است.
نكته ديگر اين است كه فاطمه معصومه عليهاالسلام در اين زيارتنامه با عنوانهاي «دختر»، «خواهر» و «عمّه» و «وليّالله» مورد خطاب قرار گرفته است. مراد از « السلام عليك يا بنت وليّالله» انتساب آن حضرت به پدر بزرگوارش امام موسي كاظم (ع) ، اجداد پاك و مطهّرش تا پيامبراكرم (ص) - خصوصاً - و همه انبياي الهي - عموماً - است. دليل بر اين ادّعا، جمله «السلام عليكِ يا بنت موسي بن جعفر» است كه بهعنوان تفسيري براي جمله ياد شده آمده است. مراد از «السلام عليكِ يا اخت وليّالله»، برادر بزرگوارش حضرت امام رضا (ع) است. مراد از «السلام عليكِ يا عمّه وليّالله»، برادرزاده بزرگوارش حضرت امام
جواد (ع) است. اين جملات، بيانگر مقام و منزلت آن حضرت است كه از چند جهت منتسب به 3 امام معصوم و ولي خداست. گفتني است واژه وليّالله در زيارتهاي ديگر نيز پيشينه دارد.
5- مقام شفاعت حضرت فاطمه معصومه عليها السلام ؛ در بخشي ديگر از زيارتنامه آمده است: «يا فاطمه اشفعي لي في الجنّه ، فانّ لك عندالله شأناً من الشّأن» در اين جمله، به سبب اينكه شأن و منزلتي والا نزد خداوند متعال دارد، درخواست شفاعت شده است. اين فراز از زيارتنامه ميتواند ناظر بر اين سخن امام صادق (ع) باشد كه فرموده است:در قم، بانويي از فرزندان من كه نامش فاطمه دختر موسي است، رحلت ميكند؛ با شفاعت او همه شيعيان ما به بهشت ميشوند.»
6- سعادت واقعي در گرو محبّت اهلبيت عليهمالسلام است ؛ در بخشي از زيارتنامه آمده است: خداوندا! از تو ميخواهم عاقبت مرا به سعادت ختم كني و آنچه را كه من در اويم از من نگيري». مراد از «ما انافيه» و حالت خوشي كه گوينده اين متن و زائر در آن قرار دارد، ولايت اهلبيت عليهمالسلام باشد كه بالطبع، كاملترين مصداق براي «ما»ي موصول خواهد بود.
نيز در اين زيارت نامه، درخواستهاي دنيايي و آخرتيِ بسيار از خداوند متعال شده است. نكته جالب توجه در اين دعاها، اين است كه با درهم آميختن درخواستهاي دنيا و آخرت، عقل معاش را در طول عقل معاد قرار داده است. با اين اوصاف، دنيا براي يك انسان ارزشمدار، بهعنوان «منظورٌ به» (وسيله براي رسيدن به هدف) خواهد بود، نه بهعنوان «منظورٌ اليه»، (هدف).
منبع:همشهری