٢١:٥٥ ٠١/٠٩/١٤٠٣
فرهنگي
کارگاه تخصصی دانشجویی"آشنایی با مکتب ادبی امپرسیونیسم "برگزار شد

نهمین جلسه هفتگی کارگاههای تخصصی آشنایی با مکاتب ادبی و عناصر داستانی با عنوان« آشنایی با مکتب ادبی امپرسیونیسم و عنصر داستانی گفت و گو  در داستان کوتاه » با حضور داستان نویسان ، کارشناسان و دانشجویان رشته های ادبیات داستانی و زبان و ادبیات فارسی از سوی اداره فعالیتهای ادبی و هنری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در سالن شماره 4 این دانشگاه برگزار شد .
    به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم ، محمد رحیمی ، دبیر کانون داستان نویسی و نقد داستان معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در این کارگاه به بررسی و تشریح مکتب ادبی امپرسیونیسم پرداخت و گفت : « اصطلاحي است كه از نقاشي وارد ادبيات شده است . امپرسيونيسم در نقاشي ، مكتبي است كه گروهي از نقاشان فرانسوي از قبيل ادوارد مانه ، كلود مونه ، پل گوگن ، و هانري تولوزلوترك و ديگران ، در اواسط قرن نوزدهم آن را به وجود آوردند و هدف آن قيام برضد نقاشي هاي مرسوم آن زمان بود. الهام بخش اين گروه راگوستا و كوربه ، نقاش معروف فرانسوي دانسته اند كه نخستين بار كارگاه نقاشي را از اتاق هاي دربسته به فضاهاي باز و به ميان مردم برد و موضوع تابلوهايش را از منظره هاي كوچه و خيابان و چهره هاي مردم عادي گرفت . »
وی در ادامه افزود : « مكتب امپرسيونيسم در ادبيات نيز تأثير گذاشت و كم وبيش به عنوان مكتبي ادبي  به حساب آورده شد و امپرسيونيسم در ادبيات ، اسلوبي است كه در آن ، نويسنده شخصيت ها و صحنه ها و حالت ها را آن گونه كه در يك لحظه و در يك نقطه خاص در ذهن او آشكار مي شود ، نشان مي دهد و به ترسيم واقعيت اصلي آن ها كاري ندارد ، از اين جا است كه حالت ها و گرايش هاي ذهني و روحي نويسنده ، عوامل مؤثر در شرح و توصيف شخصيت ها ، حالت ها و اعمال آن ها به حساب مي آيد و كار هنرمند امپرسيونيست بيش از آن كه نشان دادن عيني موضوع ، يعني توصيف واقعيت عيني باشد ، تصوير كردن چيزهايي است كه در لحظه اي گذرا بر ذهن او اثر گذاشته ، يعني انتقال تأثيري كه در نويسنده به وجود آمده است و بدينگونه خواننده به كمك كلماتي كه نويسنده به اين منظور به كار مي برد ، بيش از آن كه به تعريف دقيقي از واقعيت دست بيابد ، به احساسي كه نويسنده نسبت به واقعه يا موضوع داشته است پي مي برد و آن احساس به او نيز منتقل مي شود. به همين منظور است كه نويسنده ، تنها پاره هايي از حوادث را انتخاب مي كند و آن ها را كنار يكديگر قرار مي دهد تا همچنان كه نقاش ، با كنار هم گذاشتن رنگ ها به كمك ضربه هاي قلم مو ، تصويري تأثير گذار     مي آفريند ، كلمات نيز احساس او را به خواننده منتقل كنند و بدين ترتيب ، احساس بيش از توصيف دقيق واقعيت ، در خواننده مؤثر مي افتد. »
دبیر کانون داستان نویسی و نقد داستان معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در ادامه افزود : « امپرسيونيسم ، مكتبي است مبني بر اين اصل كه مقصود اصلي ادبيات ارائه توصيف هاي حاكي از جزئيات محيط عيني و حوادث نيست ، بلكه بيان تأثراتي است كه محيط و حوادث بر قوة ادارك ، احساسات و شعور آفرينندة اثر مي گذارند. بسياري از منتقدان ، توجه به اين مكتب را در بعضي از داستان ها و نمايشنامه هايي كه آنتون چخوف ، نويسندة روسي در اواخر عمر نوشته است كشف كرده اند ، زيرا چخوف با ثبت لحظه هاي زودگذر زندگي و طبيعت و در كنارهم قراردادن آن ها ، سعي مي كند بيشتر تأثير گذار باشد تا توصيف كننده . »
وی خاطر نشان کرد : « اصطلاح امپرسيونيسم ، همچنين براي توصيف اسلوب نويسندگاني به كار رفته است كه بر زندگي دروني شخصيت هاي اصلي داستان خود ، بيش از واقعيت هاي خارجي اطراف آن ها تكيه مي كنند. نمونه هاي فراوان اين شيوة كار را در آثار جيمز جويس ، نويسندة ايرلندي ، مارسل پروست ، نويسندة فرانسوي ، دوروتي ريچارد سون و ويرجينيا وولف دو نويسندة انگليسي مي توان يافت كه خاطرات شخصيت ها و تداعي ها و عكس العمل هاي دروني قهرمانان خود را توصيف مي كنند. »
امپرسيونيسم ، در شعر  نيز راه يافته است و شاعران امپرسيونيست ، با كلمات به نقاشي تصاوير پرداخته اند ، همچنان كه آرتور سيمونز ، شاعر و منتقد انگليسي گفته است : شاعر امپرسيونيست در حقيقت حساسيت خودش را نسبت به تجربه نشان مي دهد نه خود تجربه را. با آن كه امپرسيونيسم را درشعر، جنبه اي مهم از كار ايماژيست ها ( ايماژيسم *) دانسته اند و بسياري از شاعران نمادگراي ( نمادگرايي *) فرانسوي را نيز امپرسيونيست ناميده اند ، اما امپرسيونيسم با ايماژيسم و با نمادگرايي تفاوت هاي عمده اي دارد. در واقع براي اين كه بتوانيم شعر امپرسيونيستي را بيشتر بشناسيم ، بهتر است تفاوت آن را با اين دو نوع شعركه به آن نزديك هستند ، شرح بدهيم : شعر نمادگرايان ، به علت نماد* هايي كه در آن به كار رفته ، نياز به تعبيرو تفسير دارد . در حالي كه امپرسيونيست ها به شدت از تفسير و تعبير گريزانند . از طرف ديگر امپرسيونيست ها به شكل هاي مشخص و دقيق اعتقاد ندارند ، اما ايماژيست ها به شكل هاي محدود معتقد هستند و درشعر به دنبال روشني و صراحت مي روند. با اين همه ، بسياري از مشخصات شعر امپرسيونيستي را مي توان در شعر ايمي لوئل ( 1874 – 1925 م) و جان گولدفلچر ( 1886 – 1950 م) شاعران ايماژيست امريكايي يافت . شعر امپرسيونيستي در ادبيات آلمان بيش از ادبيات ساير زبان ها جلوه داشته است .

٠٨:١٥ ١٣/٠٩/١٣٨٤
عناوين اصلي
معرفي جهاد دانشگاهي
تشکيلات جهاد دانشگاهي
اخبار جهاد دانشگاهي
انتشارات
اعضاء
نام کاربر
رمز عبور
نظر خواهي
کدامیک از فعالیت های جهاددانشگاهی در پیشبرد توسعه همه جانبه کشور موثرتر می باشند؟
تمامي حقوق متعلق به جهاد دانشگاهي مي باشد