درکارگاه تخصصی ادبی « بررسی سبک عراقی در شعر فارسی » عنوان شد ؛
اشعار سبک عراقی سرشار ازاصطلاحات علوم وفنون و آيات قرآن و حديث ها و اساطير مذهبي است
هشتمین کارگاه تخصصی دانشجویی شعر و ادبیات با عنوان « بررسی سبک عراقی در شعر فارسی » با حضور شاعران وکارشناسان ادبیات فارسی از سوی کانون ادبی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در سالن شماره 5 دانشگاه تربیت معلم برگزار شد .
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم ، عفت کاظمی ، دبیر کانون ادبی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم با اعلام این خبر گفت : « سبک عراقی در تاریخ شعر فارسی دری به مجموعه خصوصیاتی اطلاق می شود که در آثار بیشتر شاعران از نیمه دوم قرن ششم تا اواخر قرن نهم به وجود آمد . حوزه رشد و گسترش این سبک ری ، اصفهان ، همدان ، فارس و آذربایجان است و از آن جا که در اصطلاح جغرافیای قدیم نواحی مرکزی و غربی ایران ، عراق نامیده می شد ، این سبک به عراقی معروف شده است . »
وی با اشاره به مقدمات بروز سبک عراقی ، از اوایل قرن ششم گفت : « در این دوره به علت انتقال مراکز قدرت ، از خراسان به نواحی مرکزی و شمالی ایران و رایج شدن زبان فارسی دری در این نواحی ، تغییراتی در زبان و شیوه بیان شاعران به وجود آمد .این تغییرات در طول قرن ششم به تدریج آشکارتر و پس از حمله مغول (615ق) در شعر شاعرانی که در اصفهان و شیراز و نواحی غربی ایران گرد آمده بودند ، مشخص تر شد . »
وی سپس به بیان ویژگی و مختصات این سبک پرداخت و اظهار داشت : « نخستين ويژگي سبك عراقي ، زبان آن است كه بر اثر آميختن با زبان لهجه هاي مركزي و شمالي ايران و همچنين زبان عربي كه در اين مناطق رواج بيشتري داشت ، تفاوت كلي با زبان شعر سبك خراساني يافته است . اين زبان ، براي بيان مفاهيم و مضامين مختلف آمادگي بيشتري داشت . علاوه بر اين ، از قرن هفتم به بعد ، زبان شعر با وفور لغات و اصطلاحات تركي كه نتيجة مستقيم حملة مغول و سلطة آنان بر ايران است ، مشخص مي شود . وجود تركيبات تازه ، از ويژگي هاي زبان سبك عراقي است كه در آثار خاقاني شرواني (متوفي 595 ق) و نظامي گنجوي ( 530 – 619 ق) به فراواني به آن برمي خوريم. »
وی افزود : « یکی ديگر از خصوصيات سبك عراقي ، توجه شاعران پيرو اين سبك به آوردن مضمون ها و افكار و معاني دقيق و باريك است كه اغلب حاصل احاطه و تسلطي است كه شاعران به علوم و فنون عصر خود داشتند و براي مضمون پردازي از آن سود مي جستند. همين توجه و علاقه شاعران به استفاده از معلومات علمي و به كاربردن اصطلاحات علوم وفنون و آيات قرآن و حديث ها و اساطير مذهبي ، كه شعر سبك عراقي را مشخص مي كند ، درك شعر اين شاعران را مشكل كرده است به طوريكه براي آگاهي برمعاني و مفاهيم شعر سبك عراقي ، شناخت و احاطه بر علوم آن روزگار ضروري است و برديوان هاي بسياري از آنان ، شرح هايي نوشته شده است كه نكات پيچيده و مشكلات آن را شرح و توضيح مي دهد . شاعران پيرو سبك عراقي ، از ميان قالب هاي شعري بيش از همه به غزل و مثنوي به صورت منظومه هاي داستاني توجه داشتند. »
وی در ادامه خاطر نشان کرد : « اولين نشانه هاي سبك عراقي را مي توان در ديوان انوري ابيوردي يافت . جمال الدين محمدبن عبدالرزاق اصفهاني و پسر او كمال الدين اسماعيل ، ظهيرالدين فاريابي ، خاقاني شرواني ، نظامي گنجوي ، ابوالعلاي گنجوي ، سعدي و حافظ) مشخص ترين چهره هاي سبك عراقي هستند. »
وی در پایان گفت : « هرچند به طور معمول ، شاعريان نواحي مركزي ( اصفهان ، ري و همدان ) و آذربايجان را پيروان سبك عراقي مي نامند و شاعران اين دو ناحيه ، به خصوص در طول قرن ششم ، با يكديگر مراوده داشتند و بر شيوة كار يكديگر تأثير گذاشته اند ، اما سبك شاعران آذربايجان به علت وجود بقاياي زبان پهلوي در آن ناحيه و آميختگي آن با زبان جاري شاعران منطقة شروان و اران كه زبان آذري خوانده مي شود ( آذري لهجه اي پهلوي است كه در ناحية آذربايجان رواج داشته است و آثار آن هنوز در زبان تركي ديده مي شود ) تفاوت هايي با سبك شاعران حوزة مركزي يافته است كه نمونة بارز آن را در شعر خاقاني و نظامي گنجوي مي توان ديد . از اين رو در تقسيم بندي سبك ها ، گاه براي شاعران آذربايجان سبكي جداگانه قائل شده و آن را سبك آذربايجاني ناميده اند. »
٠٨:١٥ ١٥/٠٩/١٣٨٤