٠٢:٥٨ ٠٢/٠٩/١٤٠٣
فرهنگي
در کارگاه تخصصی ادبی « آشنایی با نوع ادبی طنز » عنوان شد ؛
هدف طنز ، اصلاح فساد است

دهمین کارگاه تخصصی دانشجویی شعر و ادبیات با عنوان « بررسی نوع ادبی طنز » با حضور کارشناسان ادبیات فارسی از سوی اداره فعالیتهای ادبی و هنری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در سالن شماره 5 دانشگاه تربیت معلم برگزار شد .
در کارگاه تخصصی ادبی « آشنایی با نوع ادبی طنز » عنوان شد ؛
هدف طنز ، اصلاح فساد است
طنز را زادة غريزة اعتراض دانسته اند ، منتها اعتراضي كه تعالي يافته و تهذيب شده و شكلي هنري به خود گرفته است .
دهمین کارگاه تخصصی دانشجویی شعر و ادبیات با عنوان « بررسی نوع ادبی طنز » با حضور کارشناسان ادبیات فارسی از سوی اداره فعالیتهای ادبی و هنری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در سالن شماره 5 دانشگاه تربیت معلم برگزار شد .
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم ، عفت کاظمی ، شاعر و دبیر کانون ادبی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در این کارگاه تخصصی به بررسی نوع ادبی طنز پرداخت و گفت : « طنز در لغت به معني مسخره كردن و طعنه زدن و در اصطلاح ، شعر يا نثري است كه در آن حماقت يا ضعف هاي اخلاقي ، فساد اجتماعي يا اشتباهات بشر ، با شيوه اي تمسخرآميز و اغلب غيرمستقيم بازگو شود . شاعر يا نويسندة طنزپرداز ، با به مسخره گرفتن اشخاص يا آداب و رسوم ومسائل موجود در جامعه ، از آن ها انتقاد و بدين طريق آن ها را محكوم مي كند ، با اين هدف كه ناهنجاري هاي اخلاقي و نابساماني هاي جامعه اصلاح شود. گفته اند كه طنزنويس همانند پزشك روح است كه وظيفه اش از بين بردن عوامل ريشه اي بيماري هاي مهم از قبيل دورويي ، غرور و حرص و آز است . دكتر ساموئل جانسن ، اديب انگليسي در لغت نامة خود طنز را شعري تعريف مي كند كه در آن فساد وحماقت مورد انتقاد قرار مي گيرد و جان درايدن ، منتقد وشاعر انگليسي ، هدف از طنز را اصلاح فساد مي داند. معروف ترين توصيفي كه از طنز شده است ، از جوناتان سويفت ،  نويسندة طنزپرداز انگليسي است . به عقيدة او «طنز آئينه اي است كه در آن ، هركس هرچهره اي را در آن كشف مي كند ، مگر چهرة خودش را . » با اين همه از نظر او نيز قصد طنز ، بدخواهي و كينه توزي نيست ، بلكه او نيز طنز را درمان بخش و شفا دهنده عيب ها و دردهاي جامعه   مي داند.  همچنین طنز را زادة غريزة اعتراض دانسته اند ، منتها اعتراضي كه تعالي يافته و تهذيب شده و شكلي هنري به خود گرفته است . »
وی با اشاره به موضوع هايي كه مورد انتقاد طنزپردازان قرار مي گيرد گفت : «  اشخاص ، تيپ ها ، طبقه هاي مختلف جامعه وگاه كل جامعه بشري است و در اين مورد اخير است كه طنز بيشتر جنبة فلسفي به خود مي گيرد . همين جنبة انتقادآميز طنز است كه آن را از كمدي  مشخص مي كند. زيرا در طنز ، هدف از تمسخر صرفاً خنداندن نيست ، در حاليكه در كمدي ، اغلب ، هدف اصلي خنده و سرگرمي و ايجاد نشاط و شادي است .  »
دبیر کانون ادبی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در ادامه به تشریح تاریخچه و کارکرد طنز در ادبیات دوره های مختلف پرداخت و اظهار داشت : « به طور كلي به كاربردن طنز در ادبيات همه زبان ها و همه ملت ها از قديم ترين ايام معمول بوده است . كلمه satire انگليسي كه در اصل به معني ظرفي پر از ميوه هاي مختلف است ، معادل كلمة طنز در زبان فارسي است و طنزنويسي در ادبيات غربي با شاعران يوناني آركيلوكوس ( قرن هفتم قبل از ميلاد ) و هيپوناكس ( قرن ششم قبل از ميلاد) شروع مي شود. اريستوفان ،  شاعر يوناني و جوونال  و هوراس ، شاعران طنزپرداز شاعران طنزپرداز رومي ، نمايندگان مشخص طنز در ادبيات كلاسيك هستند. در آثار بازمانده از قرون وسطي  نيز به نوشته هاي طنزآميز برمي خوريم . در فرانسه قرن هفدهم ، مولير در كمدي هاي طنزآميز خود وكمي بعداز او ، ولتر و بوالودر آثار متعدد خود به اين شيوه رو كرده اند . در انگلستان ، اواخر قرن هفدهم و اوايل قرن هجدهم ، دورة طلايي طنز محسوب مي شود. در اين دوره ، شعر ، نمايشنامه ، مقاله و نقد همه روشي طنزآميز گرفتند. در اوايل قرن هجدهم ، دو طنزنويس بزرگ در ادبيات انگليس ظهور كردند ؛ سويفت در نثر وپوپدر شعر . درايدن ، جوزف آديسون وهنري فيلدينگ نيز از طنزنويسان معروف اين دوران بودند . »
وی در ادامه افزود : «  به طوركلي در ادبيات غرب ، از قرن نوزدهم به بعد ، نثر بيش از شعر به عنوان وسيله اي براي نوشتن طنز به كار رفت و رمان و نمايشنامه ، به خصوص بيش از انواع ديگر ادبي براي عرضه مضمون هاي طنزآميز به كار گرفته شد . مارك توين امريكايي و تاكري انگليسي از جمله نويسندگان معروف در اين زمينه اند . دو رمان معروف جورج اورول ، نويسندة معروف انگليسي به نام قلعة حيوانات و 1984 و نيز رمان دنياي قشنگ نو ، اثر الدوس هاكسلي ،  نويسندة انگليسي ، آثاري طنزآميز هستند . »
کاظمی در ادامه به بیان انواع ظنز در ادبیات غرب پرداخته و اظهار داشت : « در ادبيات غرب براي طنزاز ديدگاه هاي مختلف ، انواعي قائل شده اند ، از جمله آن را برحسب شيوه هاي متفاوت دو تن از مشخص ترين چهره هاي طنزنويس كلاسيك يعني هوراس ، طنزي است ملايم ، مؤدبانه و تا حد زيادي اغماض گر . خنده اي كه از اين نوع طنزناشي مي شود بيشتر از سردلسوزي است تا تحقير و تمسخر ؛ اما طنز منسوب به جوونال ، گزنده ، تلخ و عصبي است و با تحقير و تمسخر و تنفر و بدبيني ، موضوع خود را مورد حمله قرار مي دهد. از ميان نويسندگان انگليسي ، آديسون به پيروي از شيوة هوراس و سويفت به دنباله روي از جوونال معروفند . »
دبیر کانون ادبی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در ادامه به بیان جایگاه طنز در ادبیات فارسی پرداخت و گفت : « از آنجا كه شاعران ونويسندگان گذشته ايران ، كمتر ديد اجتماعي و انتقادي نسبت به مسائل جامعه داشته اند ، حجم ادبيات طنزآميز ، به نسبت آثار متعدد و فراوان ادبيات فارسي بسيار كم است و توجه شاعران فارسي زبان ، به هجو  و هزل  بيشتر معطوف بوده است تا به طنز عميق و انتقاد از اجتماع . با اين همه گاه به گاه در ميان آثار شاعران و نويسندگان به قطعاتي برمي خوريم كه رنگ طنز دارند و اين نوع آثار، هرچه از دوران اوليه شعر فارسي دورتر مي شويم ، بيشتر مي شوند . بسياري از رباعيات خيام نيشابوري حاوي طنزي تلخ و گزنده است كه ديدگاه فلسفي و طرز نگرش او را نسبت به كل جهان آفرينش نشان مي دهد . در آثار شاعران متصوف اغلب به قطعاتي طنزآميز برمي خوريم ، زيرا اين گروه از شاعران ، ديدگاهي وسيع تر و عميق تر از ديگر شاعران داشته اند . طنز حافظ نيز فلسفي است ، اما در بيشتر موارد متوجه مفاسد جامعة زمان او است . »
وی با بیان اینکه عبيدزاكاني  ، بزرگ ترين طنز نويس ادبيات فارسي در دوران گذشته است گفت : « عبيدزاكاني ، نثر و شعر خود را وسيلة حمله به عرف ، عادات ، معايب و مفاسد طبقه هاي مشخصي از اجتماع قرارداد . طنز او اغلب آميخته به هزلي تند وزننده است . رسالة دلگشا ، صدپند و منظومة  موش و گربه ، نمونه هايي از آثار او در اين زمينه هستند . »
وی در ادامه افزود : « در اواخر دوران قاجاريه ( 1193 – 1344 ق) مبارزة مشروطه خواهان ، باعث توجه شاعران و نويسندگان به مسائل اجتماعي و سياسي و موجد فكر انتقاد اجتماعي و سياسي در آنان شد و طنز به عنوان وسيله اي مؤثر در روشنگري طبقات محروم اجتماع مورد توجه قرارگرفت . در حقيقت مي توان گفت كه اين دوره ، عصر شكوفايي طنز در ادبيات فارسي است و نقطه شروعي است براي رشته اي از ادبيات كه تا دوران معاصر ، در شعر و نثر فارسي ادامه يافته است . طنزنويسي در دوران مشروطيت ، هم در زمينة شعر و هم در زمينة نثر شروع شد و پيشگامان و چهره هاي مشخص اين شيوه ، علي اكبر دهخدا و سيداشرف گيلاني معروف به نسيم شمال ، مدير روزنامة نسيم شمال بودند . دهخدا به خصوص در نثر و سيداشرف در شعر طنزآميز ، مهارت و استادي داشتند و هردوبا به كاربردن زبان محاوره در شعر و نثر خود ، بيشترين تأثير را در جامعة آن روز به جا گذاشتند. در دوران متأخر ، ايرج ميرزا ، شاعر طنزپردازي است كه لبة تيز حمله خود را متوجه رياكاري ها و تعصب هاي اجتماع زمان خود كرده است . از جمله شاعران طنزپرداز معاصر ، محمدعلي افراشته  را مي توان نام برد كه آثارش جنبه انتقاد اجتماعي شديد و زباني نزديك به زبان مردم دارد. در آثار ديگر شاعران معاصر ، ازجمله ملك الشعراء محمدتقي بهار  ، پروين اعتصامي ، مهدي اخوان ثالث و فروغ فرخزاد به قطعاتي طنز آميز بر مي خوريم . »
وی در پایان گفت : « از ميان آثار نويسندگان معاصر در زمينة طنز ، مي توان از بعضي از داستان هاي كوتاه محمدعلي جمال زاده و كتاب صحراي محشر او و همچنين بسياري از داستان هاي كوتاه فريدون تنكابني و بهرام صادقي نام برد. گذشته ازآن ، بيشتر نويسندگان معاصر تجربه هايي در طنزنويسي دارند. در اينكه شعر يا نثر ، كداميك براي بيان مضمون هاي طنزآميز مناسب ترند ، بحث هاي بسياري شده است و چنين به نظر مي رسد كه طنز خوب در هريك از اين دو شكل ، از قدرت تأثير واحدي برخورداراست ، اما از آنجا كه بيشتر آثار طنزآميز به نثر نوشته شده است ، مي توان گفت كه ارائه طنز خوب درشعر ، مشكل تر از نثر است . »

٠٧:٣٨ ٢٥/٠٩/١٣٨٤
عناوين اصلي
معرفي جهاد دانشگاهي
تشکيلات جهاد دانشگاهي
اخبار جهاد دانشگاهي
انتشارات
اعضاء
نام کاربر
رمز عبور
نظر خواهي
کدامیک از فعالیت های جهاددانشگاهی در پیشبرد توسعه همه جانبه کشور موثرتر می باشند؟
تمامي حقوق متعلق به جهاد دانشگاهي مي باشد