از سوي معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم؛
سلسله نشست های جريان شناسی شعر معاصر ايران پايان يافت
سلسله نشست های جريان شناسی شعر معاصر ايران به همت اداره فعاليت های دينی و ادبی و هنری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربيت معلم در دانشگاه تربيت معلم با برگزاري 5 نشست خاتمه يافت.
به گزارش روابط عمومي جهاد دانشگاهي واحد تربيت معلم، در این نشستها که با هدایت و راهبری دکتر بهادر باقری، عضو هیأت علمی گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم و مولف چندین اثر در حوزه ادبیات و زبان فارسی برگزار شد، ابتدا درباره انقلاب مشروطه ، علل و عوامل پیدایش و گسترش آن و نقش و تعامل دوسویه شعر و انقلاب مشروطه نسبت به یکدیگر و مروری بر ویژگیهای شعر این دوره و شاعران مطرح و نامدار آن ارائه شد و سپس نمونههایی از شعر آنان قرائت و تحلیل گردید.
دکتر باقری به معرفی و تشریح اوضاع شعری ایران از کودتای 1332 تا پیروزی انقلاب 1357 پرداخت و شش جریان اصلی موجود در شعر این دوره، شامل : «جریان شعر رمانتیک عاشقانه و فردگرا» ، «جریان شعر رمانتیک جامعه گرا و انقلابی» ، «جریان شعر سمبولیسم اجتماعی» ، «جریان شعر موج نو و شعر حجم گرا» و «جریان شعر مقاومت» را تشریح نمود.
دکتر باقری در نخستین جلسه این نشست ضمن بازگشت به تاریخچه شعر مشروطه اظهار داشت: هم شعر به مشروطه کمک کرده است و هم مشروطه به شعر و این رابطه کاملاً دو سویه بوده است.
وی افزود: شاعران مشروطه پی برده بودند که دیگر نمی توانند با زبان قدیمی و کهنه مسائل رور خود را بیان کنند. ادبیات قدیم تخیل گرا است در حالی که شعر باید سخن گوی آلام مردم و جامعه باشد. این عده بر فایده هنر تاکید داشتند و معتقد بودند که ادبیات باید در خدمت آرمان های جامعه باشد. هم چنین این عده بر این اعتقاد بودند که عشق به معشوق و خط و خال دیگر کافی است و عشق واقعی در وطن جای دارد .
باقری یادآور شد: ادبیات این دوره به درون مردم نفوذ کرد و از پیچیده گویی و سخت نویسی به ساده گویی و ساده نویسی روی آورد. ملک اشعرای بهار، فرخی یزدی، عارف قزوینی، ابوالقاسم لاهوتی و ادیب الممالک فراهانی شاعرانی بودند که می خواستند از دل سنت به نقد سنت بپردازند و سنت شکنی کنند. دهخدا نیز ار جمله شاعران نامدار عصر مشروطه است.
این محقق و پژوهشگر حوزه ادبیات تصریح نمود: شعر این حوزه چنان با انقلاب مشروطه آمیخته بود که چیزی جز انقلاب مشروطه نبود. شعر این دوره شعری انقلابی و سیاسی بود و فضای جدیدی را می طلبید.
وی در خصوص قالب های شعری این دوره گفت: علاوه بر قالب های سنتی غزل، قصیده، قطعه، دوبیتی و رباعی قالب هایی چون مستزاد، مسمط، ترجیع بند، ترکیب بند، ترانه و تصنیف نیز در این دوره دوباره تجدید حیات یافت.
باقری در پایان ابراز داشت: انقلاب مشروطه این فضا را ایجاد کرده بود که به جد به ادبیات قدیم نگاه شود و این ادبیات مورد آسیب شناسی قرار گیرد.
دکتر باقری در ادامه این نشست به خواندن اشعار مشهور عصر مشروطه مانند شعر معروف "یاد آر ز شمع مرده یاد آر "، "آکبلایی" ، "مرغ سحر " و ... پرداخت.
دکتر بهادر باقری در دومین نشست "جریان شناسی شعر معاصر ایران" به بررسی جریان شعر سنتگرای معاصر پرداخت و گفت: درسال 1294 هجری شمسی، بهار با گروهی از فضلا و ادبا مثل عباس اقبال آشتیانی، رشید یاسمی، سعید نفیسی و یحیی ریحان، انجمن ادبی دانشکده را تشکیل دادند. ملک الشعرای بهار در شماره اول مجله دانشکده اسلوب گروه خود را تجدید نظر در طراز و رویه ادبیات ایران، احترام گذاشتن به اسلوب نحوی اساتید متقدم با مراعات سبک جدید و احتیاجات عمومی حال حاضراعلام کرد. آن ها با سستی و عوام زدگی شعر دوران مشروطه مخالف بودند و خواستند بلاغت و فصاحت قدیم را احیاء کنند.
وی افزود: از سوی دیگر شاعران نوگرایی مثل تقی رفعت، جعفر خامنه ای، ابوالقاسم لاهوتی و شمس کسمایی خواهان تغییر و تحول اساسی در همه شئون شعر سنتی بودند. حضور نیما و شاگردانش این شکاف را عمیق تر کرد وباعث شد که شکاف عمیقی بین شاعران نوگرا و سنتی ایجاد شود و شاعران عملآ به سه دسته نیماییها، کلاسیکهای جدید و شاعران سنت گرای معاصر تقسیم شدند.
باقری در ادامه گفت: توجه به قالب غزل و تا حدودی مثنوی و مهجور ماندن سایر قالب ها، ساده و صمیمی شدن زبان شعر و نزدیکی آن به زبان محاوره، و تنوع نسبی در نحوه به کارگیری اوزان شعری از ویژگی های زبانی و ادبی شاعران سنت گرای معاصر است. در ادامه دکتر باقری به خواندن اشعاری از رهی معیری، هوشنگ ابتهاج، فروغ فرخزاذ و حسین منزوی پرداخت.ح/الف
٠٩:٠١ ٢٧/٠٤/١٣٨٩