٢١:٥٥ ٠٥/٠٩/١٤٠٣
پژوهشي
/خالق نخستين موش تراريخته در تهران/
برنده نخستين جايزه دكتر كاظمي كيست؟

نخستين جايزه دكتر کاظمي (Kazemi Prize) كه به منظور بزرگداشت ياد و خاطره زنده‌ياد دكتر سعيد كاظمي آشتياني، پايه‌گذار پژوهشگاه رويان جهاد دانشگاهي و دانشمند برجسته سلول‌هاي بنيادي كشورمان نامگذاري شده به دكتر رودولف ينيش از مبتكرترين وخلاق‌ترين دانشمندان در زمينه زيست‌شناسي تكويني، تنظيم بيان ژن و زيست شناسي سلول بنيادي و خالق نخستين گونه موش تراريخته اعطا مي‌شود.

به گزارش خبرنگار پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين جايزه در يازدهمين كنگره بين‌المللي باروري و ناباروري و ششمين كنگره بين‌المللي سلول‌هاي بنيادي رويان كه 24 تا 26 شهريورماه جاري در تهران برگزار مي‌شود به اين دانشگر برجسته آلماني اعطا مي‌شود.

دكتر ينيش كه تحصيلات پزشكي خود را در سال 1967 در دانشگاه مونيخ به پايان برده، پس از به اتمام رساندن تحقيقات دوره فوق دكتري در دانشگاه پرينستون و مركز سرطان‌شناسي فاكس چيس، ابتدا به عضويت هيات علمي موسسه سالك (salk) درآمده و سپس به رياست بخش تومور شناسي موسسه هنريش – پيت در شهر هامبورگ منصوب شد.

وي از اعضاي موسس موسسه «وايت هد» در سال 1984 جهت تحقيقات زيست شناسي پزشكي بوده و در همان سال به استادي دانشگاه MIT در رشته زيست شناسي رسيد. 21 سال بعد يعني در سال 2005 او مركز سلول بنيادي انساني را در موسسه «وايت هد» بنيان‌گذاري كرد.

موضوع اصلي تحقيقات دكتر ينيش مطالعه و بررسي سلول‌هاي بنيادي، تكوين پستانداران و بيماري‌ها با استفاده از ابزارهاي ژنتيكي و مولكولي است. تحقيقات و دستاوردهاي دكتر ينيش سهم قابل توجهي در درك ما از ژنتيك پستانداران، زيست‌شناسي كويني و مكانيسم بيماري‌ها دارد.

دكتر ينيش كسي است كه اولين گونه موش تراريخته را به وجود آورد. او پس از اضافه كردن توالي‌هاي ژنومي مورد نظر خود به ژن‌هاي ويروسي، آنها را به جنين‌هاي اوليه وارد كرد و سپس نشان داد موشي كه از چنين جنين‌هايي حاصل مي‌شود مي‌تواند طبق قوانين مندلي، ژن‌هايي را كه به صورت خارجي به ژنوم ويروس اضافه شده‌اند را به نسل بعد منتقل كند.

اين دستاورد ينيش دو موضوع مهم را به اثبات رساند. اول اينكه مي‌توان ژنوم پستانداران را به صورت آزمايشي دستكاري كرد و گونه‌هاي موشي جديد و پايدار توليد كرد و از طرف ديگر با اين دستاورد ابزار قدرتمندي براي جهش‌زايي و افزودن ژن هاي مورد نظر به ژنوم موشي فراهم شد.

اين تكنولوژي هم اكنون به صورت يك روش كلاسيك و استاندارد در عرصه جهش زايي به كار مي‌رود.

تحقيقات بعدي دكتر ينيش در زمينه دخول رتروويروسي به جنين‌هاي اوليه منجر به كشف بزرگ بعدي او در زمينه متيلاسيون توالي‌هاي ژنومي ويروسي در مراحل خاصي از تكوين به عنوان مكانيسم مولكولي كليدي خاموشي رتروويروسي شد.

با پيدايش سلول هاي بنيادي جنيني و فراهم شدن امكان جهش‌زايي به طريق نوتركيبي همولوگ در ژن‌هايي كه از قبل مشخص شده اند (دكتر اسميتز و دكتر كاپچي به اين دليل جايزه نوبل دريافت كردند)، دكتر ينيش و همكارانش، آنزيمي كه مسوول متيلاسيون DNA به شكل de novo بود را به صورت ژنتيكي جهش‌دار (موتانت) كرده و نشان دادند كه متيلاسيون DNA براي بقاي سلول‌هاي سوماتيك، گسترش سرطان، نشانه گذاري ژني، غير فعال شدن كروموزوم و پايداري ژنوم ضروري است.

زماني كه مقاله اولين پستاندار كلون شده به روش انتقال هسته‌يي در سال 1997-1998 منتشر شد، دكتر ينيش بلافاصله متوجه شد كه شبيه‌سازي با انتقال هسته، بيانگر بهترين شيوه براي مطالعه نقش اپي ژنتيك در تكوين، تمايز و بيماري‌ها مي‌باشد. به همين دليل او تصميم گرفت كه تحقيقات خود را بر انتقال هسته‌يي متمركز كند و به مطالعه مكانيسم‌هايي بپردازد كه به واسطه آنها بتوان ژنوم يك سلول بالغ را به مرحله جنيني باز برنامه‌ريزي كرد. با چنين روشي مي‌توان يك سلول همه توان و متعاقبا يك فرد را از يك رده سلولي بالغ خاص ايجاد كرد.

انقال هسته سلول سوماتيك به تخمك بي هسته (SCNT) و ايجاد سلول‌هاي بنيادي «دلخواه» چشم‌اندازي را گشود كه به كمك آن بتوان سلول‌هاي بنيادي ويژه هر بيمار را براي درمان با سلول‌هاي بنيادي توليد كرد. سلول‌هايي كه پس از پيوند شدن توسط بدن بيمار رد نمي‌شوند. اين چشم‌انداز را معمولا «شبيه سازي درماني» مي‌نامند. آزمايشگاه ينيش، اولين آزمايشگاهي بود كه نشان داد استفاده از SCNT به همراه ژن درماني، يك روش موثر براي درمان اختلالات ژنتيكي سيستم ايمني مي‌باشد.

همزمان با اثبات اصل مذكور كه بسيار اميدوار كننده بوده و خبر از تكنولوژي‌اي مي‌داد كه به كمك آن درمان بيماري‌هاي انساني به كمك سلول‌هاي بنيادي ميسر مي‌شود، مخالفت‌هاي اخلاقي شديدي عليه استفاده از جنين‌هاي انساني كلون شده براي توليد سلول‌هاي بنيادي ويژه هر بيمار به وجود آ‌مد؛ بنابراين استفاده از روش انتقال هسته‌يي تغيير يافته (ANT) به عنان يك راه حل بالقوه براي معضل پيش آمده مطرح شده است.

به گزارش ايسنا، در اين روش، هسته سلول سوماتيك اهدايي را قبل از انتقال به درون سلول تخمك از نظر ژنتيكي تغيير مي‌دهند با اين هدف كه سلول حاصله ديگر قادر به ايجاد جنين زيست پذير نخواهد بود ولي قابليت ايجاد سلول‌هاي بنيادي «دلخواه» را همچنان داراست؛ بنابراين مجددا آزمايشگاه ينيش نشان داد كه روش ANT روشي كاراست و مي‌توان از كلون‌هايي كه قادر به لانه گزيني و تشكيل جنين‌هاي زيست پذير نيستند، سلول‌هاي بنيادي جنيني سالم به وجود آ‌ورد.

دكتر ينيش و همكارانش براي دستيابي به وضعيت مشابه با سلول بنيادي جنيني بدون استفاده از تخمك‌هاي انساني، مدار مولكولي كه پرتواني سلول‌هاي بنيادي جنيني را باعث مي‌شود كشف كردند.

آنها همچنين ژن‌هاي تنظيمي بسيار مهم و ضروري را كه وجه تمايز وضعيت اپي ژنتيكي سلول‌هاي بنيادي جنيني از يك سلول سوماتيك است مشخص كرده و فاكتورهاي رونويسي كليدي را كه هويت مولكولي و عملكرد پرتواني به سلول‌هاي بنيادي جنيني مي‌بخشد شناسايي كردند.

ياماناكا و همكارانش در مقاله‌اي كه نقطه عطفي به شمار مي‌رود نشان دادند كه بيان فاكتورهاي پرتواني كليدي در سلول‌هاي سوماتيك مي‌تواند آن را به حالت پرتواني بازگرداند. آنها با بيان چهار فا كتور از فاكتورهاي مذكور يك سلول پوستي را در شرايط آزمايشگاهي به وضعيت پرتواني باز برنامه‌ريزي كردند.

زماني كه اولين مقاله در اين زمينه به چاپ رسيد و توليد سلول‌هاي همه توان را معرفي كرد، سلول‌هاي مذكور از لحاظ شاخص‌هاي مولكولي و زيستي بسيار با سلول‌هاي بنيادي جنيني طبيعي متفاوت بودند كه اين امر باعث ترديدهاي همه جانبه در يك يافته بسيار مهم علم پزشكي شد.

فقط پس از گذشت يك سال، هم در آزمايشگاه ينيش و هم آزمايشگاه ياماناكا، سلول‌هاي بنيادي پر توان القايي (ips) توليد شد كه پس از بررسي تمام شاخص‌هاي مورد نظر، از سلول‌ها بنيادي جنيني طبيعي غير قابل تميز بودند.

اين سه مقاله چاپ شده كه نتايج مشابه و مكملي را گزارش كرده بودند توجهات زيادي را در سراسر جهان به خود جذب كرده و موضوع سلول‌هاي بنيادي پر توان القايي (ips) را به يكي از داغ‌ترين عرصه‌ها در زيست شناسي و پزشكي تبديل كرده‌اند.

به تازگي، آزمايشگاه ينيش قدم‌هاي بزرگي را در درك مكانيزم‌هاي دخيل در باز برنامه‌ريزي سلول‌هاي سوماتيك برداشته است.

آنها نشان دادند كه تمامي سلول‌هاي سوماتيك اين قابليت را دارند كه از آنها سلول‌هاي ips توليد شود و اين كه روند مذكور متشكل از رويدادهاي كاملا اتفاقي مي‌باشند.

مطالعات اخير گروه ينيش، نويد استفاده از تكنولوژي باز برنامه‌ريزي را در درمان با استفاده از سلول بنيادي مي‌دهد.

در اين مرحله، ‌بي‌هيچ شك و شبهه‌اي آزمايشگاه ينيش در اثبات قابليت كاربردي اين تكنولوژي در مدل‌هاي موشي و پيشنهاد كردن آن براي مرحله كلينيكي پيش قدم بوده است.

باز هم در تاييد اصل مذكور، گروه ينيش اخيرا توانسته است مدل موشي مبتلا به كم خوني داسي شكل را با استفاده از سلول‌هاي ips حاصل از سلول‌هاي پوستي همان موش درمان كند. در سلول‌ها يips مذكور ژن هموگلوبين جنيني جهش يافته با استفاده از نوتركيبي همولوگ اصلاح شده است. همچنين آنها به تازگي نشان دادند كه وارد كردن نورون‌هاي مشتق شده از ips به درون مغز جنين سبب كاهش علائم بيماري در مو‌ها مبتلا به بيماري پاركينسون مي‌شود. اين دستاورد نيز راه را هر چه بيشتر به سوي استفاده از ips در درمان بيماري‌هاي انساني باز كرد.

براي كاربردي تر كردن هر چه بيشتر درمان به كمك سلول‌هاي بنيادي، گروه ينيش يك سري سلول‌هاي ips خاص هر بيمار از نمونه‌هاي بيماران مبتلا به پاركينسون تهيه كرد، با اين تفاوت كه در اين روش وكتورهاي ويروسي كه براي باز برنامه‌ريزي استفاده مي‌شدند، از روند تهيه ips حذف شدند.

با اين وجود رويكرد استفاده از روش ips در درمان بيماري‌هاي انساني با استفاده از سلول‌هاي بنيادي، هنوز با مشكلات تكنيكي اساسي مواجه است.

يكي از مشكلات مهم و حل نشده در اين زمينه، كارآمد نبودن دستكاري‌هاي ژنتيكي در سلول‌هاي بنيادي انساني يا سلول‌هاي ips مي‌باشد. چنين دستكاري‌هايي در سلول‌هاي موشي به صورت يك امر عادي و معمول درآمده است.

اخيرا گروه ينيش از روش جديدي براي هدف‌گيري ژني استفاده كردند. در اين روش از نوكلئازهاي خاصي استفاده شد كه امكان ايجاد تغييرات ژنتيكي صحيح و كارآمد را در سلول‌هاي بنيادي انساني و سلول‌هاي ips مي‌دهد. به كارگيري اين روش مي‌تواند راهگشاي درمان بيماري‌هاي انساني به كمك سلول‌هاي بنيادي باشد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، يك مانع اصلي در زمينه سلول بنيادي انساني دشوار بودن كار با اين سلول‌هاست: آنها به صورت سلول‌هاي منفرد رشد نمي‌كند، نيازمند پاساژ مكانيكي بوده و زماني كه از نوتركيبي همولوگ براي هدف‌گيري ژني در آنها استفاده مي‌شود، از كارايي بسيار پاييني برخوردارند.

به گزارش ايسنا، اخيرا آزمايشگاه ينيش سلول‌هاي بنيادي انساني جديدي را توليد كرده است كه ويژگي‌هاي سلول‌هاي بنيادي موشي را دارد. اين كشف مهم مي‌تواند اين امكان را فراهم كند كه از روش‌هاي مشابه كه به صورت معمول براي سلول‌هاي موشي درآمده است، براي سلول‌هاي انساني نيز استفاده ‌شود.

در طول چهل سال گذشته، دكتر ينيش در نگارش بيش از 40 مقاله تحقيقاتي شركت داشته و جوايز و تقديرنامه‌هاي فراواني را نيز دريافت كرده است. او به وسيله آكادمي ملي علوم امريكا در سال 2003 برگزيده شد و جايزه بنياد پيتر گروبر را در زمينه ژنتيك دريافت كرد. علاوه بر اين، جايزه رابرت كوخ براي برتري در زمينه دستاوردهاي علمي، جايزه بنياد سرطان چارلز رودولف براپرچر، مدال مكس دلبروك براي پزشكي مولكولي و جايزه بنياد ويلسك براي دستاوردهايش به او اعطا شد كه البته همه اين موارد تنها بخش كوچكي از افتخارات و جوايز بي شماري است كه او دريافت كرده است را شامل مي‌شود.

ينيش در طول زندگي حرفه‌يي خود، استاد راهنماي بيش از 200 دانشجو و محقق فوق دكتري بوده است كه بسياري از آنها به افرادي برجسته در زمينه كاري مربوطه به خودشان تبديل شدند. او به كشورهاي مختلف دنيا سفر كرده و مروج تبادلات و همكاري علمي بين‌المللي بوده است.ح/الف

١٧:٠٩ ٢٢/٠٦/١٣٨٩
عناوين اصلي
معرفي جهاد دانشگاهي
تشکيلات جهاد دانشگاهي
اخبار جهاد دانشگاهي
انتشارات
اعضاء
نام کاربر
رمز عبور
نظر خواهي
کدامیک از فعالیت های جهاددانشگاهی در پیشبرد توسعه همه جانبه کشور موثرتر می باشند؟
تمامي حقوق متعلق به جهاد دانشگاهي مي باشد