اشاره:
به دليل شرايط اقتصادي و اتخاذ سياست توسعه آموزش عالي از سوي دولتها، جمعيت دانشجويي روز به روز در حال افزايش است و اكنون تنوع و گوناگوني شگرفي از نظر سن، مهارت، ديدگاهها و بينشها، سوابق تحصيلي، علايق و حتي آمال و آرزوها در نزد دانشجويان به چشم ميخورد.
اين دانشجويان با پشت سرگذاشتن سختيها و موانع بسيار، موفق به پايان تحصيلات خود و اخذ مدرك ميگردند. اما بر خلاف سالهاي گذشته، ديگر داشتن مدرك تحصيلي براي يافتن شغل مناسب كافي نيست. زيرا ماهيت اشتغال فارغالتحصيلان در حال تغييرات اساسي ميباشد. اكنون فارغالتحصيلان دانشگاهها علاوه بر داشتن مهارتهاي تخصصي بايد داراي توانمنديهاي ديگري از جمله "برنامهريزي شغلي". "مهارتهاي عمومي" و "مهارتهاي شغلي" باشند تا بتوانند در بازار پر رقابت امروزي به شغل مناسبي دست پيدا كنند و به همين دليل سازمانها و مؤسسات مرتبط بايد به نوعي به توانمندسازي فارغالتحصيلان در امر اشتغال توجه بيشتري كنند. زيرا توانمندكردن فارغالتحصيلان به آنها كمك ميكند قابليتهاي اشتغال خود را افزايش دهند تا بتوانند به شغل مناسبي دست پيدا كنند و از "كنار گذاشته شدن" و يا فقر بگريزند. توانمندسازي در ضمن باعث افزايش بهرهوري و درآمد افراد شاغل ميگردد، سرعت و تحرك آنها را بالا ميبرد و همچنين گزينههاي شغلي پيش روي آنها را بيشتر ميكند.
در اين رابطه سازمان همياري اشتغال فارغالتحصيلان دانشگاهها، طرح جامعي را با عنوان طرح جامع توانمندسازي نيروي كار فارغالتحصيل و برنامه از آموزش تا اشتغال" تدوين و به مرحله اجرا رسانده است.
در مصاحبهاي با خانم مهندس عطيه فلاح شهيدي مدير دفتر طرح و توسعه سازمان همياري اشتغال فارغالتحصيلان به معرفي و بررسي طرح و برنامه مذكور پرداختهايم كه در پی می آید:
لطفاً درباره طرحها و برنامههاي سازمان "همياري اشتغال فارغالتحصيلان" در ارتباط با توانمندسازي نيروي كار توضيحاتي را بفرماييد.
همانطور كه ميتوان از نام آن استنباط كرد، سازمان تلاش ميكند به روشهاي مختلف به اشتغال فارغالتحصيلان كمك كند. اين سازمان از سال 80 خدمات مختلفي را از جمله "پژوهش، آموزش، اطلاعرساني و حمايتهاي مالي (ارائه وام)" به صورت جداگانه و مستقل از هم به فارغالتحصيلان ارائه كرده است. از سال 83 و پس از بررسي نتايج و تجربيات به دست آمده در داخل و خارج از كشور، سازمان نهايتاً به اين نتيجه رسيد كه ميان اين خدمات مختلف نوعي ارتباط و پيوستگي برقرار نمايد و در نتيجه بخشي از خدمات سازمان در قالب اين طرح سازماندهي و منسجم و اصطلاحاً مهندسي مجدد شد. در طرح جامع توانمندسازي نيروي كار، الگوها و روشهاي توانمندكردن و افزايش قابليت و توانايي اشتغال نيروي كار فارغالتحصيل از طريق آموزش، پژوهش، مشاوره، اطلاعرساني و حمايتهاي مالي و قانوني بررسي ميشود. در حال حاضر اين طرح در سازمان طراحي و تدوين شده و مراحل اجرايي آن در دست پيگيري و اقدام است.
آيا در اين برنامه، همه خدمات مورد نياز دانشجويان يا فارغالتحصيلان به آنها ارائه ميشود؟ درباره اين خدمات هم بيشتر توضيح بفرماييد و اينكه دانشجويان با دريافت اين خدمات به چه تواناييهايي دست پيدا ميكنند؟
به طور كلي بررسيها و تجربيات نشان داده كه دانشجويان و فارغالتحصيلان علاوه بر منابع مالي براي خوداشتغالي و كارآفريني، يا فراهم شدن شرايط استخدام براي اشتغال در بخش مزدبگيري، به خدمات ديگري نيز نياز دارند تا بتوانند به صورت پايدار و مولد و با ارزش افزوده مناسب به كار و اشتغال ادامه دهند. اين خدمات عبارتند از:
ـ خدمات آموزشي كه از بدو ورود به دانشگاه آغاز و تا ماههاي اول استخدام يا راهاندازي كسب و كار مستقل توسط فارغالتحصيل ادامه مييابد. ويژگيهاي اصلي اين آموزشها، تأكيد بر ارتقاء مهارتها و تواناييهاي افراد است و به انتقال دانش و اطلاعات محدود نميشود.
ـ براي ارائه خدمات اطلاعرساني نيز در اين برنامه براي هر فرد يك پرونده شغلي تهيه و كليه سوابق و پيشرفتهاي شغلي وي در آن نگهداري ميشود. بر اساس درخواست افراد و ويژگيهاي آنان، بستههاي اطلاعاتي متناسب با آنان به صورت مستمر در اختيار آنها قرار ميگيرد. اين پرونده شغلي همچنين دربرگيرنده رزومه و خودارزيابيهاي افراد نيز ميباشد. در خدمات اطلاعرساني همچنين آخرين مقررات مرتبط و فرصتهاي اشتغال، استخدام و كارآفريني نيز به افراد ارائه خواهد شد.
ـ خدمات مشاورهاي: اگر چه بخشي از نيازهاي افراد در قالب آموزش و اطلاعرساني تأمين ميشود، اما مشاورههاي فردي و گروهي نيز به عنوان يك ابزار مؤثر و كارآمد در اين برنامه پيشبيني شده است. اين مشاورهها ميتواند بعد از آموزشها و زماني كه فارغالتحصيل در مرحله استخدام يا راهاندازي كسب و كار است در اختيار او قرار گيرد.
ـ خدمات تأمين منابع مالي: بعضي از دانشجويان و فارغالتحصيلان، با توجه به علايق و تواناييهاي آنان به سمت استخدام شدن هدايت ميشوند. براي تسريع و تسهيل در اين مسير خدمات ارتباطي مناسبي در اختيار افراد قرار ميگيرد، نظير معرفي به كاريابيها يا معرفي به كارفرمايان يا كارآفرينان. برخي از افراد نيز با توجه به علاقه و مهارتهايشان به سمت خوداشتغالي و كارآفريني سوق داده ميشوند كه در اين حالت، تأمين منابع مالي براي اين افراد بسيار مهم است. در اين برنامه سعي ميشود با شناسايي منابع مالي و برقراري ارتباط با آنان، خدمات متقابلي هم به منابع مالي براي كاهش ريسك و بازگشت تسهيلات و هم به افراد متقاضي براي افزايش سهولت و سرعت در دريافت منابع و همچنين اجراي مطلوب برنامهها و بازگشت تسهيلات ارائه شود.
متمركز كردن اين فعاليتها در قالب يك برنامه واحد چه فوايدي دارد؟ آيا اين تمركز فقط در طراحي و مديريت است يا در اجرا نيز به دنبال اين تمركز هستيد؟
قبل از اينكه به جزئيات مورد نظر جنابعالي اشاره كنم لازم است كه به چند محور كلي در مورد اشتغال فارغالتحصيلان اشاره كنم. به طور كلي افزايش قابليت اشتغال در دانشآموختگان (workability) يك فرآيند پيوسته و زمانبر است و هر گونه پراكندگي در اين فرآيند علاوه بر اينكه بازدهي كار را كاهش ميدهد، موجب افزايش زمان مورد نياز براي رسيدن دانشآموختگان به قابليتهاي مناسب و افزايش هزينه لازم براي اين كار ميشود. لذا سازمان همياري اشتغال فارغالتحصيلان با استفاده از مطالعات و تجارب خود به اين نتيجه رسيد كه اولاً اين فرآيند بايد به صورت متمركز طراحي، مديريت و نظارت شود و ثانياً يك سيستم يكپارچه ملي براي اجراي اين فرآيند در كل دانشگاههاي كشور اجرا شود. به همين دليل است كه قدم بعدي سازمان اجراي هماهنگ و يكپارچه اين فرآيند در كل واحدهاي جهاد دانشگاهي و شعب سازمان است. مشابه اين روش در بعضي از كشورها نيز شناسايي شده است كه از آن جمله ميتوان به "مركز one step" كه همه نيازهاي شغلي دانشجويان يا كارجويان را تأمين ميكند اشاره كرد. همچنين مطالعاتي كه تاكنون در خصوص نحوه توانمندسازي فارغالتحصيلان در كشورهاي مختلفي از جمله استراليا، انگليس، آمريكا، مالزي و … انجام شده نشان ميدهد كه اين كشورها خدمات مختلف و سازمانيافتهاي را به منظور توانمندسازي فارغالتحصيلان براي دستيابي به مشاغل مناسب به آنها ارائه ميدهند. به عنوان نمونه، در اكثر دانشگاهها مركزي به نام "career centre" وجود دارد كه خدماتي از قبيل آموزش، مشاوره، اطلاعرساني و ارتباط با محيط واقعي كار را به دانشجويان ارائه ميدهد و دانشجو از بدو ورود به دانشگاه، با شرايط و ويژگيهاي محيط كار و انتظارات و توقعات كارفرما آشنا شده و متناسب با اين شرايط و توقعات تواناييهاي خود را گسترش ميدهد.
براستي چرا در كشور ما تا اين حد فارغالتحصيل بيكار وجود دارد؟ به نظر شما آيا اجراي اين برنامه ميتواند در كاهش بيكاري مؤثر باشد؟
براي پاسخگويي به اين سئوال بايد به موضوعي توجه كرد كه در كشور ما تا به حال كمتر به آن توجه شده است: برنامهريزي شغلي.
تجربيات ساير كشورها نشان ميدهد كه برنامهريزي شغلي افراد تحصيلكرده در دوران دانشجويي و حتي قبل از ورود به دانشگاه و هنگام انتخاب رشته شروع ميشود. وضعيت فعلي ورود به دانشگاه در كشور ما به گونهاي است كه اكثر افراد تنها به دنبال گذشتن از سد كنكور و قبولي در يك رشته دانشگاهي بدون در نظر گرفتن علايق و خواستههاي خود و آينده شغليشان ميباشند. پس از ورود به دانشگاه نيز به دليل اطلاعات و شناخت كمي كه از محيط دانشگاه به عنوان حد فاصل ميان دبيرستان به عنوان يك محيط صرفاً آموزشي و جامعه دارند از امكانات و فرصتهاي آن استفاده صحيح و مناسبي نميكنند. در صورتي كه دانشجويان در دانشگاه به دليل اينكه هنوز به طور كامل درگير اشتغال و ساير مسئوليتهاي زندگي نشدهاند، فرصت مناسبي دارند تا بتوانند آينده شغلي خود را ترسيم و در جهت رسيدن به آن برنامهريزي و اقدام نمايند و در واقع به نوعي اين دوران را هدفمند نمايند مثلاً در دانشگاه ميتوانند با افراد مختلفي ارتباط برقرار كنند كه در آينده در انتخاب يا دستيابي به يك فرصت شغلي به آنها كمك كند و يا با توقعات و انتظارات كارفرمايان آشنا شوند و قبل از فارغالتحصيلي با شركت در كارگاهها و برنامههاي مختلف آموزشي براي برآورده كردن آنها اقدام كنند و حتي فرصت كسب تجربه كاري در كارهاي پارهوقت و نيمهوقت نيز براي آنها وجود دارد. منتهي اكثر دانشجويان تنها در زمان فارغالتحصيلي است كه به فكر يافتن كار ميافتند و چون از قبل خود را آماده نكردهاند، با شرايط بازار كار و نياز كارفرمايان تناسب زيادي ندارند و نهايتاً دانشجويان و فارغالتحصيلان نسبت به آينده شغلي خود بدگمان و بياميد و انگيزه شده و دوره بيكاري آنها نيز طولاني مدت ميشود.
متأسفانه در حال حاضر بيشتر فارغالتحصيلان دانشگاهي با اين تصور كه براي اشتغال تنها بايد اصطلاحاً پارتي داشت ساير راههاي جستجوي شغلي را ناديده گرفته و حتي اگر فرصتي نيز به دست بياورند به دليل نداشتن آگاهي و مهارتهاي مربوط به استخدام آن را از دست ميدهند.
بنابراين به نظر شما كليد در قفل شده اشتغال فقط به دست خود فارغالتحصيل باز ميشود؟ پس دولت چه نقشي دارد؟
خير. ببينيد، حقيقت اين است كه حتي آن تعداد از دانشجويان و فارغالتحصيلاني كه به فكر آينده شغلي خود ميباشند، خدمات و برنامههاي سازمان يافته و پيوستهاي را دريافت نميكنند. اگر خدمات آموزشي، مشاوره، اطلاعرساني و حمايتهاي مالي را به صورت حلقههاي يك زنجير بدانيم در حال حاضر اين حلقهها به صورت پراكنده و دور از هم بوده و حتي در بسياري موارد وجود ندارد، به اين ترتيب دانشجو يا فارغالتحصيل حتي در صورت وجود تمايل و انگيزه كافي نيز نميتواند بسياري از نيازهاي خود را برطرف كند.
با توجه به اين موارد و به منظور برقراري ارتباط مناسب ميان اين خدمات مختلف و رفع بسياري از مشكلات دانشجويان و فارغالتحصيلان در شناسايي و دستيابي به خدمات مورد نياز و كاهش هزينهها و افزايش سرعت و دقت و كيفيت خدمات، اين برنامه با عنوان "از آموزش تا اشتغال" تدوين شده است.
بنابراين مخاطبين اصلي برنامه "از آموزش تا اشتغال" دانشجويان و فارغالتحصيلان ميباشند، صحيح است؟
دقيقاً
آيا ميتوانيد در مورد بخش خدمات آموزشي اين برنامه بيشتر توضيح دهيد؟
خدمات برنامه از آموزش تا اشتغال شامل "آموزش"، "اطلاعرساني"، "ارائه وام" و "مشاوره" ميباشد. در واقع هر فراگير بستهاي خدماتي شامل تمامي اين موارد به صورت پيوسته و متمركز دريافت ميدارد.
خدمات آموزشي اين بسته شامل دورهها و كارگاههايي با عناوين:
1) آمادگي شغلي
2) برنامهريزي شغلي
3) مهارتهاي عمومي كسب و كار
4) مهارتهاي كارآفريني
5) مهارتهاي استخدامي و
6) مهارتهاي خود اشتغالي ميباشد.
در واقع افراد پس از طي كردن دوره آمادگي شغلي با فضا و امكانات دانشگاه و فرصتهايي كه در اختيار دارند و نحوه استفاده از آنها در جهت آينده شغلي خود آماده ميشوند. به عنوان مثال، در اين دوره دانشجويان متوجه ميشوند كه در دانشگاه چگونه و با چه افرادي ارتباط برقرار كنند، به دنبال شغل پارهوقت يا كار داوطلبانه باشند و شناخت هر چه بيشتري از بازار كار به دست آورند و حتي از امكانات و فرصتهاي كارورزي نيز برخوردار شوند. منابع آموزشي اين دوره توسط اين دفتر با عنوان استفاده بيشتر از دانشگاه تهيه و در دست چاپ است و كتابي هم با عنوان "استفاده بهينه از دوران تحصيل" بر روي سايت اينترنتي سازمان قرار دارد.
در دوره برنامهريزي شغلي، افراد استعدادها، مهارتها، توانايي، علايق و اعتقادات خود را شناخته و نيز با گزينههاي مختلف شغلي و خصوصيات و ويژگيهاي هر كدام نيز آشنا ميشوند و در نهايت بر اساس شناختي كه به دست آوردهاند يكي از گزينههاي موجود را انتخاب و براي رسيدن به آن برنامهريزي ميكنند، مثلاً اگر بايد اطلاعات خود را بيشتر كنند يا مهارتهاي بيشتري به دست آورند، اين اطلاعات و مهارتها را شناسايي و براي كسب آنها برنامهريزي ميكنند.
دوره مهارتهاي عمومي كسب و كار نيز، مهارتهايي را كه در بيشتر محيطهاي كاري مورد نياز ميباشد به دانشجويان و فارغالتحصيلان آموزش ميدهد. اين مهارتها موارد زير را شامل ميشود:
ـ ارتباطات
ـ حل مسئله
ـ كار گروهي
ـ خود مديريتي
ـ فنآوري
ـ يادگيري مادامالعمر
ـ برنامهريزي سازماندهي
ـ ابتكار عمل و خلاقيت
ـ ويژگيهاي شخصيتي مناسب
در ادامه پس از طي مراحل آموزشي، فراگير دورههاي خوداشتغالي و كارآفريني از خدمات و حمايت مالي به صورت ارائه وام برخوردار شده و در حين و پس از راهاندازي نيز خدمات مشاورهاي لازم را دريافت ميكند و همچنين از طريق سايت jobportal از بازار كار كشور قوانين و مقررات و ... اطلاعات لازم را كسب خواهد كرد.
فراگيران دورههاي استخدامي نيز پس از طي دورههاي رزومهنويسي، مصاحبه و روشهاي جستجوي شغلي و كسب تواناييهاي لازم، از طريق سايت jobiran كه شبكه اطلاعرساني بازار كار ميباشد و خدمات اطلاعرساني هفتهنامه بازار كار و ساير سايتهاي سازمان از فرصتهاي شغلي موجود آگاه شده و با توانمندي بيشتر به سمت آنها حركت خواهند كرد.
منابع آموزشي اين دوره از كجا تأمين شدهاند؟
منابع آموزشي اين دورهها نيز معمولاً از ميان منابع خارجي معتبر انتخاب، بوميسازي و ويرايش شده و آماده چاپ است.
آيا تمامي عوامل اجرايي لازم براي اجراي كامل اين برنامه در جهاد دانشگاهي فراهم شده است؟
برنامه از آموزش تا اشتغال، در حال حاضر به صورت محدود و پايلوت در جهاد دانشگاهي در حال اجرا است. اما براي تبديل شدن آن به يك برنامه فراگير و وسيع، به حمايت ساير سازمانها نياز داريم و فكر ميكنيم كه اگر سازمانهاي مختلفي كه به نوعي با امر اشتغال درگير و مرتبط هستند (به عنوان مثال شوراي عالي اشتغال، وزارت محترم كار و امور اجتماعي، استانداريها، وزارت جهاد كشاورزي، وزارت تعاون و وزارت صنايع و معادن) امكانات خود را در اختيار اين الگو قرار دهند، ارائه اين خدمات به صورت متمركز پيگيري شده و سرعت و دقت در اجراي آن نيز افزايش چشمگيري خواهد داشت.
خصوصاً يكي از ويژگيهاي اين برنامه اين است كه براي مخاطبين خاص مانند زنان و يا در محيطهاي ويژه مانند روستاها نيز قابل اجرا ميباشد كه علاوه بر آموزش و توانمندسازي فارغالتحصيلان روستايي، منجر به شناخت طرحهاي تيپ شغلي در محيط روستاها و استفاده بيشتر و بهتر از امكانات و فرصتهاي موجود در روستا خواهد شد.
چرا فكر ميكنيد كه اين برنامه با استقبال دانشجويان و فارغالتحصيلان نيز مواجه خواهد شد؟
همانطور كه ميدانيد در حال حاضر درصد بيكاري فارغالتحصيلان دانشگاهها در كشور حدوداً 20 درصد است، بنابراين يكي از اصليترين و اساسيترين دغدغههاي دانشجويان و فارغالتحصيلان، مسأله اشتغال ميباشد و اين برنامه نيز دقيقاً به منظور پاسخگويي به اين نياز دانشجويان طراحي و اجرا ميشود. بررسيهاي انجام شده نشان ميدهد كه بسياري از دانشجويان و فارغالتحصيلان با راههاي مختلف جستجوي شغلي، تكنيكهاي رزومه نويسي، مصاحبه، برنامهريزي شغلي و مهارتهاي راهاندازي كسب و كار و تهيه طرح تيپ شغلي ناآشنا هستند. اين امر موجب ميشود كه حتي نتوانند از فرصتهاي محدود استخدامي موجود استفاده نمايند و يا كسب و كاري براي خود راه بياندازند. بنابراين اين برنامه با پر كردن خلأ موجود ميان آموزشهاي دانشگاهي و دنياي واقعي كسب و كار، تواناييها، اطلاعات و مهارتهاي افراد را در احراز شغل و امكان دستيابي به شغل را براي آنها افزايش خواهد داد.
اين برنامه چگونه درصدد بهبود مستمر خود ميباشد؟
هر برنامهاي براي موفقيت بيشتر خود پس از مدتي نيازمند بررسي و ارزيابي نتايج حاصله و دريافت بازخورد از قسمتهاي مختلف سيستم ميباشد. خصوصاً به دليل اينكه كليه خدمات با محتوا و كيفيت تقريباً مشابهي در مراكز مختلف ارائه خواهد شد، امكان مقايسه بين آنها و حتي انتقال تجارب از مراكز موفق به ساير مراكز نيز وجود دارد. همچنين در نظر داريم كه با ساير سازمانهايي كه درباره قسمتي از خدمات نظير اعطاي وام يا آموزش، اطلاعرساني و مشاوره در داخل و خارج از كشور امكانات و تجاربي دارند، نيز ارتباط و همكاري داشته تا بتوانيم اين خدمات را بهتر و سريعتر عرضه كنيم. علاوه بر اين راهكارهايي نظير: برگزاري جلسات همانديشي با مديران و دستاندركاران، بررسي نمونههاي موفق مخاطبين و تجزيه و تحليل دلايل موفقيت آنها و ... را نيز در نظر گرفتهايم كه يقيناً همه اين موارد تأثير زيادي بر بهبود كيفيت اجراي برنامه خواهد داشت.
اين برنامه توسط چه زيرساختها و امكاناتي حمايت ميشود و آيا اين زيرساختها در حال حاضر فراهم است يا خير؟
مهمترين زيرساختهاي اين برنامه مباني نظري آن و مطالعات و اقداماتي است كه به صورت مستمر براي بهبود آن صورت ميگيرد. بعد از اين زيرساخت به نظر من نقش زيرساخت مديريتي و هماهنگي در موفقيت اين برنامه بسيار ضروري است. البته من حدس ميزنم كه شما ميخواهيد من به زيرساختهاي فيزيكي و ملموس نيز اشاره كنم. اين برنامه جامع توسط يك سيستم اينترنتي مركب از چهار سايت سازمان همياري اشتغال پشتيباني ميشود، زيرا قرار است بخشي از اين خدمات كه قبلاً به آنها اشاره كردم به صورت web-based در اختيار افراد قرار گيرد. اين برنامه همچنين توسط يك برنامه فرعي ارزيابي و آزمون پشتيباني ميشود كه در سرتاسر فرآيند حضور دارد و افراد را قبل، حين و بعد از خروج از برنامه به صورت مستمر، داوطلبانه و يا توسط مديريت برنامه مورد ارزيابي قرار ميدهد. اين برنامه همچنين توسط چند بانك اطلاعاتي پشتيباني ميشود. شايد يكي از مهمترين بخش اين بانك، بخش مربوط به معرفي طرحهاي كوچك و اقتصادي و زودبازده و همچنين ايدههايي براي خوداشتغالي و كارآفريني است كه حدس ميزنم با استقبال زيادي مواجه شود.
بودجه اين برنامه از چه منبعي تأمين ميگردد؟ آيا دانشجويان و فارغالتحصيلان، بايد اين مبلغ را بپردازند يا سازمانها از اين برنامه حمايت مالي ميكنند. اگر دانشجويي بخواهد از كليه خدمات آن استفاده كند، هزينه اين خدمات به ازاي هر دانشجو چه مقدار است؟
تاكنون همه هزينههاي مورد نياز اين برنامه توسط جهاد دانشگاهي تأمين شده و بخش قابل توجهي از ظرفيتهاي مديريتي و تخصصي سازمان همياري اشتغال نيز به اين برنامه اختصاص يافته است. اما براي اجرا و پيادهسازي اين برنامه و همچنين بهبود و ترويج آن نيازمند حمايتهاي مديريتي، قانوني و مالي هستيم. همه سازمانهايي كه به نحوي عهدهدار توسعه اشتغال در كشور هستند ميتوانند از اين برنامه براي ارائه خدمات از آموزش تا اشتغال به مخاطبان خود استفاده كنند. سازمان همياري اشتغال حاضر است حتي بخشهايي از اين برنامه و سيستم را متناسب با نيازهاي سازمانها تكميل و عرضه كند. هزينه سرانه هر دانشجو براي بهرهمندي از كليه خدمات اين برنامه از مرحله تشكيل پرونده شغلي اينترنتي گرفته تا خدمات مشاوره حدوداً 350 هزار تومان برآورد ميشود كه نسبت به بودجه لازم براي ايجاد هر شغل حدودآً 10 الي 20 ميليون تومان است، منطقي و امكانپذير به نظر ميرسد.
پيشنهاد ميكنم كه اين سازمان مسئوليت اجراي اين سيستم را براي تعداد قابل توجهي از دانشجويان و فارغالتحصيلان به عهده بگيرد و بودجه متناسب اين تعداد نيز توسط كشور تأمين و در اختيار جهاد دانشگاهي قرار گيرد. با توجه به ويژگيهاي اين برنامه سازمانهاي ديگر نيز ميتوانند بر اساس اين الگو، تعدادي از كارجويان را تحت پوشش قرار دهند. بدين ترتيب هم فعاليت سازمانها قابل اندازهگيري خواهد شد و كارجويان بدون نياز به مراجعات پراكنده و مكرر، تا شاغل شدن خدمات دريافت ميكنند.