دكتر حسين كلانتري خليلآباد داراي دكتري برنامه ريزي شهري، عضو هيأت علمي و رئيس پژوهشكده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهي از پژوهشگراني است كه تاكنون در چندين جشنواره موفق به كسب رتبه هاي برتر شده است. كسب رتبه دومين محقق بسيجي نمونه كشور - 1374، صاحب اثر برگزيده كتاب سال دانشجويي – 1385، دانشجوي پژوهشگر نمونه دانشگاه تهران - 1385، پژوهشگر برتر استان تهران – 1386، دانشجوي نمونه دانشگاه تهران - 1386، صاحب پژوهش برتر در هشتمين دوره پژوهش برتر دانشجويي – 1387، و صاحب اثر برگزيده در جشنواره پايان نامه سال دانشجويي در سال 1388 از مهمترين موفقيت هاي علمي وي محسوب مي شود.
دكتر كلانتري 5 كتاب و 34 مقاله تأليف نموده است و در حال حاضر نيز دو كتاب زير چاپ دارد وي مدرس دانشگاه است و در گروههاي شهرسازي ، معماري و جغرافيا تدريس ميكند.
وي در سال جاري نيز موفق شد در چهارمين جشنواره بينالمللي فارابي رتبه دوم تحقيقات را كسب نمايد.به بهانه اين موفقيت جديد علمي گفتگويي را با وي ترتيب داديم كه در ادامه متن كامل آن از نظر مي گذرد.
پژوهش برگزيده شما در جشنواره فارابي در چه زمينهاي بوده است ؟
اين تحقيق با عنوان «الگوي مديريت حمل و نقل برون شهري در مقابله با بحران طوفان ماسه» بوده كه طي 2 سال به انجام رسيده است. به عبارتي بحران حمل و نقل جادهاي بر اثر طوفان ماسه و نحوه مديريت آن بررسي شده است و راهكارهاي لازم ارائه شده است.
بحران در حمل و نقل جادهاي حادثهاي است كه به صورت ناگهاني يا فزاينده بر روي شبكه حمل و نقل رخ ميدهد و موجب بروز آسيبهاي گسترده مالي يا انساني مي گردد. اين بحرانها يا طبيعي (بر اثر وقوع سيل، طوفان، زلزله، سقوط بهمن، يخبندان و ...) و يا انساني (بمباران، ريزش پل، آتشسوزي، تصادف اتومبيل و ...) هستند.
يكي از بحرانهاي طبيعي، طوفان ماسه است كه بعد از زلزله و سيل سومين رده را در كشور دارد و بدليل گستردگي آن كمتر مورد توجه قرار ميگيرد.
اين مطالعه با چه اهدافي انجام شده است ؟
طوفان ماسه باعث رسوب ماسه، قطع راههاي ارتباطي، محدود كردن ديد رانندگان، خسارت سنگين به اراضي كشاورزي، تأسيسات زيربنايي، خرابي وسايل نقليه، قطع عبور و مرور، مسدود شدن دهانه پلها، تخريب سطح آسفالت، وقوع تصادف، خسارت به علايم ايمني، نردهها، محمولههاي باري و ... در 17 استان بياباني كشور (يزد، كرمان، سيستان و بلوچستان، خوزستان، خراسان جنوبي، شمالي و رضوي، سمنان، مركزي، هرمزگان، قم، بوشهر، اصفهان، تهران، بوشهر، ايلام، فارس، قزوين و اراك) ميشود. با توجه به مسائل و مشكلات فوق هدف اصلي تحقيق «تدوين ساختار و ارائه الگوي مناسب مديريت حمل و نقل برون شهري در مقابله با بحران طوفان ماسه در محور يزد- اردكان جهت كاهش ضايعات مالي و جاني» بوده است، كه با اين هدف اين كار انجام شده است.
روش انجام و شاخصهاي مورد استفاده در اين تحقيق چه بوده است ؟
اين تحقيق به منظور شناسايي مناطق بحراني طوفان ماسه در كشور و استان یزد، بررسي تأثيرات طوفان ماسه در حملونقل برونشهری (به خصوص محور یزد – اردکان) و در نهايت طراحي ساختار مناسب درون و برون سازماني جهت مقابله با اين پديده در حملونقل برونشهری با مطالعات ميداني (مطالعه 16 شاخص شامل تعداد كانون بحراني، مساحت كانون بحراني، خسارت به منابع زيستي، طول راههاي خسارت ديده، تعداد روستاهاي آسيبديده، تعداد شهرهاي آسيبديده، تعداد تلفات جاني، تعداد پل آسيبديده، تعداد تلفات دامي، ساعات مسدود شدن راه، طول زمان وقوع طوفان، سطوح تحت تأثير طوفان ماسه، تعداد طوفان، خسارت به ابنيه و تجهيزات راه و ترابري، تعداد وسايل نقليه خسارت ديده و خسارت وارده به صنايع و كارخانجات، كه نشانگر بحران طوفان ماسه براي يك دوره 15 ساله است) و با استفاده از مدل تاكسونومي عددي و ابزار GIS انجام و به سطح بندي طوفان ماسه در كشور و استان يزد پرداخته است.
نتايج اين تحقيق چه بوده است ؟
با توجه به آن که مدیریت بحران طوفان ماسه در جادههای ارتباطی – در این جا محور یزد- اردکان – مهم ترین فاکتور برای پیشگیری و کاستن از حجم خسارت¬های ناشی از آن است و این محور قلب محور تهران – بندرعباس؛ به عنوان شریان شمالی-جنوبی کشور، است و سالانه با 5 طوفان بزرگ مواجه میباشد، مدیریت بحران طوفان ماسه در این محور بر اساس شاخص¬های انتخابی مرتبط با همه¬ی نهادهای ذیربط مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس و همچنين با استخراج خلاصه عملیات نهادها و ارگان¬های مزبور، نتایج تحقیق نشان داد که با هماهنگی لازم میان دستگاههای اجرایی و ایجاد سامانه فرماندهی حادثه، امکان مدیریت و مقابله با بحران طوفان ماسه در محور یزد – اردکان وجود دارد.
از آنجایی که اطلاعات به هنگام و دقیق شرایط جوی، مقدمه ای برای گسترش سیستم های پیش بینی هواشناسی جاده ای و به تبع آن کاهش هزینه های راهداری است و بر اساس مطالعات انجام شده 60 کيلومتر محور اصلي (کل محور) در معرض طوفان ماسه قرار دارد و حرکت در این مسیر با ریسک همراه ميباشد. اقدامهايي كه در کوتاه مدت در سيستم حمل و نقل جادهاي بايستي اجرا شود به شرح زير است:
- کنترل سرعت خودروها در هنگام وزش طوفان: وقتی سرعت باد به 64/15 متر بر ثانیه برسد کنترل سرعت و اعمال محدودیت های ترافیکی و همچنین مسدود نمودن یک باند از پلهاي بينراه (پلالغدير و پل ميبد) الزامی است و در صورتی که سرعت باد به 88/17 متر بر ثانیه برسد یک مسیر از راه برای تردد مسدود خواهد شد.وقتی سرعت به 11/20 متر بر ثانیه برسد پلیس راه باید پلها را برای عبور وسایط نقلیه عریض و طویل مسدود کند.در صورت ادامه داشتن این وضعیت راه به صورت یک طرفه باز خواهد شد.هنگامی که پلیس راه پیش بینی سرعت 58/24 و یا 7/27 متر بر ثانیه را از مرکز هواشناسی دریافت کند پلهای ارتباطی برای عبور و مرور کلیه خودروها ممنوع خواهد شد. اين استاندارد مورد تأييد مجامع جهاني نيز قرار گرفته است
- استفاده از علائم هشدار: در محور مورد مطالعه میتوان از علائم هشدار جهت اطلاع از وضعیت طول مسیر راه یا پل ها استفاده نمود به نحوی که تابلو هشدار در صورت وزش باد با سرعت معینی روشن شود.
- انتشار خبر و اطلاع رسانی از طریق رادیو و تلویزیون : هشدار شرایط نامساعد جوی نیاز به اطلاع رسانی بسیار سریع به رانندگان دارد تا از مناطق بحرانی دوری جویند.در چنین شرایطی بایستی باد را براساس سرعت، طبقه بندی، کد گذاری و اعلام نمود.
- محدودیت تردد و راه بندان و انسداد پل : به هنگام بروز بادهایی با سرعت 5/17 متر بر ثانیه محدودیت سرعت 10 متر بر ثانیه را برای کلیه خودروهای عریض و طویل اعمال کنند، ارائه علائم هشدار مناسب در این شرایط ضروری است ،دیگر آنکه به هنگام بروز بادهای شدید بالای 5/22 متر بر ثانیه حرکت تمامی خودروها متوقف گردد.
- نصب تابلوهای هشدار الکترونیکی : از آنجا که ممکن است برخی رانندگان از مسیرهای فرعی عبور کنند باید یکی از این تابلوها را در مبادی ورودي شهر يزد (از سمت کرمان) و يکي ديگر در مبادي ورودي شهر اردکان (از سمت نائين) نصب نمود و سایر تابلوها در مسیر اصلی با فواصل معین نصب شوند.در این تابلوها باید اطلاعاتی مانند جهت، سرعت و مدت وزش باد، میدان دید، زمان شروع و خاتمه وزش باد و شماره موج رادیویی FM برای دریافت پیام در طول مسیر نمایش داده شود.
- تعیین كانونهاي بحراني طوفان ماسه: به منظور پیشگیری از خسارات وارده در اثر وقوع طوفان های ماسه ای لازم است كانونهاي بحرانی و سپس راههايي كه در طول كانونهاي بحراني قرار دارند، شناسایی شوند که این اقدام در این تحقيق انجام شده است.
- طراحي مناسب و مقاوم سازي در ساخت و اجراي تأسيسات حمل و نقل در طول محور با استانداردهاي جهانی و افزایش مقاومت در برابر خطر.
- مقاوم سازي و تقویت سازههاي با آسیب پذیري بالا در محور:.بخشی از سازه هاي جادهاي،که داراي قدمت بالایی بوده و یا داراي طراحی، اجرا و نگهداري مناسب نمیباشد در معرض آسیب پذیري بالایی هستند و مشخص است که سیاستگزاري در جهت مقاوم سازي سازه هاي آسیب پذیر، یکی از سیاست ها در بخش پیشگیري میباشد. این طرح ها میتواند شامل فعالیتهاي مقاوم سازي پلها، دیوارهاي حائل، راهدارخانه ها و مانند آن باشد.
- بهره گیري از سیستم مدیریت حوادث جادهاي براي کاهش آسیبهاي انسانی و جلوگیري از تبدیل حوادث به بحران به نحوی که حتی در صورت بروز حوادث در شبکه جادهاي این حوادث منجر به بروز بحران نشوند.
- تعريض دو باند محور (رفت و برگشت)
- تقويت شانههاي محور
- خط كشي به موقع محور به منظور افزايش ديد
- نصب تابلوها و علائمي هشدار دهنده با فواصل نزدیکتر
- تهيه نقشههاي دمايي از بخشهاي مختلف محور
- بكارگيري مدلهاي پيشبيني رقومي جوي- جادهاي
- طراحي سامانه اطلاعات جوي- جادهاي پيشرفته شامل تدارك تجهيزات در ايستگاه هواشناسي جادهاي، ايجاد امكانات سختافزاري، نرم افزاري، تجهيزات ارتباطي و...
- پيشبيني و صدور پيش آگاهيهايي جهت وقوع طوفان
- برگزاري كارگاههاي آموزشي و ارائه روشهاي مناسب پيشگيري
- تهيه نقشههاي هوا مربوط به ساعات 4، 12، 18 و 24
- اعلام شرايط بحراني وضعيت جوي و غير قابل انتظار در ابتداي هر روز و پيشبيني روزهاي آتي
- پيشبيني 24 ساعته هواشناسي جادهاي براي مراكز راهداري
- تمیز کردن علائم موجود در سطح جاده
- در صورتی که علائم از فاصله 150 متری با چراغ روشن ( نور پایین ) به خوبی قابل رویت نباشند، لازم است تمیز شوند.
- اگر علائم پس از تمیز شدن باز هم در شب از فاصله 150 متری با چراغ روشن ( نور پایین ) به خوبی قابل رویت نباشند، باید تعویض شوند.
- تعویض علائم موجود در سطح جاده
- در صورت فقدان علائم موجود در سطح جاده یا به جهت از بین رفتن خاصیت انعکاس نور، این گونه علائم می بایست تعویض شوند.جایی که علائم به شکل گروهی مورد استفاده قرار می گیرند، در صورتی که 25 درصد از یک گروه علائم از بین رفته باشند، می بایست تعویض شوند.
- تميز و يا تعويض پایه علائم
- صاف کردن پایه هایی که کج شده اند.
- جایگزین کردن پایه هایی که آسیب دیده یا از بین رفته اند.
- رنگ زدن پایه هایی که رنگ آن ها از بین رفته است.
- انعکاس دهندگی علائم كنار راهها
- شستشوی علائم در صورتی که در شب از فاصله 200 متری با چراغ نور پایین به خوبی قابل رویت نباشند.اگر پس از شستشو باز هم از فاصله 200 متری به خوبی قابل رویت نباشند، بایستی تعویض شوند .
- مقاوم سازي تابلوها و علائم
- نصب تابلوهاي تبليغاتي، سايبانها، تيرها، چراغهاي خياباني، چراغهاي راهنما و هرنوع تأسيسات ديگر بايد بر اساس مقررات ويژهاي صورت گيرد تا در مواقع بروز طوفان خسارت وارده به حداقل برسد .
با توجه به تاكيدات رهبر معظم انقلاب در خصوص علوم انساني،به نظر شما چه اقداماتي بايد در اين خصوص انجام داد؟
يكي از دغدغههاي مقام معظم رهبري كه در سخنرانيهاي مختلف به ويژه در چند سال اخير بر آن تأكيد ورزيدهاند، مسئلهی "علوم انساني" و مشكلات آن ميباشد. ايشان بارها گلايهی خود را در مورد وضعيت موجود اين علوم ابراز داشته و تحول اساسي در محتواي درسي رشتههاي مختلف اين علوم را لازم شمردهاند. توجه ويژه به علوم انساني را ميتوان به دليل گستردگي دامنه آن دانست؛ چرا كه علومي مانند: جامعه شناسي، روانشناسي، روانشناسي اجتماعي، علوم سياسي، اقتصاد، مردم شناسي، تاريخ، جغرافيا، علوم ادبي، فلسفه، هنرهاي زيبا و... ذيل عنوان علوم انساني قرار ميگيرند.
حضرت آيت الله خامنهاي علاوه بر اينكه بر توليد علم و نهضت نرم افزاري ـبه شكل عامـ براي رسيدن به استقلال و اقتدار كشور در موارد متعدد تأكيد ميكنند، نگاه ويژهاي نيز به علوم انساني دارند. مهمترين نكاتي كه ايشان دربارهی علوم انساني فرمودهاند از اين قرار است:
1. اهميت علوم انساني
از ديدگاه مقام معظم رهبري، اهميت علوم انساني همسطح علوم صنعتي و پزشكي است، اما پيشرفت و نظريهپردازي در آن از اهميت ويژهاي برخوردار است. ايشان بسياري از حوادث و اتفاقات دنيا را ناشي از نظريهپردازيهاي دانشمندان اين رشتهها ميدانند و ميفرمايند: "بسيارى از حوادث دنيا حتّى در زمينههاى اقتصادى و سياسى و غيره، محكومِ نظرات صاحبنظران در علوم انسانى است؛ در جامعهشناسى، در روانشناسى، در فلسفه؛ آنها هستند كه شاخصها را مشخص ميكنند."
از ديدگاه معظم له، علوم انساني جهتدهنده و فكرساز است و مسير و مقصد حركت جامعه را تعيين ميكند. يكي از دلايل مهم تأكيد ايشان بر علوم انساني اين است كه ايران كشوري در حال توسعه است و پيشرفت و توسعه، نيازمند الگوي كاملي است تا بتوان مقصد و مسير را براساس آن مشخص كرد. تعيين اين الگو و معيارها و شاخصهاي توسعه بر عهدهی علوم انساني ميباشد. چگونگي تفسير هستيشناسانه از انسان و اينكه او را موجودي تك ساحتي و يا دو بعدي بدانيم، تأثير عميقي بر نظام اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي دارد و بر همين اساس الگوي توسعه تعيين ميشود. به همين دليل رهبر بزرگوار ميفرمايند: "اسلام انسان را موجودي دوساحتى ميداند؛ داراى دنيا و آخرت؛ اين پايهی همهی مطالبى است كه در باب پيشرفت بايد در نظر گرفته شود؛ شاخص عمده اين است؛ فارقِ عمده اين است. اگر يك تمدنى، يك فرهنگ و آئينى، انسان را تك ساحتى دانست و خوشبختى او را فقط در زندگى مادىِ دنيائى به حساب آورد، طبعاً پيشرفت در منطق او، با پيشرفت در منطق اسلام -كه انسان را دو ساحتى ميداندـ به كلى متفاوت خواهد بود. كشور ما و جامعهی اسلامى، آن وقتى پيشرفته است كه نه فقط دنياى مردم را آباد كند، بلكه آخرت مردم را هم آباد كند. پيغمبران اين را ميخواهند: دنيا و آخرت."
2. وضعيت اسفبار علوم انساني
عليرغم اهميت و تأثير گستردهی علوم انساني بر ساحتهاي مختلف زندگي فردي و اجتماعي، وضعيت گذشته و حال اين علوم در ايران بسيار ناگوار است. اين علوم از طريق ترجمهی متون غربي و به شكل كاملاً وارداتي وارد كشور شده است؛ و از آنجا كه واردكنندگان آنها از علوم وانديشههاي اسلامي بيبهره يا كمبهره بودهاند، آنچه را در متون غربي بوده كاملاً پذيرفتهاند و به شكلهاي مختلف وارد كشور كردهاند. بديهي است كه نتيجهی اين علوم، بياعتقادي يا سستي در باورهاي ديني ميباشد، چون اساساً بر مباني ماديگرايي و تجربهگرايي پوزيتيويسمي استوار ميباشند.
رهبر معظم انقلاب در موارد متعددي به اين وضعيت ناگوار اشاره ميفرمايند: "بسياري از مباحث علوم انساني، مبتني بر فلسفههائي هستند كه مبنايش ماديگري است، مبنايش حيوان انگاشتن انسان است، عدم مسئوليت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوي به انسان و جهان است. خوب، اين علوم انساني را ترجمه كنيم، آنچه را كه غربيها گفتند و نوشتند، عيناً ما همان را بياوريم به جوان خودمان تعليم بدهيم، در واقع شكاكيت و ترديد و بياعتقادي به مباني الهي و اسلامي و ارزشهاي خودمان را در قالبهاي درسي به جوانها منتقل كنيم؛ اين چيز خيلي مطلوبي نيست."
ايشان با ابراز گلهمندي از تعارض علوم انساني در دانشگاهها با آموزههاي ديني و قرآني ميفرمايند: "من دربارهی علوم انساني گلايهاي از مجموعههاي دانشگاهي كردم -بارها، اين اواخر هم همين جور- ما علوم انسانيمان بر مبادي و مباني متعارض با مباني قرآني و اسلامي بنا شده است. علوم انساني غرب مبتني بر جهانبيني ديگري است؛ مبتني بر فهم ديگري از عالم آفرينش است و غالباً مبتني بر نگاه مادي است. خوب، اين نگاه، نگاه غلطي است؛ اين مبنا، مبناي غلطي است."
3. آسيبشناسي علوم انساني
در آسيب شناسي از وضعيت فعلي علوم انساني بايد گفت، گرچه هم محتوا و هم متن و هم بسياري از استادان اين دروس داراي مشكل ميباشند، ولي از ديدگاه مقام معظم رهبري مشكل اصلي از ناحيه استادان ضعيفالنفس است كه قدرت تحليل نظريههاي دانشمندان غربي را ندارند و مقهور اقتدار علمي غرب شدهاند. ايشان ميفرمايند: " امروز غربيها يك منطقهی ممنوعهاي در زمينهی علوم انساني به وجود آوردهاند؛ در همهی بخشهاي مختلف؛ از اقتصاد و سياست و جامعهشناسي و روانشناسي بگيريد تا تاريخ و ادبيات و هنر و حتي فلسفه و حتي فلسفهی دين. يك عده آدم ضعيفالنفس هم دلباختهی اينها شدهاند و نگاه ميكنند به دهن اينها كه ببينند چه ميگويند؛ هر چه آنها گفتهاند، برايشان ميشود وحي مُنزل؛ اين است كه بد و غلط است. مثلاً چند تا فكر داراي اقتدار علمي، در يك نقطهي دنيا به يك نتيجهاي رسيدهاند، اين معنايش اين نيست كه هر آنچه كه آنها فهميدهاند، درست است! "
شيفتگي و تبعيت تام اين استادان نسبت بهانديشههاي غربي بهاندازهاي است كه رهبر فرزانه انقلاب از آن با تعبير بتپرستي ياد ميكنند و ميفرمايند: "اساتيدي هستند كه فرآوردههاي انديشههاي غربي در علوم انساني، بت آنهاست. در مقابل خدا ميگويند سجده نكنيد؛ اما در مقابل بتها به راحتي سجده ميكنند؛ دانشجوي جوان را دست او بدهي، بافت و ساخت فكري او را همانطوري كه متناسب با آن بت خود او است، ميسازد؛ اين ارزشي ندارد و درست نيست. بنده به اينطور افراد، هيچ اعتقادي ندارم. اين استاد هر چه هم دانشمند باشد، وجودش نافع نيست، مضرّ است."
به گفتهی ايشان، مشكل اين گونه استادان اين است كه علاوه بر اينكه تقليد كوركورانه از غرب ميكنند، از دستاوردهاي جديد علمي هم بياطلاع بوده و تنها با نظريههاي منسوخ غربي آشنا هستند. "درهاي بسياري از اين دانشها بر روي كشورهايي مثل كشور ما و غيردارندگانش بسته است و وقتي اجازه ميدهند دانش منتقل شود كه كهنه و دستمالي شده است و از نويي و طراوت افتاده است. البته در همهي زمينهها همينطور است؛ در زمينههاي علوم انساني هم همينطور است. من آن روز به دوستاني كه در زمينههاي اقتصاد و مديريتهاي گوناگون كشوري كار ميكنند و در اينجا بودند، گفتم كه مطالبي را امروز بعضيها در اينجا دنبال ميكنند، كه منسوخ شده است. نظريات برتر آنها به بازار آمده و مورد عمل قرار گرفته و آنها مشغول كار هستند، ولي تعدادي در اين جا -كساني كه مجذوب حرف آنها هستند- تازه دارند آن دنبالهها را مطرح ميكنند! "
البته بايد توجه داشت اين فكر مقلدانه، خود به خود به وجود نيامده است و نميتوان تنها اين گونه اساتيد را مقصر دانست. عقب ماندگي علمي جهان سوم و تعبد در مقابل نظريههاي غربي يك برنامهی استعماري است كه توسط كشورهاي غربي طراحي و اجرا شده است و از ديدگاه مقام معظم رهبري از ابعاد و لايههاي پنهان و عميق تهاجم فرهنگي است.
"من كه ميگويم تهاجم فرهنگي، عدهاي خيال ميكنند، مراد اين است كه مثلاً پسري موهايش را تا اينجا... بلند كند. خيال ميكنند بنده با موي بلند تا اينجا مخالفم. مسئلهي تهاجم فرهنگي اين نيست. البته بيبندوباري و فساد هم يكي از شاخههاي تهاجم فرهنگي است؛ اما تهاجم فرهنگي بزرگتر اين است كه اينها در طول سالهاي متمادي به مغز و باور ايراني تزريق كردند كه تو نميتواني؛ بايد دنبالهروی غرب و اروپا باشي. نميگذارند خودمان را باور كنيم. الان شما اگر در علوم انساني، در علوم طبيعي، در فيزيك و در رياضي و غيره يك نظريهي علمي داشته باشيد، چنانچه بر خلاف نظريات رايج و نوشته شدهي دنيا باشد، عدهاي ميايستند و ميگويند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظريهي فلاني است؛ حرف شما در روانشناسي، مخالف با نظريهي فلاني است."
جهاد دانشگاهي در رابطه با تحول علوم انساني چه نقشي ميتواند، داشته باشد؟
جهاد دانشگاهی به عنوان نهادی که بدنه آنرا پژوهشگران و اهل تحقیق در زمينههاي مختلف تشکیل می دهند، میتواند در حوزه علوم انساني و تحول آن نقش ایفا کند. البته باید توجه داشت که علوم انسانی نیاز به تحولی اساسی و بنیادین دارد و قطعا این مهم با چشم انداز و برنامه ریزی راهبردی بلند مدت دست یافتنی خواهد بود. جهاد دانشگاهي ميتواند در اين زمينههاي ذيل فعاليت داشته باشد.
- توليد علم و نظريهپردازي
يكي از مهمترين اركان استقلال و پيشرفت كشور توليد علم در همهي ابعاد آن است و بديهي است كه از جملهی اين علوم، علوم انساني ميباشد
- دوري از تحجر علمي
بديهي است كه از مهمترين مقدمات نوانديشي علمي، عدم تعصب و اصرار محقق، بر نظريههاي گذشتگان است، تا بتواند در فضايي باز به تحقيق علمي بپردازد. چنانچه نظريههايي ارائه شده در هر علمي به عنوان پيشفرض تلقي شود، راه هر گونه رشد علمي بسته خواهد شد.
- شهامت علمي
از آنجا كه نوانديشي علمي و دوري از جمودگرايي، نيازمند ساختارشكني است، اين امر علاوه بر داشتن معلومات گسترده، نيازمند جرأت و شجاعت علمي است.
- فرهنگ سازي
در فضاي كنوني دانشگاهها كه علم بيشتر حالت تقليدي دارد، نظريه پردازي بسيار دشوار است. اين مسئله نيازمند ايجاد يك نگاه خاص به علوم انساني در همه سطوح ـاستادان و دانشجويانـ است
- استفاده از دانشهاي روز با نگاه نقادانه
رهبر فرزانه انقلاب بارها متذكر شدهاند كه انتقادي كه به شيوهی اخذ علوم از غربيها دارند، به معناي نفي كامل اين علوم نميباشد. ايشان ارتباط با علوم روز را لازم ميدانند، ولي هشدار ميدهند كه اين رابطه به شكل يكطرفه و پذيرش تام نباشد. بنابراين بايد با نگاه نقادانه آنها را براي پذيرش، عدم پذيرش و يا اصلاح ارزيابي كرد.
"بنشينيد فكر كنيد؛ نظريهپردازي كنيد؛ از موجودي اين دانشها در دنيا استفاده كنيم؛ بر آن چيزي بيفزاييم و نقاط غلط آن را برملا كنيم. اين از جملهي كارهائي است كه جزو الزامات حتمي پيشرفت است."
- استفاده از ميراث علمي ـ فرهنگي داخلي
از ديگر اموري كه بايد مورد توجه قرار گيرد، مواريث گرانبهاي علمي گذشتگان ايراني و اسلامي است. البته چگونگي استفاده از اين منابع عظيم علمي و فرهنگي و به روز كردن آنها بحث امروز نيست و بايد در جاي خود به تفصيل بررسي شود. آنچه در اينجا مهم است، اصل توجه به اين سرمايهی ملي ـ اسلامي ارزشمند است. اين مسئلهی بسيار مهم بارها مورد تأكيد رهبري معظم قرار گرفته است
- توجه ويژه به آموزههاي قرآني
از توصيههاي اكيد مقام معظم رهبري، انجام پژوهشهاي قرآني در زمينهی علوم انساني و پايه گذاري اين علوم بر مباني قرآني است. از آنجا كه قرآن كتاب هدايت انسان است، او را از جهات مختلف مورد توجه قرار داده است؛ بنابراين توجه به آموزههاي قرآني و ابتناء نظريههاي مربوط به علوم انساني بر قرآن نه تنها ممكن، بلكه بسيار ضروري ميباشد.
- اعتماد به پژوهشگران داخلي
- ضرورت برنامهريزي و سرمايهگذاري
انجام چنين حركتي نيازمند برنامهريزي از سوي مسئولين ذيربط ميباشد. سرمايهگذاري براي انجام پژوهشهاي بنيادين، ساماندهي پژوهشها، جذب و تربيت پژوهشگران ويژه و... از جمله اموري است كه اجتنابناپذير ميباشد.ح/الف