دكتر طيبي رييس جهادانشگاهي واحد علم و صنعت:
ايجاد وفاق بين نيروهاي وفادار به انقلاب و برنامه ريزي صحيح براي تو سعه دو راهكار اصلي تحقق جهاد اقتصادي است
اشاره:
به منظور آشنايي با ديدگاه هاي دكتر حميدرضا طيبي رييس جهاددانشگاهي واحد علم و صنعت گفتگويي با وي انجام داديم.وي معتقد است براي تحقق حركت جهادي در عرصه اقتصاد دو راهكار عمده وجود دارد. راهكاراول فرهنگي و آن ايجاد وفاق ملي بين نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي ايران است . هرحركت جهادي نياز به حمايت همه آحاد ملت دارد ، بدون حضور فعال و بانشاط و باانگيزه مردم امكان موفقيت در حركتهاي بزرگ كم است . راهكار مهم دوم برنامهريزي صحيح توسعه كشور به منظور فراهم آوردن بستر صحيح براي جهاد اقتصادي مردم است . بدون فراهم آوردن بستر صحيح و نشان دادن راه صحيح هرگونه تلاش وكوششي در نهايت بدون فرجام خواهد بود.حاصل اين گفتگو در ادامه از نظر مي گذرد.
*چه تعريفي از جهاد اقتصادي داريد ؟ جهاد اقتصادي چه شاخصه هايي دارد ؟
**ما عموماً از واژه جهاد زماني استفاده ميكنيم كه در مواجهه با يك دشمن هستيم . زماني جهاد ما عليه كساني است كه به سرزمين اسلامي قصد تجاوز و تصرف آنرا دارند. زماني جهاد ما عليه تهاجم فرهنگي دشمن است و زماني جهاد ما عليه تهاجم اقتصادي دشمن است . به عنوان يك مسلمان و براساس تعاليم ديني خودمان حتي در وضعيت عادي ، درهمه مراحل زندگي اجتماعي و شخصي خودمان بايد با حداكثر تلاش و كوشش و يا براساس ادبيات امروز بايد با حداكثر بهرهوري كاركنيم ، اما وقتي جهاد اعلام ميشود يعني ما در وضعيت ويژهاي قرار داريم و بايد تلاش و كوشش خود را مضاعف كنيم . امروز دشمنان انقلاب اسلامي ايران تصميم گرفتهاند انقلاب ما را از طريق محاصره اقتصادي به زانودر بياورند ، لذا انجام جهاد اقتصادي وظيفه همه مردم و به ويژه مسئولان ، نخبگان و كارآفرينان ميباشد.
*به نظر شما چه ضرورت هايي موجب شد سال 1390 به عنوان جهاد اقتصادي نامگذاري شود ؟
**در اينجا من كاملاً نقطهنظر شخصي خودم را بيان ميكنم به نظر اينجانب نامگذاري سالها توسط رهبرانقلاب اسلامي ايران دوجنبه سمبوليك و اختصاصي دارد.
سمبوليك به لحاظ توجه عمومي دادن به اهميت موضوع مورداشاره در كشور و اختصاصي به اين لحاظ كه به موضوع مورداشاره توجه كافي نشده و بايد مورد توجه و برنامه ريزي ويژه قرارگيرد. متاسفانه به حوزه اقتصاد غيرمتكي به نفت دركشور توجه كافي نشده است . اقتصاد غيرمتكي به نفت، اقتصادي است كه منابع ريالي آن از محل توليد محصول و خدمات مرتبط به آن در داخل كشور حاصل شده و منابع ارزي آن از محل صدور محصولات و خدمات به ديگر كشورها حاصل ميشود ، اين امر زماني محقق ميشود كه محصول و خدمات ما با محصولات و خدمات مشابه در دنيا به لحاظ كيفيت و قيمت قابل رقابت باشد . توان رقابتي نيز زماني حاصل ميشود كه محصولات و خدمات دانشبنيان و يا حاصل توليدات علمي و فناورانه پيشرفته ما باشند. توسعه بيرويه واردات در طي سالهاي اخير در كشور شاخص بارزي در عدم موفقيت ما در عرصه توليد ميباشد . اينكه در اثر فشار تحريمها و عدم فروش محصولات و خدمات با فناوري پيشرفته توسط كشورهاي خارجي ، به ناچار به صنعت داخل روي بياوريم ، اينهم نشانه خوبي در توجه برنامهريزي شده به توليد و حركت در جهت خوداتكائي و رسيدن به اقتصاد دانش بنيان غيرمتكي به نفت نيست . طبيعي است كه در چنين شرايطي بايد چراغهاي خطر روشن و نسبت به اهميت موضوع و لزوم اصلاح برنامهريزيها هشدار جدي داده شود.
*راهكار تحقق حركت جهادي در عرصه اقتصاد چيست ؟
**در ابتداي اين سوال بايد به يك ابهام كه از طرف برخي از افراد درمورد عدم امكان موفقيت ما در عرصه اقتصادي در دنيا مطرح ميشود پاسخ داد . اين افراد معتقدند براي داشتن سهمي از اقتصادي فعلي جهان بايد در سيستم ظالمانه آن هضم و يا آنرا پذيرفت . اينكه جنگ اقتصادي نيز يك جنگ نرم است و بايد با هوش و درايت ، ضمن حفظ اصول ، از آن بهرهبرداري كرد و بيدليل براي خودمان هزينه درست نكنيم يك مسئله است ولي مسئله مهم ديگر اين است كه در طول عمر انقلاب اسلامي ايران مشاهده كرديم كه كشورهاي مسلمان و غيرمسلمان انقلابي و تعداد زيادي از كشورهاي رهاشده از يوق كمونيسم و شوروي سابق و كشورهاي ديگري كه علاقهمند به استقلال سياسي و اقتصادي كشورشان بودند و هستند علاقهمند به داشتن روابط سياسي و به ويژه اقتصادي قوي با جمهوري اسلامي ايران بودند. اگر ما صاحب صنعت قوي و اقتصاد دانش بنيان متكي به توليدات ملي بوديم بدون شك ميتوانستيم با صدور كالا ، خدمات و دانش فني يك بلوك اقتصادي قوي ايجاد كنيم . متاسفانه هم در دوران سازندگي ، هم دوران اصلاحات و هم در دوره اصولگرائي فرصتهاي زيادي را در اين حوزه از دست دادهائيم كه در بحثهاي بعدي اگر بتوانم به آنها اشاره ميكنم.
براي تحقق حركت جهادي در عرصه اقتصاد دو راهكار عمده پيشنهاد ميشود . راهكاراول فرهنگي است و آن ايجاد وفاق ملي بين نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي ايران است . هرحركت جهادي نياز به حمايت همه آحاد ملت دارد ، بدون حضور فعال و بانشاط و باانگيزه مردم امكان موفقيت در حركتهاي بزرگ كم است . صحبت در اين مقوله را بايد به فرصتهاي ديگري موكول كرد. راهكار مهم دوم برنامهريزي صحيح توسعه كشور به منظور فراهم آوردن بستر صحيح براي جهاد اقتصادي مردم است . بدون فراهم آوردن بستر صحيح و نشان دادن راه صحيح هرگونه تلاش وكوششي در نهايت بدون فرجام خواهد بود. ما در زمينه برنامهريزي توسعه دانش بنيان كشور دچار مشكلات اساسي هستيم . هم گامهاي برنامه ريزي را براساس تقدم و تاخر آنها برنميداريم و هم گامهائي را كه برميداريم درست و كامل اجرا نميكنيم تا از آنها نتيجه بگيريم . روال عادل برنامهريزي توسعه در دنيا در هرافقي كه متناسب با اقتضائات هركشور در حال توسعه براي آن در نظر گرفته ميشود شامل اين مراحل است . اول تدوين استراتژي توسعه و يا دكترين توسعه ، دوم تدوين سند چشمانداز در افق موردنظر ، سوم تدوين نقشههاي جامع توسعه : فرهنگي ، علمي و فناورانه ، اجتماعي و سياسي ، چهارم : تدوين اسناد بخشي توسعه برمبناي اولويتها و توصيههاي درنظر گرفته شده در نقشه هاي جامع ، پنجم : تهيه برنامه هاي توسعه 5 ساله، ششم : برنامه ريزي اجرائي ، هفتم : اجرا ، نظارت و اصلاح مسير . پس از برنامه ريزي نيز تمام اعمال و رفتار مديران بايد دقيقاً منطبق با برنامه جهت رسيدن به اهداف آن بايد باشد. غير از اين ايراد كه ما بعد از جنگ سه برنامه توسعه را بدون توجه به اين گامها اجرا نموديم و آنرا به حساب بيتجربگي نيروهاي انقلابي بگذاريم ، كه صحيح نيست زيرا خيلي از نيروهاي انقلابي اين حرفها را ميزدند ولي دستشان به اركان قدرت نميرسيد ، اما در سال 82 سند چشمانداز بدون تدوين و دكترين توسعه تهيه و ابلاغ شد و قرار شد طي چهاربرنامه توسعه عملي شود نتيجه اينكار در مرحله عمل اين بود كه دو رئيسجمهور ما دردوره هشتم و نهم رياست جمهوري در عرصه سياست خارجي رفتار آنها 180 درجه باهم متفاوت بود.
نكته مهم ديگر اينكه بلافاصله پس از تهيه سند چشم انداز ، بايد نقشه هاي جامع علمي وفناورانه تهيه ميشد . امروز كه اين مصاحبه در خرداد سال 90 انجام ميشود برنامه چهارم به پايان رسيده ، يك سال هم بدون برنامه بوديم و برنامه پنجم از امسال اجراي آن شروع شده ، هنوز نقشه جامع علمي كشور براي اجرا مهيا نشده است و... لذا راهكار اساسي تحقق حركت جهادي در عرصه اقتصادي فراهم آوردن بستر مناسب براي اين حركت است و آن بازگشت سريع به گامهاي صحيح برنامهريزي و اجراي صحيح آنها در كشور است . درعرصه فرهنگي نيز بايد براي ايجاد وفاق ملي بين نيروهاي وفادر به انقلاب اسلامي فكر جدي شود.
*به نظر شما جهاد اقتصادي در سطوح مختلف چگونه بايد دنبال شود ؟ يعني مردم و مسئولان چه وظايفي در اين زمينه دارند ؟
**جهاد اقتصادي درعرصه توسعه كشور در يك تعامل كاملاًدوطرفه مثبت بين مردم و مسئولان قابل انجام ومنتج به نتيجه ميشود. همه اركان نظام با برنامهريزي صحيح همانگونه كه توضيح دادم بايد بستر حركت را براي جهاد اقتصادي مردم فراهم كنند و مردم نيز باحمايت از برنامه هاي نظام و به ويژه دولت و مجلس و سختكوشي ، تحمل سختيها ، حمايت از توليد و مصرف محصولات ملي در همه زمينه ها و عرصه ها زمينه تحقق برنامهها را فراهم آورند. نكته مهم ديگري كه برفرض ايجاد وفاق ملي و برنامه ريزي صحيح بايد بدان توجه شود ، تفكيك فعاليتهاي سياسي و اجرائي و داشتن نظام مناسب براي انتخاب مديران است . پست وزارت ، معاونت و يا وكالت محل مناسبي براي تجربهاندوزي براي تربيت وزير ، وكيل و مديرارشد نيست . اين پستها محل استفاده از تجربه هاي موفق قبلي مديران در محدودهاي بزرگتر ميباشد. طبيعي است كه مديران سياسي با عوض شدن دولتها تغيير يابند ، ولي دليلي ندارد كه مديران اجرائي حتي با ديدگاههاي سياسي مخالف با تغيير دولتها و يا تغيير وزراء و مديران ارشد مكرراً تغيير يابند. كشور در سالهاي اخير در اثر بيتوجهي به اين موضوع آسيبهاي زيادي ديده است .
*جايگاه پيشرفت علمي و فناورانه را در تحقق شكوفايي اقتصادي چگونه ميبينيد ؟ به تعبيري ديگر جهاد اقتصادي و جهاد علمي چه رابطهاي با يكديگر دارند؟
**اقتصاد عرصه رقابت در تجارت كالا و خدمات ، در همه زمينهها حتي علوم انساني و اجتماعي ، در دنيا ميباشد . مابراساس بينش و تربيت ديني و اخلاقي خودمان معتقد به اصل بودن سلامت در اين تجارت هستيم. منتهي چه اخلاق درسلامت رعايت شود و يا فساد در بحث تجارت وارد شود ، معركهگردان اصلي رقابت ، كيفيت كالا و خدمات است . كيفيت هم ارتباط مستقيم با فناوري و فناوري هم مولود توسعه علمي است . اما همانگونه كه توضيح دادم براي اينكه جهاد علمي منجر به جهاد اقتصادي شود بايد ابتدا نگرش ما از اقتصاد وابسته به درآمد فروش نفت و معادن بايد تبديل به اقتصاد دانشبنيان متكي به توليد كالا و خدمات شود و براي تحقق آن برنامهريزي مناسب را انجام دهيم . همه ميبينيم وميخوانيم كه شركتهاي بزرگ دنيا براي توليد فناوريهاي جديد ، بخش زيادي از درآمد خود را اختصاص ميدهند و اين همه حاكي از اهميت پيشرفت علمي و فناورانه درسرنوشت اقتصاد است .
*به طوركلي جهاد دانشگاهي چگونه ميتواند در عرصه اقتصادي تاثير مثبت بگذارد ؟
**جهاد دانشگاهي برمبناي دونياز اصلي نظام به انجام فعاليتهاي فرهنگي به عنوان زيرساخت اساسي توسعه كشور و توسعه علمي و فناورانه به عنوان ابزار اصلي توسعه در سال 1359 و در راستاي اسلامي شدن دانشگاهها شكل گرفت.
هدف اصلي هم فرهنگسازي جهت ايجاد خودباوري در ميان جوانان درجهت نيل به خوداتكائي و ايجاد شور ، نشاط و اعزاز ملي در ميان مردم بود. جهاد دانشگاهي در اجراي ماموريتهاي خود به ويژه در اثبات اينكه كشور برخلاف تبليغات مسموم غربيها كه راه توسعه و پيشرفت به غرب ختم ميشود ، هيچگونه مشكلي در توليد علم و فناوري نداشته ، بلكه با حركت در مرز علم ، حركت در مرز توليد فناوري و تجاري سازي آنها ، اثبات نمود كه استعداد حركت از يك اقتصاد تك محصولي وابسته به فروش نفت به يك اقتصاد دانشبنيان وجود دارد. حال اين برعهده مسئولان بوده و هست كه با خودباوري، نسبت به برنامهريزي تحقق كامل اين مهم در كشور اقدام كنند. اگر انشاء ا... نقشه جامع علمي كشور بخواهد اجرائي شود واگذاري مسئوليتهاي بخش شاخصهاي توسعه علمي ، فناورانه و نوآورانه برمنباي نقشه جامع علمي كشور ، اجراي چندين ماموريت مهم توسعه علمي و فناورانه تا مرحله تجاري سازي و توليد ثروت در چند حوزه اصلي و داراي مشكل كشور و نظارت بر تشكيل شركتهاي دانش بنيان در چند زمينه خاص ميتواند به جهاددانشگاهي واگذار شود. در مجموع كار اصلي جهاددانشگاهي در جهاد اقتصادي فرهنگسازي خودباوري و توانستن در عرصههاي مختلف است .
*همانطور كه ميدانيد كميسيون ويژه جهاد اقتصادي درمجلس شوراي اسلامي تشكيل شده است براي استفاده از اين ظرفيت چه اقداماتي را مد نظر داريد؟
**ما نياز به هيچ تشكيلات جديدي چه براي انجام جهاد اقتصادي و يا ساير برنامههاي موردنظر رهبري و يا اجراي برنامه هاي توسعه كشور را نداريم . آنچه كه كم داريم باور و اراده است . به قول مولوي آب كم جو تشنگيآور است تا بجوشدآبت از بالاوپست .
در دوران مسئوليتم به عنوان رييس جهاد دانشگاهي با اغلب كميسيونهاي مجلس شوراي اسلامي ارتباط داشتيم و مطالب موردنظر را خدمت آن بزرگواران اعلام كردهائيم . اينقدر ما غرق در مسائل سياسي شدهائيم كه مسائل اصلي تقريباًفراموش شده است . هشدار رهبر معظم انقلاب هم تلنگري بر اين غفلت همه ما است.
*راهكارها و روشهاي تحقق گفتمان پيشرفت و عدالت در دهه چهارم انقلاب اسلامي چيست ؟
**صداقت ،رفاقت در بين نيروهاي وفادار به انقلاب ، خودباوري ، اراده و برنامهريزي پيشرفت دانشبنيان روشهاي تحقق گفتمان پيشرفت و عدالت دردهه چهارم انقلاب هستند.
عدالت يعني حفظ آبروي يك مومن در نزد خانواده و جامعه با ايجاد يك شغل آبرومند براي او . شغل حاصل توليد است و توليد حاصل خودباوري از امكان رفتن از يك اقتصاد وابسته به فروش نفت به اقتصاد متكي به درآمد توليد . بايد به دنبال روشهايي بود كه ضمن حفظ اصول انقلابي خود ، موانع توليد در كشور به سرعت برداشته شود و اين مهم كاملاًممكن است .
*ضمن تشكر از جنابعالي در پايان اگر سخني باقيمانده بفرمائيد.
**براي رسيدن به پيشرفت و عدالت موردنظر رهبري در دهه چهارم انقلاب ، بايد تغيير اساسي درنگرش به نحوه انتخاب مديران جمهوري اسلامي بوجود بيايد . عمده مديران اگرچه از حوزههاي مهندسي هستند ولي از ابتدا درعرصه سياست فعال بودهاند و تفكر غالب آنها چه در جناح چپ و يا جناح راست سياسي است . پيشرفت و عدالت نياز به مديران خودباور و سياسي براساس اصول انقلاب را دارد. خودباوري مديران نيز بايد درعرصه عمل به ويژه در توليد علم و فناوري ايراني و كاربردي كردن آن در جامع ايجاد شده باشد . ما ازاين دست مديران زياد داريم بايد نگرش خود را در انتخاب مديران و كارگزاران نظام اصلاح كنيم ، اگر هم نداريم بايد تربيت كنيم .
١٠:٢٨ ٢٧/١٢/١٣٩٠