گزارش ايسنا از اردوي ايران مرز پرگهر،
ميمند تنها روستاي توريستي جهان که هنوز روابط سنتي زندگي در آن جريان دارد
شب از نيمه گذشته است که به کوير مي رسيم. دختران دانشجو از اتوبوس پياده مي شوند و آسمان کوير را که پر از ستاره است، نگاه ميکنند. ستاره ها به نظر خيلي پائين مي رسند، آدم فکر ميکند اگر دستش را دراز کند، ميتواند مشتي از آنها را براي خودش بردارد...
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه فارس، طرح ملي ايران مرگز پرگهر عنوان طرحي است که امکان بازديد دانشجويان دانشگاههاي ايران را از پروژههاي بزرگ ملي، مراکز علمي تحقيقاتي وميراث فرهنگي کشور فراهم مي سازد.
جهاد دانشگاهي فارس در راستاي طرح يادشده تعدادي از دانشجويان دختر دانشگاه هاي ايران را براي بازديد از مجتمع مس سرچشمه و روستاي ميمند کرمان فرستاده است.
يکي از شبهاي گرم مردادماه است که به کوير رسيدهايم. کوير پر از ستاره اما خالي از نعمت به نظر ميرسد و ناگهان مس سرچشمه و مگر مس نعمت نيست!
مجتمع مس سرچشمه در 160 کيلومتري جنوب غرب کرمان و 50 کيلومتري جنوب رفسنجان قرار دارد. ارتفاع اين ناحيه از سطح دريا به طور متوسط 2 هزار و 600 متر و بلندترين نقطه آن 3 هزارمتر است. کانسارهاي سرچشمه در قسمت مرکزي سلسله جبال زاگرس قرار گرفته ومتشکل از سنگهاي چين خورده گسله، سنگهاي رسوبي و مواد آتشفشاني اوايل دوران سوم است. بخش هاي توليدي اين مجتمع عبارت از معدن دوباز، تغليظ، ذوب، پالايشگاه، ريخته گري ها و ليچينگ است. براساس آخرين ارزيابي صورت گرفته در سال 1376، ذخاير معدني مس در کل جهان به استثناي چين وشوروي سابق معادل 57 هزار ميليون تن برآورد گرديده است و ذخيره معادن مس ايران حدود يک هزار و 900 ميليون تن با 14 ميليون تن مس محتوي مي باشد که حدود 3 درصد از ذخاير معدن مس جهان را در برمي گيرد.
طبق بررسيهاي انجام شده، ايران از لحاظ ذخاير معدني مس بر روي کمربند جهاني اين فلز قرار گرفته است که در راستاي محور شمال غرب، جنوب شرق کشور امتداد دارد.
معدن مس سرچشمه يکي از بزرگترين معادن روباز جهان به شمار مي رود و ذخيره زمين شناسي آن، بالغ بر يک ميليارد و دويست ميليون تن سنگ سولفوري با عيار متوسط 7 دهم درصد برآورد شده است.
دانشجويان شرکت کننده در اردو، بازديد از اين معدن وکارخانه را در جهت ايجاد غرور ملي مي دانند.
فرزانه نوروزي دانشجوي صنايع غذايي دانشگاه شهيد چمران اهواز مي گويد: اعتماد به نفس عجيبي پيدا کردم تصميم گرفتم خوب درس بخوانم، متخصص شوم و پول دربياورم.
راضيه دهبزرگي، دانشجوي پرستاري دانشگاه شيراز نيز ميگويد: از لحاظ علمي و اعتقادي چيزهاي جديدي ياد گرفتم و با ديدن مواد مذاب در کارخانه ايمانم به خدا بيشتر شد و احساس کردم خدا هرچه بخواهد انجام مي دهد.
طاهر قاسمي، دانشجوي کامپيوتر دانشگاه آزاد شيراز نيز سفر را عليرغم عدم ارتباط با رشتهاش مثبت ارزيابي کرد و گفت: چيزهاي جديدي ديدم و ياد گرفتم و علاوه بر بازديد از مجتمع مس، آسمان کوير و روستاي ميمند را تا آخر عمر در ذهن خواهم داشت.
معصومه همت، دانشجوي فناوري اطلاعات دانشگاه علمي کاربردي نيز بازديد را مفيد اما بسيار تخصصي برشمرد و گفت: از پيشرفت صنايع کشورمان خوشحال شدم و احساس غرور ملي کردم.وي بازديد از روستاي باستاني ميمند را بسيار خاطره انگيز دانست.
پس از بازديد از مجتمع مس سرچشمه، روستاي باستاني و تاريخي ميمند مورد بازديد دانشجويان قرار گرفت.
روستاي تاريخي و صخره اي ميمند مرکز دهستان ميمند از شهرستان شهر بابک که در 35 کيلومتري اين شهر قرار دارد که خانههاي مردم اين روستا در دل حفرههايي در کوه بنا شده است.
ميمند روستاي صخرهاي در استان کرمان است که درهزارههاي پيش توسط ساکنان آن در دل کوه حفر شده و تنها روستاي تاريخي جهان است که هنوز روابط سنتي زندگي در آن جريان دارد.
به گزارش ايسنا ساکنان اين روستا با وجود گذشت چند هزار سال از ساخت آن در درون حفرههايي زندگي ميکنند که پنجره و دودکش ندارد و به زبان محلي « کيچه » ناميده ميشود.
اين روستا در منطقه ويژه از نظر طبيعي قرار گرفته و هفتمين منظر فرهنگي طبيعي و تاريخي جهان است که جايزه مرکوري را دريافت کرده است.
به گفته کارشناسان ميراث فرهنگي در کشورهاي مختلف نمونه هاي بسياري مانند روستاي ميمند وجود دارد که ممکن است از لحاظ معماري و يا کاربري تفاوتهايي با اين روستا داشته باشند و اين نوع معماري و تعامل انسان و طبيعت به وفور در چين، اسپانيا، فرانسه و ايتاليا ديده مي شود، اما تفاوت شاخص و ويژه اين روستا با سايت هاي ديگر اين است که در ميمند هنوز زندگي سنتي جريان دارد در صورتي که در ديگر کشورها، اين مکان ها کاربري خود را تغيير داده اند و يا زندگي به شيوه نوين در آنها جريان دارد.
پيدا شدن 903 واژه ساساني در جريان تحقيقات در ميمند نشان مي دهد اين روستا پس از ورود اعراب به ايران به خاطر دور افتاده بودن دچار تغيير در زبان نشده و مردم آن هنوز از واژه هاي مخصوص دوره ساساني استفاده ميکنند.
گفته مي شود اين روستا يکي از نقاطي است که يزدگرد سوم هنگام فرار از دست اعراب را در خود پناه داده است.
در اين روستا 400 واحد مسکوني به نام تيچه وجود دارد. تيچه وروديهايي است که به چند اتاق منتهي مي شود و هريک، يک واحد مسکوني است و براساس تخمين ها بالغ بر 2 هزار و 700 اتاق در روستا وجود دارد. هر تيچه 2 اتاق جنبي مختص دام دارد که نياز به مراقبت دارند و اتاق انتهايي که سقف بلندتري دارد، داراي کاربري نشيمن و پذيرايي مي باشد.
در رابطه با قدمت ميمند اظهارنظرهاي زيادي شده است.
با توجه به مستندسازي سنگ نگاره هايي که در 8 کيلومتري جنوب ميمند که در بيشتر آنها نقش شکار ديده مي شود و توسط يک هيأت فرانسوي انجام شده، قدمت روستا 12 هزار سال تخمين زده شده اما باستان شناسان با گمانه زني هاي متعدد دراين منطقه و کشف اشياي سفالي به اين نتيجه رسيده اند که قدمت روستا به دوره هخامنشيان يعني 2 هزار و 500 سال پيش برميگردد.
به گزارش ايسنا مردم ميمند در طول سال در سه جاي مختلف زندگي ميکنند. در چهارماه اول (از اواخر اسفندتا اواسط تير) در آغل که از بخش هاي مختلفي تشکيل شده زندگي و امور خود را با دامداري و استفاده از فرآورده هاي دامي سپري ميکنند.
4 ماه دوم (اوايل مرداد تا آبان) در باغها و درههاي سرسبز شمال، شرق و غرب ميمند که بسيار خوش آب و هوا و داراي درختان انبوه گردو، بادام، انگور و سنجد است زندگي مي کنند و 4 ماه آخر سال را در ميمند و خانههاي غار مانند
ميگذرانند.
ميمند در اوج رونق جمعيت، 150 نفر جمعيت دارد که اغلب جمعيت سالخورده اند.
جنس کوه سنگ هاي رسوبي و سخت است و خانه هاي يادشده به علت شيب اطراف جاده در 4 يا 5 طبقه روي هم قرار گرفته اند، ارتفاع آنها 2 متر و وسعتي بين 16 تا 20 متر مربع دارند.
به گزارش ايسنا حمام، مسجد، حسينيه، مدرسه و آتشکده اين روستاي تاريخي در دل کوه کنده شده که اثري شکوهمند از معماري، خلاقيت و آفرينش است.
نقوش ده هزار ساله و سفالهاي 6 هزار ساله مستندات مکشوفه اي است که تاريخ ميمند را گواهي مي دهند. لباس منسوخ شده مردم ميمند براساس روايت هاي کهنسالان ساکن، عکس هايي از ميمند و صنايع دستي در آتشکده به نمايش عموم گذاشته شدهاند.
بازديد از اين روستا، پايان بازديدهاي اين اردو بود و 29 دانشجوي دختر که پر از غرور ملي، تلاش و انگيزه آماده بازگشت به ديار حافظ و سعدي مي شوند، آنجا که خواجوي کرماني چشم انتظار مانده است.
١٢:٥٨ ٢٠/٠٥/١٣٨٥