مديرگروه ترويج علم مركز تحقيقات سياست علمي:
بزرگنمايي در اعلام موفقيتهاي علمي، تهديدي بزرگ براي پژوهش كشور است
«دانشمندان ايراني واكسن ضد ايدز ساختند»، «خبر خوشي كه دنيا را تكان ميدهد»، «پايان كابوس ايدز توسط دانشمندان ايراني»، ...
شماري از روزنامههاي كشور اوايل هفته گذشته با اين تيترها به استقبال خبر خوشي رفتند كه وزير بهداشت از يك هفته پيش تر در گفت و گو با خبرنگاران وعده اعلام آن را داده بود و گمانه زنيهاي برخي منابع خبر از موفقيت تكان دهنده پژوهشگران كشورمان در كشف «دارو» – و به قول برخي رسانهها كه فرق چنداني بين واكسن و دارو نديده بودند، «واكسن» – اين بيماري مهلك داده بود.
به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) ، نحوه انتشار خبر موفقيت علمي پژوهشگران كشورمان در ابداع راه و روش جديد درمان ايدز - كه همانند بسياري از طرحهاي علمي بزرگ دنيا با همكاري محققان بيش از يك كشور انجام شده - شر ايطي را ايجاد كرد كه از حلاوت اين موفقيت نه تنها در كام پژوهشگراني كه قريب پنج سال براي به ثمر نشستن آن تلاش كرده بودند و نيز علاقمندان اعلام خبرهاي خوش كه در كام جامعه علمي كشور نيز كاست و بار ديگر كاستيها و ضعفهاي نظام رسانهيي كشور و آسيبپذيري آن را به رخ كشيد.
در خبري كه برخي روزنامهها به نقل از يك سايت اينترنتي درج كرده بودند و حتي تيتر يك يكي از روزنامههاي سراسري را به خود اختصاص داده بود از قول «منابع نزديك به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي» آمده بود كه «پزشكان ايراني به دارويي دست يافتهاند كه بيماري ايدز را درمان ميكند. بيش از بيست سال از تلاش دانشمندان جهان براي دست يافتن به راه حلي جهت درمان يا پيشگيري از بيماري ايدز ميگذرد و تقريبا نجات از اين بيماري به يك آرزو براي بشر تبديل «شده بود» مدت دو سال است كه پزشكان ايراني بر روي اين پروژه تحقيقاتي كار ميكنند و اكنون به واكسن و درمان ايدز دست يافتهاند.»
زمان اعلام خبر خوشي كه وزير بهداشت وعده داده و برخي رسانهها را به طرح گمانه زنيها و اخبار غير موثق و مبالغه آميز سوق داد، خوشبختانه چندان طولاني نشد و اواسط هفته و پيش از برگزاري مراسم رسمي اعلام شده اين خبر از سوي برخي اعضاي تيم تحقيقاتي پروژه اعلام شد.
اعلام ظاهرا زودتر از موعد و شايد ناگزير اين خبر، حداقل اين حسن را داشت كه از گسترش انتشار مطالب اغراقآميز و بي اساس درباره اين طرح جلوگيري كرد؛ اگرچه اين نگراني نيز وجود داشت كه اعلام رسمي اين دستاورد پژوهشي در فضايي غير علمي آن هم با توجه به موج شايعات و مطالب اغراق آميز مطرح شده و شائبه بهرهبرداري تبليغاتي و غيرعلمي از اين دستاورد بزرگ علمي كه به صراحت از سوي برخي منابع مطرح شد، تبعاتي به مراتب ناخوشايندتر داشته و شكوه اين موفقيت شيرين علمي را بيش از پيش كمرنگ كند.
همچنان كه دكتر كامران باقري لنكراني، وزير بهداشت نيز اين هفته در گفتوگويي با خبرنگاران با اذعان به اين كه خبر خوش وعده داده شده همين خبر كشف داروي ايدز بود كه هفته پيش از سوي برخي همكاران وي اعلام شد، از نحوه اعلام اين خبر ابراز ناخرسندي كرد و در خصوص تبليغاتي كه در مورد كشف اين دارو در دولت فعلي به ميان آمده اظهار كرد: كساني كه روند پژوهشهاي علمي در كشور را دنبال ميكنند ميدانند همه پژوهشها شروع و پاياني دارد و هر كاري كه در كشور اتفاق ميافتد افتخاري براي همه مردم كشور است و لذا اين امر بسيار بد است كه كسي بخواهد اين كار را به اسم و يا گروه خود منتسب كرده و در جهت ابزار سياسي از آن استفاده كند.
وي افزود: همان طور كه در بحث هستهيي افتخار آن براي همه ايرانيان وجود دارد بنابراين فضاي غرور و خودباوري ملي را نيز نبايد به فضاي سياسي و تبليغاتي گروهها آلوده كنيم و هر دستاورد علمي كه در كشور به دست ميآيد افتخار آن براي همه ماست.
با اين حال برخي رسانهها حتي پس از آشكار شدن ماهيت طرح و گفت و گو با مجريان آن هم، پيش از آن كه بيان صادقانه واقعيت و انتشار ابعاد علمي اين طرح بپردازند، گرفتار حاشيههاي غير علمي شدند و به رغم گفت و گوي مستقيم با سرپرست طرح در بزرگ نمايي و مبالغه گويي پيرامون اين طرح علمي با تعابيري چون «پايان كابوس ايدز»، «دستيابي به درمان قطعي و نه توقف گسترش بيماري بر خلاف روشهاي درماني موجود» و «يكي از بزرگترين رويدادهاي تاريخ پزشكي جهان»، گوي سبقت را از رسانههايي كه در خبرهايشان به منابع آگاه! و غير رسمي استناد ميكردند ربودند!
دكتر محمد فرهادي، سرپرست اين طرح روز سه شنبه در گفتوگو با خبرنگار سرويس «علمي – پژوهشي» ايسنا اظهار داشت كه پژوهشگران پزشكي كشورمان در طرحي پنج ساله با ساخت تركيبات دارويي جديد به روش نويني براي تقويت سيستم ايمني بدن در بيماران دست يافتهاند كه به درمان بيماري ايدز و ساير بيماريهاي ناشي از ضعف ايمني بدن منجر ميشود.
وي خاطرنشان كرد: «اين يافته علمي كه حاصل حدود پنج سال تلاش بيش از 60 نفر از پژوهشگران و متخصصان داخلي و همكاري جمعي از محققان خارجي است، يك روش جديد همراه با تركيب دارويي جديد است كه به تقويت سيستم ايمني بدن مبتلايان به بيماريهايي كه سيستم ايمني بدن را تضعيف ميكنند منجر ميشود.»
فرهادي تصريح كرد: «در نتيجه تقويت سيستم دفاعي بدن در بيماران مبتلاء به ايدز و ساير بيماريهاي ضعف ايمني، قدرت دفاعي بدن در برابر عامل بيماري افزايش يافته و توان فعال شدن ويروس يا ساير عوامل بيماريزا به شدت كاهش يافته و در نتيجه علائم كشنده بيماري بروز نميكند و به تدريج عامل بيماري نابود ميشوند.»
وي با اشاره به اين كه اين روش جديد درماني در مرحله ثبت بينالمللي است به ايسنا گفت: «دارو و روش جديد تقويت سيستم ايمني با موفقيت در مراحل تحقيقاتي قبلي، در حال حاضر در فاز سه مطالعه باليني بر روي تعدادي از بيماران در حال آزمايش است و پس از ثبت نهايي جزئيات بيشتري از طرح اعلام خواهد شد.»
استاد دانشگاه علوم پزشكي ايران در پايان با اشاره به وجود روشها و داروهاي مختلف براي درمان ايدز در كشورهاي ديگر تصريح كرد: «در روش ابداعي از مسير ديگري براي درمان ايدز و ساير بيماريهاي نقص ايمني استفاده شده كه مزايا و برتريهايي نسبت به روشهاي موجود دارد.»
به گزارش ايسنا، انتشار مطالب مبالغه آميز و دور از واقعيت به عنوان خبر موفقيتهاي علمي داخل كشور البته پديدهاي بي سابقه نيست و پيش از اين نيز بارها شاهد موارد متعددي از اين گونه خبرها بودهايم.
خبرهايي كه در مواردي به رسانههاي خارجي نيز راه يافته و به نوعي حيثيت جامعه علمي و رسانهيي كشور را مخدوش كرده است با اين حال اين قبيل ماجراها را بايد به عنوان تجربياتي ناگزير در مسير رنسانس علمي كشور و مواجهه با فضايي جديد در برخورد جامعه در حال گذار ايران با مفهوم علم جديد، پژوهش و دانشگران در نبود اجتماع علمي ارزيابي كرد.
تجربهاي كه مطمئنا ساير كشورهاي در حال توسعه و حتي كشورهاي پيشرفته نيز كمابيش با آنها مواجه بوده و هستند.
تبعات نامطلوب ناشي از نحوه انتشار خبر موفقيت علمي اخير پژوهشگران پزشكي كشورمان كه به گفته بسياري از صاحبنظران و مسئولان غير علمي و شتابزده بوده است از ابعاد مختلف قابل بررسي است اما شايد جدي ترين تبعات منفي اين جريان را بايد در مخدوش شدن جايگاه علم و پژوهش در اذهان عمومي، كم ارج شدن جايگاه پژوهشگران و موفقيتهاي علمي ارزشمند آنها و ايجاد انتظارات بيش از حد و غير واقعي از جامعه علمي نوپاي كشور جست و جو كرد كه به تبع آن به تحميل فشاري مضاعف بر جامعه علمي كشور و دلسردي و بيانگيزگي آنها منجر ميشود؛ نتيجهاي كه مطمئنا در تضادي آشكار با اهداف تلاشهاي خير خواهانه - ولي در برخي از موارد بي تدبيرانه و غير اصولي - است كه از سوي برخي سياستگزاران و مديران اجرايي با نيت آشنا كردن مردم با تلاشها و موفقيتهاي علمي كشور و جلب حمايت آنها از اين فعاليتها صورت ميگيرد؛ بر اين اساس بررسي عوامل و زمينههاي بروز چنين بي تدبيريها و نتايج و تبعات كوتاه مدت و بلند مدت آنها، مسئوليتي سترگ بر دوش جامعه علمي، سياستگزاران و برنامه ريزان كشور، فعالان رسانهيي و تمامي دست اندركاران، مسئولان و علاقمندان توسعه علمي كشور است كه ميبايد در كنار تلاش براي گسترش فعاليتهاي پژوهشي و سرمايهگذاري دولتي و خصوصي در اين حوزه از ضرورت توجه به ترويج علمي و گسترش گفتمان علمي به لايههاي مختلف جامعه غفلت نكنند.
دكتر رضا منصوري، استاد فيزيك دانشگاه صنعتي شريف و عضو شوراي پنج نفره فرهنگستان علوم كشورهاي در حال توسعه (TWAS) كه از معدود صاحبنظران توسعه علمي است كه ضمن تاكيد بر لزوم تحقق بودجه و امكانات پژوهشي در سطح كلان كشور بر ضرورت بازشناسي مفهوم علم و فن آوري نوين و ترويج آن تاكيد دارد طرح مطالب و ادعاهاي بي پايه اساس در حوزه علم و دستاوردهاي علمي، بروز پديده «دانشمندان رسانهيي!»، انواع «مرد علمي سال و قرن» و ... را از ناهنجاريهاي اجتناب ناپذير در كشورهاي فاقد اجتماع علمي ميداند كه در آنها به دليل رابطه بي واسطه دانشگران و پژوهشگران با جامعه، اختلالات ناخوشايندي ميان دانشگران و نادانشگران و مديران و سياستگذاران روي ميدهد كه فرايند رشد علم را در جامعه نابسامان ميكند.
مولف كتاب «ساماندهي و نابسامانيهاي توسعه علمي» در فصلي از اين كتاب آنجا كه به تبيين سياستگذاري علمي در جامعههاي فاقد اجتماع علمي ميپردازد در تشريح جايگاه دانشگران در چنين جوامعي و دخالت نهادهاي غير علمي در علم ميگويد: « مديران جامعه، نهادهاي مدني غير علمي و سياستمداران همه در غياب اجتماع علمي وسوسه يا مجبور ميشوند در امور علمي مداخله كنند كه منظور مداخله از جنس سياستگذاري نيست؛ مثلا پاداشي كه دانشگر در داد و ستد علمي بايد از اجتماع علمي انتظار داشته باشد در غياب اجتماع علمي از مديران، نهادها، رسانهها و سياستمداران جامعه طلب ميكند و سياستمداران در يك كنش بخردانه به اين تقاضا پاسخ ميدهند؛ هم دانشگر را راضي كردهاند و هم خودشان پاداشي از جامعه گرفتهاند و جامعه هم كه ميبيند سياستمداران ارج و قرب دانشگران را حفظ ميكنند از سياستمداران احساس رضايت بيشتري ميكند و به اين ترتيب يك چرخه پذيرفتگي كاذب نه در اجتماع علمي كه ميان دانشگر – سياستمدار - جامعه روي ميدهد.
سياستمداران دانشمند تعريف ميكنند و متخصصان به فرموده دولت و به فرموده مديران ارشد سياسي، فيلسوف و فاضل و دانشمند ميشوند.
محقق برجسته را اجتماع علمي تعيين نميكند و سياستمداران يا رسانهها اين نقش را بر عهده ميگيرند ... .»
به زعم اين استاد دانشگاه،« جامعه بايد همواره به كساني كه بر مبناي چنين ساز و كاري محقق برجسته و دانشمند خوانده شدهاند به چشم ترديد نگاه كند. سياستمداران هم در تعيين اين كه چه كسي محقق برجسته، دانشمند و فيلسوف است دخالت نكرده و اين امر را به اجتماع علمي داخل كشور - اگر وجود دارد و هرچه قدر هم كه ضعيف باشد - و يا به اجتماع علمي بين المللي واگذار كنند. دانشگران هم بكوشند به دنبال كسب اعتبار علمي از طريق سياستمداران و رسانهها نروند و صد البته سياستگذاران هم بايد از اين گامها حمايت كنند.»
عضو شوراي پنج نفره فرهنگستان علوم جهان سوم پديدههاي ديگري مثل مدرك گرايي، مصادره سياسي مدارك دانشگاهي و تلقي سياسي – و نه حتي مديريتي – از سمتهاي علمي همانند رياست دانشگاه و مراكز پژوهشي را از ديگر ناهنجاريهاي تشخيصي در علم و فن آوري در كشورهاي فاقد اجتماع علمي ميداند و ميافزايد: « وقتي اجتماع علمي در كشوري حضور ندارد، دانشگران يا بايد به فكر اعتبار در اجتماع علمي بين المللي باشند و يا به اين سو متمايل شوند كه اعتبار را از نهادهاي غير علمي داخل كشور كسب كنند پس براي كسب اعتبار روشهايي ابداع ميشود كه در اجتماعي علمي پيشرفته بيگانه است مثلا احساس عقب ماندگي تاريخي كشور باعث شده بسياري ادعاهاي عجيب و ناسالم علمي كنند و از طريق رسانهها يا مديران ارشد اعتبار علمي كسب كنند.»
دكتر منصور وصالي، مدير گروه پژوهشهاي ترويج علم مركز تحقيقات سياست علمي كش ور نيز در گفتوگو با ايسنا با تقدير از موفقيت پژوهشگران ايراني در زمينه درمان ايدز از آن به عنوان موفقيتي بسيار ارزشمند ياد كرد و اظهار داشت: «متاسفانه مشكل رسانههاي ما اين است كه به تعبير يكي از اساتيد «اگر كسي در حوزه علمي آجري روي آجر بگذارد كسي ارزشي براي آن قائل نيست و حتما بايد توچال را روي دماوند بگذارد تا كار مهم و قابل تقديري كرده باشد! » اين طرز تلقي ناشي از درك نادرست از مفهوم علم و توسعه نايافتگي است چون وقتي مفهوم واقعي علم را نميدانيم ارزش موفقيتهاي علمي را هم متوجه نميشويم.»
وي افزود: «هر تلاش و موفقيت پژوهشي در روند توسعه علمي كشور ارزشمند است و اين كه مثلا بتوانيم دارويي را در كشور بسازيم ولو اين كه ديگران هم ساخته باشند به اين معنا نيست كه امروز تصميم گرفته باشيم و اين كار را كرده باشيم بلكه نشان دهنده روندي طولاني از پژوهش و تحقيق و زحمات طاقت فرساست كه پا گرفتن و جدي گرفته شدن پژوهش را در كشور نشان ميدهد و اين اصلا چيز كمي نيست ولي متاسفانه خودناباوري ما باعث ميشود كه ارزش و جايگاه اين قبيل موفقيتها را در نيافته و فكر كنيم كه حتما بايد داروي درمان قطعي ايدز را كشف كنيم تا بگوييم كار مهمي كردهايم.»
دكتر وصالي با ابراز تاسف از تبعات نامطلوب انتشار برخي مطالب و تعابير غير واقعي و اغراق آميز در زمينه موفقيت ارزشمند تيم تحقيقاتي پروژه «درمان بيماريهاي ضعف ايمني» خاطر نشان كرد: «تبعات انتشار اين قبيل مطالب بر پژوهش كشور وحشتناك است زيرا نه تنها اعتماد مردم نسبت به رسانهها سلب ميشود بلكه وقتي با بزرگ نمايي از موفقيت ارزشمند پژوهشگران كشورمان به عنوان دستيابي به درمان قطعي بيماري ايدز و موفقيتي بي سابقه و حيرت انگيز در زمينه پزشكي ياد ميشود پس از مشخص شدن واقعيت و اين كه داروي كشف شده چنين ويژگيهاي اغراق آميزي را نداشته، اين موفقيت با ارزش در ذهن مردم كم ارج شده و باعث مي شود از پژوهش حمايت و پشتيباني نكنند و بگويند در نهايت همان كاري را ميكنيد كه ديگران كردهاند! در حالي كه اگر محققان ما بتوانند به موفقيتهايي كه پژوهشگران خارجي به آن دست يافتهاند برسند گام بسيار بزرگي است كه متاسفانه با چنين اقدامات غلطي ارزش اين قبيل موفقيتها و جايگاه پژوهش و پژوهشگران در اذهان عمومي به شدت خدشه دار ميشود.»
دكتر وصالي در ادامه به ايسنا گفت: «وزارتخانهها و بخشهاي دولتي از جمله وزارت بهداشت به عنوان متوليان اصلي علم كشور كه نظريات آنها نظر رسمي و دولتي محسوب ميشود بايد به اين ظرافتها و شرايط خاص جامعه ما به عنوان كشوري كه در مسير توسعه يافتگي حركت ميكند توجه داشته باشند.
توسعه و پيشرفت كشور چيزي نيست كه يك شبه و با چند پژوهش حاصل شود و شايد مهمترين درسي كه بتوانيم از ماجراي اخير بگيريم اين است كه تنها كار پژوهشي در محيطهاي آكادميك كافي نيست و نهادينه كردن و ترويج علم در جامعه براي نشان دادن و انتقال درست نتايج علمي و پژوهشي به مردم ضروري است.»
وي افزود: «پژوهشگراني كه چنين طرحهاي تحقيقاتي را اجرا ميكنند خودشان به اهميت و ارزش كارشان واقفند ولي وقتي بازخورد آن را در جامعه ميبينند كه به دليل تبليغ غلط و توقعات نادرست مردم كه انتظار چنان كارهاي عظيمي دارند كه مردم كشورهاي پيشرفته هم چنين توقعاتي ندارند و متوجه اهميت چنين موفقيتهاي علمي نميشوند، متقابلا آنها هم دلسرد ميشوند.
اين وظيفه دولت، وزارتخانههاي ذيربط و حتي انجمنهاي علمي است كه بخشي از فعاليتهاي خود را به ترويج و همگاني كردن علم و ارتقاي درك عمومي نسبت به علم اختصاص دهند چون اگر مردم متوجه اهميت فعاليتهاي پژوهشي نشوند حمايت لازم را - كه البته صرفا حمايت مادي نيست و ارزش حمايت معنوي و احترام آنها به شان محقق به مراتب بيشتر هم هست - نسبت به پژوهشگران نخواهد داشت.»
دكتر وصالي در ادامه در پاسخ به خبرنگار ايسنا كه با اشاره به نحوه اعلام دستاورد اخير محققان پزشكي كشور كه از حدود يك هفته قبل از اعلام آن خبر داده شده بود و نظر وي را درباره شيوهها و رويكردهاي جديد در بزرگنمايي و تاكيد بر دستاوردهاي پژوهشي و تلاشهاي پژوهشگران جوان كشور با هدف افزايش توجه جامعه به پيشرفتهاي علمي سالهاي اخير جويا شده بود اظهار كرد: «صرف اين نيت كه ميخواهيم مردم را اميدوار كرده و به اين باور برسانيم كه «ما ميتوانيم» كافي نيست. علم توالي و تسلسلي دارد و از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشود. اين دانشمندان جواني كه دائما بر آنها تاكيد ميشود خود به خود دانشمند نشدهاند و مطمئنا متكي بر مجموعه تلاشهاي افرادي دلسوزند كه سالها با تحمل انواع مشكلات براي ايجاد اين باور ساده كه «پژوهش اهميت دارد» تلاش كردهاند و در سايه همان كوششهاست كه دانشمندان كنوني ما ميتوانند خيلي ساده براي انجام تحقيقاتشان بودجه طلب كنند. زماني حتي فرق بين تحقيق و ترجمه در كشور مشخص نبود و بسياري از دانشگاهيان واقعا نمي دانستند كه پژوهش چيست. اگر امروز به تلاشهايي كه پيشگامان اين عرصه براي نهادينه كردن مفاهيمي مثل پژوهش انجام دادهاند نگاه كنيم شايد كارها و كوششهاي آنها كه ميگفتند ميخواهيم پژوهش كنيم با توجه به شرايط كنوني در نظر بعضي، بي اهميت باشد اين مساله در مورد تمام پديدهها مصداق دارد كه با رشد و تحول در هر زمينهاي وقتي به گذشته نگاه ميكنيم كارهاي ابتدايي ساده و بي اهميت به نظر ميرسند همچنان كه مثلا وقتي امروز به وسايل الكترونيكي مثل تلويزيونهاي 70 اينچ كنوني را با تلويزيونهاي ابتدايي شصت، هفتاد سال پيش مقايسه ميكنيم به نظر بسيار عقب مانده ميآيند در حالي كه ارزش آن تلويزيونهاي به تعبير امروزي عقب مانده به اين است كه كسي آن زمان به تلويزيون فكر نميكرد و اگر آن كار و خلاقيت ابتدايي نبود، تلويزيونهاي پيشرفته امروزي را نداشتيم، بنابراين اين نوع تاكيدات و بزرگ نماييهاي بي مورد و خارج از استانداردهاي دنيا به هيچ وجه درست نيست.»
وي در گفتوگو با ايسنا خاطرنشان كرد: «يكي از وجوه ترويج علم اين است كه علم و دستاوردهاي آن را دقيقا همان طور كه هست به جامعه منتقل كنيم و در غير اين صورت نميتوانيم به نهادينه شدن علم در كشور اميدوار باشيم. البته اين بحث مختص كشور ما نيست و حتي در كشورهاي پيشرفته هم اين مسائل مطرح بوده و ترويج علم براي درك درست مردم از علم بخش مهمي از فعاليت جامعه علمي آنهاست و محافل آكادميك و دانشمندان حتي در پيشرفته ترين كشورها هم اين نگراني را دارند كه برخي از رسانهها به دليل جلب مشتري با توجه به رقابت شديدي كه بين آنها وجود دارد، دستاوردهاي علمي را بر خلاف نظر آنها منعكس كنند و در نتيجه انتظار مردم را بالا ببرند و ديگر از پژوهشهاي بنيادي و تحقيقاتي كه نتايج آنها در دراز مدت حاصل ميشود حمايت نكنند.»
عضو هيات علمي دانشگاه شهيد رجايي با اشاره به اين كه در بيشتر كشورها براي دانشمندان و پژوهشگران احترام خاصي قائل هستند اظهار داشت: «با اين حال در هيچ كشور توسعه يافته دانشمندان را قهرمان نميكنند و همانند قهرمانان ورزشي با آنها برخورد نميكنند حال آنكه شايد نوع برخورد ما با قهرمانان ورزشيمان و انتظاراتي كه از آنها داريم هم درست نباشد. اين كه فقط به نتيجه نگاه كنيم نه روندي كه بايد طي شود و با ورزشكارانمان طوري رفتار كنيم كه فقط در صورتي كه به نتيجه برسند قهرمان هستند و اگر نرسيدند لياقت و شايستگي نداشتهاند درست نيست. در عرصه علم هم ميبينيم در مراكز تحقيقاتي بزرگي مثل «سرن» (مركز تحقيقات هستهيي اروپا) به ازاي هر صد شكستي كه متحمل ميشوند و طبعا آنها را گزارش نميكنند به يك موفقيت بزرگ ميرسند.»
دكتر وصالي در گفتوگو با ايسنا تصريح كرد: «اگر در فعاليتهاي علمي صرفا به نتيجه نگاه كنيم از محققان انتظار خواهيم داشت كه هر پروژهاي را كه اجرا ميكنند حتما به نتيجه برسد در حالي كه علم اصلا اين طور نيست و بسيار متفاوت است. فعاليتهاي علمي نياز به محيطي آرام و دور از جنجال و تبليغات معمول براي ساير حوزهها دارد بنابراين وقتي به يك كشف ارزشمند دانشمندان كشور به صرف اين كه نميفهميم يا قصد فهماندن آن به ديگران را داريم نسبتهايي ميدهيم كه خود مجريان طرح هم قبول ندارند و مطمئنا شخص وزير بهداشت هم چنين ديدگاهي ندارد، باعث ميشود كه انتظارات جامعه نسبت به فعاليتهاي علمي بالا برود. يعني اين نگاهي كه ما در انتشار خبر موفقيتهاي علمي پژوهشگران كشورمان داريم با نگاهي كه در كشورهاي ديگر وجود دارد بسيار متفاوت است كه يكي از علل آن نبود اجتماع علمي در كشور ماست.»
١٤:٤٢ ٢٤/٠٦/١٣٨٥