ميزگرد تشريح و بررسي برنامههاي وزارت علوم در حوزهي سياسي؛
دكتر ملاباشي:
از سخنرانيهاي پراكنده در دانشگاهها تا جاي ممكن پرهيز شود
ميزگرد تشريح و بررسي برنامهي وزارت علوم در حوزهي سياسي با حضور دكتر ملاباشي معاون دانشجويي وزير علوم و چند فعال دانشجويي در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، در اين ميزگرد دكتر ملاباشي معاون دانشجويي وزير علوم در ابتدا با تأكيد بر لزوم تعالي صنف دانشجو اظهار داشت: دانشجو به خوراك، كارگاهها و آموزشهاي سياسي نياز دارد و اين دوران بلوغ 18 تا 22 سال فصل مهمي در فراگيري اوست اما گاهي اظها نظرهايي ميشود كه خودش هم نميداند از كجا نشأت گرفته و چه طور بايد متبلور شود. اين يك ظلم سياسي است چراكه دانشجو در حال تعليم است.
معاون دانشجويي وزير علوم گفت: اظهارنظر كردن در مورد معضلات سياسي مهم كشور از سوي دانشجويان بد نيست اما اين كه بگوييم تنها اين راهحل مشكل است نوعي بدآموزي است و من با آن موافق نيستم.
در اين ميان «احسانالله كريمخاني» دبير سياسي جامعهي اسلامي دانشجويان اظهار داشت: در حقيقت نگاه شما «سياستبازي» نيست، بلكه سياستسازي است. اگر اين طور باشد در گذشته هم گفته ميشد كه ما ميخواهيم سياستساز باشيم اما بعدها به سمت سياستبازي رفتند. براي اين چه تمهيدي انديشيدهايد؟
ملاباشي پاسخ داد: اگر ما نقش خود را به درستي ايفا كنيم يك خط مشي و دانشگاه سياستساز را به دنبال خواهد داشت. ايراد من به تشكلهاي دانشجويي اين است كه هركس به مشكلي برميخورد از اساتيد و كميتههاي دانشگاهي بهره ميبرد اما اين عزيزان مواقع حساس سياسي مملكت فلان فعال سياسي كه شايد كارشناس نباشد را دخالت ميدهند، اين براي دانشگاه مايهي آبرو نيست.
وي افزود: دانشگاه كارخانهي آدمسازي است. وقتي شخصي از دانشگاه فارغالتحصيل ميشود بايد در تمام مسائل حداقل اطلاعات اوليه را داشته باشد، بايد سعي كنيم از اساتيدي كه در دانشگاه پشتيبان افكار شما هستند بخواهيد تا اوقات فراغت غيرعلمي شما را پر كنند تا بتوانيد جهتدهي آموزشي صحيح داشته باشيم.
معاون دانشجويي وزير علوم در ادامه گفت: خط مشي عمومي كه ميتواند رواج پيدا كند اين است كه به خواستههاي عمومي دانشجويان به موازات كرسيهاي نظريهپردازي پاسخ مثبت دهيم. ما معتقديم تشكلها بايد به جاي سخنرانيهاي پراكنده و گذرا، سلسله جلساتي داشته باشند، اما متاسفانه تشكلها اين برنامه را ندارند. اگر شيراز و علامه و جامعه، خط فرهنگي چند ساله و سيكل بسته داشته باشند و دانشجو را درون آن هدايت كنند؛ آنگاه دانشجو درجهي آزادي خواهد داشت و دانشگاه خود را موظف ميكند براي اين سيكل فرهنگي، لوازمي آماده كند.
وي افزود: از سخنرانيهاي پراكنده كه در دانشگاهها ميشود بايد تا آنجا كه ممكن است پرهيز شود؛ البته ما جلوي آن را نميگيريم، اين فقط يك توصيه است. وقتي هم كرسيهاي نظريهپردازي علم شود، اين حساسيتها كمتر ميشود و ما قبول ميكنيم كه اگر خواستيم رييسجمهور يك كشور 70 ميليوني شويم بايد بدانيم كه طيف علامهاي هم وجود دارد، طيف شيراز هم هست، جامعهي اسلامي نيز همچنين.
در ادامه، كريمخاني گفت: تعادل بين آسيبپذيري و تهديد يك جريان فرهنگي، امنيت فرهنگي است. نوع فرهنگي كه شما ميخواهيد در دانشگاه بياوريد و كمك كنيد كه در تشكلها پا بگيرد چيست؟ قبليها هم به اين معتقد بودند اما هيچوقت در مجموعه چيزي به نام فرهنگ تعريف نشد.
دكتر ملاباشي اظهار داشت: من هم معتقدم «دولتي» و «فرمودهيي»، نميتوان برنامهريزي كرد. بهتر است دانشجويان خواستههايشان را در نشستهاي علمي با حضور متخصصان مربوطه مطالبه كنند.
سپس «مهدي رجب بلوكات» دبير سياسي اتحاديهي انجمنهاي اسلامي مستقل دانشگاهها گفت: ما هم مخالف پيادهنظام احزاب در دانشگاهيم و معتقديم كه بايد براي افزايش فهم سياسي دانشجو به فعاليتهاي سياسي عمق بخشيد. اما تشكلهاي سياسي كه عهدهدار اصلي فعاليتهاي سياسي در دانشگاهند و هميشه پيشاني مطالبات مردم در جامعه بودهاند، بايد بتوانند انتقاد را به عنوان يك فعاليت سالم سياسي در نظر داشته باشند.
وي افزود: مقام معظم رهبري نيز گفتهاند كه دانشجو بايد تحليل سياسي داشته باشد. به نظر ما هم دانشجو بايد موضع داشته باشد ولو غلط؛ چرا كه دانشگاه محل چالش بر سر تصميمات از جمله مسائل كشور است. نميتوان اگر قسمتي از جنبش دانشجويي ايرادي داشته، آن را به پاي همه نوشت.
اين فعال دانشجويي با بيان اينكه «فضا بايد براي نقد باز باشد»، گفت: بسياري از بركات نظام حاصل فعاليتهاي جنبش دانشجويي است. سياست دولت در اين زمينه چيست؟ آيا معتقديد كه باب نقد و انتقاد را بايد بست؟ يا اينكه اين باب به قصد اصلاح و تكميل باز باشد؟
ملاباشي نيز در ادامه گفت: مطمئنا اگر دانشجو نقادي نكند، تعالي به وجود نميآيد اما انتظاري كه وجود دارد اين است كه مراتب نقادي دانشجو قابل رد نباشد يا حداقل كمترين حد لغزش را داشته باشد. ما نيز نقادي را به عنوان بهترسازي قبول داريم اما معتقديم بهتر است به شيوهي مقولات علمي در دانشگاهها تحليل شود.
«حسامالدين علامه» دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي نيز گفت: در دانشگاههاي پيشرفته و خوب جهان، همكاري همهي اركان دانشگاه براي بهينهسازي و بهرهوري در محيط دانشگاه مورد توجه و امري پذيرفته شده است و بهترين راه اين است كه همه فكر كنند كه در مديريت دانشگاه مشاركتي دارند. درست است كه دموكراسي در كشورهاي جهان سوم تثبيت و تعميق پيدا نكرده است اما راهحل چيست تا حداقل نقطهنظرات اركان دانشگاه اعمال شود؟ با اين نحوهي انتخاب رياست دانشگاه تهران كه بدون در نظر گرفتن نظر دانشجويان و اساتيد حتي بدون هماهنگي با نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه، بسيج دانشجويي و ساير تشكلها صورت گرفته است، وزارت علوم به دنبال چه هدفي بوده است؟
علامه همچنين افزود: بسياري از دانشجويان معتقد به برخي مباني نيستند و بسياري از مباني اعتقادي در دانشگاههاي ما مخالفان بسياري دارد. يادمان نرفته است كه امام(ره) گفت ماركسيستها هم بايد بتوانند حرفشان را بزنند. اكنون در دانشگاه، تفكرات سكولاريستي، كمونيستي، ليبرال دموكراسي و جمهوريت وجود دارد و همهي اينها ميخواهند وارد انجمن اسلامي بشوند و نفاقگونه اين كار را ميكنند. چرا نبايد به تشكلهاي جديد اجازهي فعاليت داد؟ اين وضعيت فعلي نه فقط به ضرر كشور كه به ضرر دين است.
دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران افزود: به نظر ميرسد نميخواهند تفكر اصلاحطلبي در دانشگاه جايگاه داشته باشد. چرا اجازه نميدهند تشكلهاي فكري ديگر حتي بدون پسوند اسلامي فعاليت كنند؟ حداقل به صورت آزمايشي اجازه دهيد آنها نيز فعاليت كنند.
در ادامه، «الهام اكبري» عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي استان تهران اظهار داشت: ما نيز معتقديم بايد جمعهاي موافق و مخالف صحبت كنند تا ترقي كنيم اما اينكه چه كساني و با چه افكار ميخواهند كار كنند بسيار مهم است.
معاون دانشجويي وزير علوم نيز در ادامه دربارهي گفتههاي علامه با بيان اينكه «نحوهي انتخاب رواساي دانشگاه حق مصوب دولت است»، گفت: از لحاظ مقرراتي، نقش دانشجو در شوراي عالي انقلاب فرهنگي به صورت آييننامهيي در مورد انتخاب روساي دانشگاه ديده نشده است اما هرجا كه تعامل دانشجو با مسوولان و اساتيد بيشتر بوده و هر دو طرف يكديگر را باور داشتهاند، رييس دانشگاه از سوي آنها انتخاب ميشود و بايد تعامل را زياد كرد.
اكبري نيز گفت: آيا عادلانه است كه سيستم انتخابي و دموكراسي را در دانشگاههاي ايران اجرا كنيم؟ البته اگر پايه كه همان اساتيد هستند درست باشد، بد نيست كه بنا را به انتخاب بگذاريم اما پايهي كار متزلزل است.
سپس علامه اظهار داشت: بايد به فكر آينده باشيم، من معتقدم اين راه اسلامي كردن دانشگاه و وحدت حوزه و دانشگاه نيست.
دكتر ملاباشي نيز خاطرنشان كرد: در آموزش، پژوهش و سياستهاي دانشگاهها در كشورهاي ديگر، روسا اتوماتيكوار جاي خود را به بزرگان ميدهند. در دانشگاهي مثل بلژيك كه ميخواهند رييس دانشگاه انتخابي باشد، 40 درصد آرا را از كاركنان و دانشجويان و 60 درصد را از اساتيد ميگيرند.
وي همچنين تاكيد كرد: آخرين آييننامهي مديريت، مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي در سال 1367 است. جا دارد كه مقدمات بازنگري و اسباب تغيير آن را فراهم كنيم.
ملاباشي گفت: من افتخار ميكنم كه به دنيا نگاه نميكنم و مطابق فرهنگ بومي خود پيش ميروم. اينكه در فلان دانشگاه لندن چه اتفاقاتي ميافتد بايد موارد مثبت آن را استخراج كرد اما موافق نيستم كه ما كپيبردار آنها شويم.
در ادامه، علامه دربارهي وجود تفكرات مختلف در دانشگاهها اظهار داشت: واقعيت اين است كه تفكرات بسيار متفاوت و متعددي در دانشگاهها وجود دارد، يا بايد صراحتا اعلام شود كه گزينش صورت ميگيرد و تنها دانشجويان معتقد به برخي مباني اعتقادي حق ورود به دانشگاه را دارند يا اينكه به تفكرات مختلف اجازهي متشكل شدن دهيم.
در ادامه، اكبري دربارهي گفتههاي علامه اظهار داشت: چرا اين تفكرات مختلف فقط به سراغ انجمن اسلامي ميآيند و به دنبال تشكلهاي ديگر نميروند؟
علامه نيز گفت: به دليل اينكه ساختار بسيج از بالا به پايين و غيرانتخابي است، اما ما راي خود را از دانشجويان ميگيريم. اين تفكرات وارد انجمن اسلامي شدهاند و جاي ما را تنگ كردهاند. به آنها هم اجازهي متشكل شدن بدهيد، ما خود دربارهي آنها حرف داريم بايد فضا ايجاد شود تا بتوانيم جواب آنها را بدهيم.
وي افزود: آقاي ملاباشي! اين وجود تكثر در فضاي دانشگاه را به شخص وزير و شوراي عالي انقلاب فرهنگي ابلاغ كنيد. متاسفانه اعضاي شورا حاضر نميشوند در كنار ما بنشينند و به گفتههاي ما گوش كنند.
دكتر ملاباشي اظهارنظر دربارهي اين پرسش را به بررسي بيشتر موكول كرد.
معاون دانشجويي وزير علوم همچنين دربارهي استقلال دانشگاه اظهار داشت: اگر منظور از استقلال دانشگاه اين است كه رقابت انسانسازي ايجاد شود، ما هم با آن موافقيم اما اگر استقلال را به اين معني ميخواهيد كه شاخههاي حكومتي به ميل ما پس و پيش شوند، اين استقلال دانشگاه نيست.
ملاباشي گفت: هيات امنا در دانشگاه سمبل استقلالسازي است، بايد به آن و تصميمگيريهايش بها بدهيم. اينكه برخي ميگويند دانشگاه محيطي است كه نبايد مثلا مجلس راجع به آن تصميم بگيرد، بايد به تدريج اين فضا ايجاد شود.
١٠:٤٣ ١٨/٠٩/١٣٨٤