٠٣:٠٨ ١٠/١١/١٤٠٣
مقاله
به نام خداوند جان و خرد
اصول پايا، شاخه‌هاي شكوفا

در تاريخ شانزدهم مردادماه سال 1359، ستاد انقلاب فرهنگي، تشكيل نهاد جهاددانشگاهي را اعلام، تشكيلات، شرح وظايف و اختيارات آن را به مراكز آموزش عالي كشور ابلاغ نمود. اين اقدام شوراي ستاد انقلاب فرهنگي كه همگي از نمايندگان منصوب حضرت امام راحل(ره) بودند، پاسخي بود به حركت نيروهاي انقلاب فرهنگي كه در دوم ارديبهشت‌ماه سال 1359، "انقلابي ‌اساسي در سراسر دانشگاههاي كشور" را رقم زدند.
 از آن تاريخ تا امروز، بيست و هفت سال گذشته است و جهاددانشگاهي بيست و هفت سال سراسر تلاش و جهاد و تحقيق و پژوهش و تحقق آرمانها و پي‌جويي اهداف و ارزشهاي ايماني و مكتبيِ مردم و نظام و اسلام و امام را پشت سر گذاشته است؛ اما درستتر آنست كه بگوييم زير سر نهاده تا تكيه‌گاهي باشد براي فراز گذاشتن قدمهاي بلند آينده و انباشتي باشد براي دستمايه برنامه‌هاي جامعتر و "خيرالزاد"ي باشد براي گشوده شدن "راه"هاي خدايي به مصداق كريمة:
والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا ...(آيه 69، عنكبوت)
    مسئولان نظام، انديشمندان، متفكران و صاحب‌نظران جامعه ما، از جهاددانشگاهي و نقش و جايگاه و عملكرد و دستاوردهاي علمي، پژوهشي، فرهنگي و مديريتي آن و تأثير ماندگار و عميق كاركرد اين نهاد بر ساير نهادها و كاركردها و نقشها و هنجارهاي نيروهاي اجتماعي، بارها، سخن گفته‌اند و كوشيده‌اند رمز و راز مانايي جهاددانشگاهي را تحليل و تفسير نمايند.
 و در صدر آراء اين طبقات، تبيين‌هاي مستمر رهبري معظم انقلاب اسلامي، جلوه‌هاي ويژه‌اي از انديشه و تبيين و تحليل و ارشاد و ترسيم و چشم‌انداز و تذكار و انذار و شوق‌انگيزي و حركت‌آفريني داشته است كه علي‌الدوام حركت عام اين نهاد انقلابي را در صراط اسلامي فرا برده است. هم در اين راستا و سمت و سو و جهت و هدف، از كاستي‌ها كاسته و بر قوتها افزوده جهاد علمي و ارزشي و فرهنگي و اخلاقي جهادگران دانشگاهي را شتابي دو چندان بخشيده است.
 هدايت و رهبري خاص معظم له، در اين دهه اخير از حيات مبارك جهاددانشگاهي، همواره بر اصول ثابتي تأكيد داشته از بايدها و نبايدهاي مكتبي پايداري سخن گفته است!
 و اما اصول:
                                                             (1)
 "... جهاددانشگاهي را انتخاب كردم، چون جهاددانشگاهي مولود مبارك انقلاب است... من هويت جهاد را در نظر دارم كه بركات زيادي هم بحمدالله داشته..."
 "جهاددانشگاهي مركب از دو كلمه است ـ ديگر ـ : جهاد و دانشگاه؛ هم بايد در آن جهاد باشد، هم بايد متناسب با دانشگاه باشد. جهادي عمل كردن، مفهوم خاصي دارد. هر جور كاري، جهادي نيست."
 "دايره جهاد شما علم و فناوري است؛ يعني شما اينجا از شمشير و نيزه و ژ 3 نمي‌خواهيد استفاده كنيد؛ از مغز و امكانات انديشمندي درون انسان و فكر و قلم و چشم و اينها مي‌خواهيد استفاده كنيد"
 "مجموعه، مجموعه علمي است؛ اما در چه جهتي باشد تا جهاد باشد؟ اين مهم است. نگاه كنيد ببينيد براي كشور شما، براي انقلاب شما، براي اهدافي كه اين انقلاب ترسيم كرده، كدام دشمن عنود در كمين نشسته و شما بايد با آن دشمن عنود مبارزه كنيد؟ كارتان در آن صراط كه شد، مي‌شود جهاد!"
رهبر معظم انقلاب، در تبيين مصداق اين تعريف جهاددانشگاهي، فرمودند:  "وقتي كه راجع به سلولهاي بنيادي، شبيه‌سازي و اينطور كارها آقايان حرف زدند و بنده يا ديگري هم تجليلي از اين كار(ها) كردند، مقامات آمريكايي اعلام كردند كه براي علوم ژنتيك هم بايد شوراي حكامي به وجود بيايد!..."
 اين بيانات، فرازهايي از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامي، به هنگام بازديد از پژوهشكده رويان در تاريخ 25/4/86، در جمع جهادگران دانشگاهي بود كه در تعريف جهاددانشگاهي ايراد شد. و شما اين "تعريف" را مقايسه كنيد با بيانات معظم له در ديدار جهادگران دانشگاهي با ايشان، در تاريخ 8/10/76 :
"من فراموش نمي‌كنم در سالهاي 59 و اوايل 60، اصلاً بحث اين بود كه يك جانب، نيروهاي انقلابند و يك جانب، نيروهاي علمي و تخصصي هستند. آن روز نهادهايي مثل جهاددانشگاهي، مثل تربيت مدرس، مثل اين مجموعه‌هاي انقلابي و خود اصل جهاد سازندگي، ميدان آمدند و خواستند بگويند كه نه، اين گونه نيست؛ مجموعه نيروهاي انقلاب، نيروهايي هستند كه مي‌خواهند از همه بهره‌هاي الهي در جامعه، بهتر از ديگر انسانها استفاده كنند؛ از آن جمله از علم، از تخصص و تجربه و غيره."
 "شما اين حرف را روز اول گفتيد و پاي آن ايستاديد؛ الحمدلله ثابت هم شده است. امروز كشور شاهد نيروهاي فراواني در همه شؤون است كه بچه‌هاي انقلابند، بچه‌هاي مؤمنند و بهره و حظّ آنها هم از علم، آن چنان است كه اگر از افراد مشابه خودشان بهتر نباشد حداقل از انها كمتر نيستند..."
 و اين تعريف را مقايسه كنيد با تعريف جهاددانشگاهي و نيروهاي جهادگر كه معظم‌له در تاريخ 14/5/78 در ديدار جهادگران دانشگاهي با ايشان فرمودند:
 ... حتماً عده‌اي هم تلاش مي‌كنند كه مفهوم و بار ارزشي كلمه جهاد را از جهاددانشگاهي حذف كنند؛ يقيناً چنين تلاشهايي هست! بايد با اينها مقابله كرد؛ يعني بايد با اينها مبارزه كرد. اصلاً جهاد، همين است؛ يعني مقابله با دشمن متعرض."
 "هر تلاشي جهاد نيست ... آن وقتي كه در مقابل، دشمني هست و شما با اين كار داريد با آن دشمن، دست و پنجه نرم مي‌كنيد، اسم اين كار در فرهنگ اسلامي، جهاد است؛ شكل مسلحانه دارد، شكل علمي هم دارد. شما در دانشگاه مي‌توانيد اين جهاد را به بهترين وجهي انجام بدهيد؛ يعني گسترش فرهنگ عميق اسلامي."
 و مقايسه كنيد اين سه بيان را با بيان معظم له، در ديدار جهادگران دانشگاهي با ايشان، در تاريخ 1/4/83:
    "در مورد جهاددانشگاهي من اعتقادم اين است كه اين تركيب ـ جهاد و دانشگاه، و تلفيق جهاد كه يك امر ارزشي ـ معنوي است با علم و دانشگاه، داراي پيام است؛ نشان مي‌دهد كه مي‌توان علم جهادي و نيز جهاد علمي داشت؛ اين همان كاري است كه شماها مشغوليد... جهاد يعني مبارزه براي يك هدف والا و مقدس، ميدان‌هايي دارد؛ يكي از ميدان هايش حضور در نبردهاي مسلحانه رايج جهاني است، ميدان سياست هم دارد؛ ميدان علم هم دارد؛ ميدان اخلاق هم دارد."
                                                           (2)
 "در حركت جهادي، در علم جهادي، در تحقيق جهادي، اين عنصر (مبارزه با دشمن) حتماً شرط است. دشمن هم مقصود آمريكا (منحصراً) نيست. حالا ما در مقام صحبت، دشمن واضحمان آمريكا و استكبار جهاني است. نه، دشمن‌ها انواع و اقسامي دارند..."
 "كار جهاد مي‌بايد هدفمند، درست متوجه به آرمانها و هوشمندانه و عاقلانه و دشمن‌شكن باشد..."
 اين فرازها را كه مقام معظم رهبري در بازديد از پژوهشكده رويان، در تاريخ 25/4/86، بيان كردند با بيانات معظم له در ديدار جهادگران جهاددانشگاهي با ايشان در تاريخ 8/10/76، مقايسه كنيد:
    "... ارزشهاي انقلابي را، همان چيزي را كه پانزده سال پيش، وقتي جهاددانشگاهي به خودش مراجعه مي‌كرد ـ در يك سمينار، يا يك مشورت داخلي ـ و آنها را در خودش مشاهده مي‌كرد؛ آنها را جزو اهداف خودش به حساب مي‌آورد. آن اهداف را در نظر مجسم كنيد و آنها را حفظ كنيد":
 و مقايسه كنيد اين فرازها را با بيانات معظم له در ديدار جهادگران دانشگاهي، در تاريخ 14/5/78 با ايشان:
 "... اما وقتي نهادي و مجموعه‌اي با خصوصيات جهاددانشگاهي ـ جوان بودن، انقلابي و ديني بودن، به وظيفه اعتقادي و ايماني و انقلابي بيش از وظيفه اداري تكيه كردن ـ متعهد و متصدي كار پژوهش بشود، قاعدتاً پژوهش بايد معنا و كيفيت ديگر داشته باشد و جهش و رشد بي‌سابقه‌اي پيدا كند."
 "... حتماً عده‌اي هم تلاش مي‌كنند كه مفهوم و بار ارزشي كلمه جهاد را از جهاددانشگاهي حذف كنند؛ يقيناً چنين تلاشهايي هست! بايد با اينها مقابله كرد؛ يعني بايد با اينها مبارزه كرد. اصلاً جهاد، همين است؛ يعني مقابله با دشمن متعرض."
 و اين بيانات را مقايسه كنيد با فرازهايي كه معظم له در ديدار جهادگران دانشگاهي، در تاريخ 1/4/83، با ايشان داشتند:
 "مثلاً در صدق جهاد اين است كه اين حركتي كه انجام مي‌گيرد، جهت‌دار و مواجه با موانعي باشد كه همت بر زدودن اين موانع گماشته مي‌شود؛ اين مي‌شود مبارزه. جهاد يعني يك چنين مبارزه‌يي، كه وقتي داراي جهت و هدف الهي بود، آن وقت جنبة تقدس هم پيدا مي‌كند. شما مبارزه علمي مي‌كنيد؛ زيرا اين كار شما به طور واضح دشمنان بسيار سرسختي دارد كه نمي‌خواهند اين حركت علمي و تحقيقي انجام بگيرد و لذا به نظر من جهاددانشگاهي فقط يك نهاد نيست بلكه يك فرهنگ است؛ يك سمت‌گيري و حركت است..."
                                                                         (3)
 "چند سالي است كه يك حركت مبارك علمي در كشور آغاز شده؛ ... بنده وظيفه دارم نسبت به حركت عظيمي كه دانشمندان، محققان و استادان ما در سرتاسر كشور ايجاد كرده‌اند، به سهم خودم حقگزاري و ابراز قدرداني كنم."
 "امروز آمدن من به اين مركز در واقع يك حركت نمادين است براي قدرشناسي از حركت علمي عظيم و وسيعي كه خوشبختانه در كشور ما شروع شده؛ اگر چه هنوز در آغاز راه است. اينجا را انتخاب كرديم. اولاً به خاطر رويان، ثانياً به خاطر جهاددانشگاهي."
 اين بيان رهبري معظم انقلاب را كه در بازديد از پژوهشكده رويان ايراد فرمودند، مقايسه كنيد با فرازهايي از بيانات ايشان در ديدار جهادگران دانشگاهي، در تاريخ 8/10/76 :
 "اولاً بنده ... هميشه در اعماق دل و جان خودم، محبت اين مجموعه يعني نهاد جهاددانشگاهي و قدرداني نسبت به اين مجموعه را با خود همراه داشته‌ام و الان هم دارم ..."
 "... امروز كشور شاهد نيروهاي فراواني در همه‌ي شؤون است كه بچه‌هاي انقلابند، بچه‌هاي مؤمنند و بهره و حظّ آنها هم از علم، آن چنان است كه اگر از افراد مشابه خودشان بهتر نباشند حداقل از آنها كمتر نيستند و در جاهايي واقعاً سرآمدان رشته‌هاي علمي هستند ..."
 "به همين جهت هم آنچه از موفقيت‌ها كه شما امروز داريد، حقاً و انصافاً مغتنم است و بايد از كساني كه موجب اين موفقيت‌ها بودند، شكرگزاري كرد..."
 و نيز مقايسه كنيد با فرازهايي از بيانات معظم‌له در ديدار جهادگران دانشگاهي در تاريخ 14/5/78 :
 "خيلي خوشوقتم از اين كه بحمدالله آن نهال نورس اميدبخش، امروز به درخت تناور و ثمربخشي تبديل شده است..."
 "... امروز جهاددانشگاهي، پژوهشكده‌هاي متعدد و كارهاي تحقيقاتي بسيار خوب در بخش‌هاي مختلف دارد ..."
 "... شما مي‌توانيد اين كار را بكنيد و بحمدالله دانشگاههاي كشور بعد از انقلاب، پيشرفتهاي بسيار خوبي داشته است كه مطلقاً مربوط به قبل نيست."
 "به هر حال همه اين چيزها موجب مي‌شود كه بنده در طول اين سالهاي متمادي، ارادات قلبي خودم به جهاددانشگاهي را همچنان حفظ كنم ... جريان مستمري را مشاهده مي‌كنم كه به آن ارادت دارم و محبت مي‌ورزم و آن، همان اصل جريان جهاددانشگاهي است."
 و مقايسه كنيد همه اين فرازها را با بيانات معظم‌له در ديدار جهادگران دانشگاهي با ايشان در تاريخ 1/4/83 :
 "اولاً خيلي خوشالم از اين كه امروز در اين جا با جمع فرزانگان و نخبگان جوان و محققاني كه آينده‌ي درخشاني را براي فضاي علمي كشور نويد مي‌دهند، ديدار داريم ... نعمت وجود شما برادران و خواهران عزيز را به درگاه خداوند متعال عميقاً شاكر هستم..."
 "خوشبختانه جهاد به انتظاري كه از آن مي‌رفت،‌ پاسخ داد. يك روز شايد فكر مي‌شد كه جهاد يك حركت گلخانه‌يي است كه براي نمونه‌سازي درست كرديم. امروز اين گلخانه دارد فضاي جامعه را به گلستان تبديل مي‌كند... اين كه شما در صفوف مقدم علم در بعضي از بخش‌ها داريد حركت مي‌كنيد و آن را براي پيشرفت علمي و صنعتي و فناوري كشور به كار مي‌گيريد و تحقيق را رشد مي‌دهيد، معنايش اين است كه اين گلخانه ديگر گلخانه نيست، بلكه فضاي باز و معطري است كه در حال گسترش است و من طرفدار اين گسترش هستم..."
 "محققان جوان خودمان ـ همين جوان‌هايي مثل شما ـ و صدها مغز متفكر و خوشفكر توانسته‌اند اين دستگاه عظيم را راه‌اندازي كنند و به نتيجه برسانند؛ دانش (هسته‌اي) را در ميان خودشان بارور كنند، فناوري را به وجود آورند و درِ خانه اين و آن نروند ..."
                                                                  
(4)
 "اگر بخواهيم اين الگوي مطلوب را در يك جمله معرفي كنم، عبارت است از : تركيب علم، ايمان، تلاش، هم علم را جدي گرفتند، هم ايمان و پايبندي و تقوا را؛ نه به صورت يك سربار، بلكه به شكل يك عنصر اصلي در بافت مجموعه و در بافت كار..."
 "بنابراين، جهاددانشگاهي اين امكانات و اين وسائل را دارد و بنده به جهاددانشگاهي اعتقاد راسخ دارم. كارهاي بزرگي كرده‌اند؛ كارهاي خوبي كرديد و همين طور كه گفتيم: "اسّس علي‌التقوي من اول يوم" از اوّل تا حالا كه ما جهاددانشگاهي را شناختيم، براساس دين و تقوا بود. براساس دين و تقوا نگهش داريد..."
 اين فرازها را رهبري معظم انقلاب در بازديد از پژوهشكده رويان، در جمع جهادگران دانشگاهي، فرمودند و شما آنرا با بيانات معظم له در ديدار اعضاي جهاددانشگاهي با ايشان، در تاريخ 8/10/76، مقايسه كنيد:
 "برادران عزيز، براي رسيدن به هدف‌هاي بزرگ، عمدتاً چند عامل اصلي انساني وجود دارد شرايط اجتماعي، موقعيت‌ها، زمينه‌ها و موانع هست؛ كسي نمي‌خواهد منكر آنها بشود، ليكن وقتي كه شرايط آماده بود، لزوماً هدفها مورد دسترس قرار نخواهد گرفت مگر شروطي محقق باشد كه آن شروط، عمدتاً شروط انساني است ـ اراده، تصميم، روشن بودن هدف، آگاهي و معرفت و پيگيري ..."
 "يكي از اين شروط كه من مي‌خواهم روي آن تكيه بكنم، مسأله استقامت است..."
 "اين كه قرآن مي‌فرمايد: ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزّل عليهم الملائكه ـ نزول ملائكه، شرف مواجه شدن و مخاطب شدن به خطاب ملائكه و فرشتگان الهي ـ الا تخافوا و لاتحزنوا. ملائكه بيايند و به شما بگويند: نترسيد، محزون نباشيد، چه وقت اين شرف دست مي‌دهد؟ در صورت استقامت."
 "شما تكان نخوريد. شما از ارزشهاي انقلابي و اسلامي ـ به همان شكل صحيحش ـ به هيچ قيمت دست برنداريد..."
 و مقايسه كنيد اين فرازها را با بيانات معظم له در ديدار با جهادگران دانشگاهي به تاريخ 14/5/78 :
 "... توجه به دين و اقبال به عبادات و اين چيزهايي كه بحمدالله روز به روز هم در دانشگاهها در حال گسترش است، مثل نمازهاي جماعت و جلسات دعا و اعتكاف و اين چيزها ـ خيلي خوب است؛ منتها دايره تأثير و مدت تأثيرش محدود است. اگر بخواهيد اين دايره را گسترش دهيد تا دلهاي اهل تحقيق را هم در خود بگنجاند و اثر آن را آنچنان ژرفا ببخشد كه با هيچ طوفان و تندبادي از جا كنده، يا حتي متنزلزل نشود، بايد كار عميق و علمي بكنيد. شماها مي‌توانيد اين كار را بكنيد"
 و مقايسه كنيد همه اين فرازها را با بيانات معظم‌له در ديدار اعضاي جهاددانشگاهي به تاريخ 1/4/83 :
 "... وقتي جهاد، يعني تلاش هدفدار براي خدا وجود داشت، بدون ترديد موفقيت هم با آن همراه خواهد بود. ما راهي كه به سمت مرزهاي پيشرفته‌ي دانش در همه‌ي زمينه‌ها داريم، مسلم بدانيد كه جز با روحيه استقلال، روحيه‌ي توكل به خدا و روحيه‌ي كار براي ايمان طي نخواهد شد. بايد اين راه را سريع طي كنيم و راههاي ميانبر را پيدا كنيم و خودمان را برسانيم؛ مرزهاي دانش را باز و مرزهاي جديدي را ايجاد كنيم؛ اين كار ممكن است؛ زيرا اين جا سرزمين علم‌خيز است و شماها نشان داديد كه مي‌شود ..."
                                                             
(5)
 "... بعضيها تصور مي‌كنند انقلابيگري، يك حركت انقلابي، يعني حركت بي‌انضباط همراه با شلوغي، سردرگمي و بي‌نظمي! مي‌گويند آقا، آنها انقلابي بود و تمام شد! اين، غلط است. مطلقاً در ذات تحرك انقلابي، اغتشاش و بي‌نظمي نيست. بعكس، انضباط انقلابي از محكمترين و قوي‌ترين انضباطهاست. انضباطي كه ريشه از ذهن انسان، از دل انسان، از ايمان انسان مي‌گيرد، بهترين انضباطها را دارد."
 "اول انقلابها از جمله انقلاب ما، بي‌نظميهايي ديده مي‌شود كه اين ناشي است از آغاز حركت انقلابي؛ چون يك بناي كهنة در هم ريخته بايد نابود شود و جايش يك بناي ديگر بيايد. اين، چيز طبيعي‌يي است؛ ولي وقتي كه بناي نو، بناي جديد ساخته شد بر پايه‌هاي درست، حركت براساس آن، حركت منضبط و خوب خواهد بود و پيش خواهد رفت و اين، انقلابي است.
 بنابراين انقلابيگري را با بي‌نظمي و با شلوغكاري و با نشناختن ضابطه و قانون نبايد اشتباه كرد. علي ايّ حالٍ، جهاددانشگاهي از جهادهايي است كه ما به آن اميد داريم براي آينده‌ي علمي كشور" .
 اين فرازها را، رهبري معظم انقلاب، در بازديد از پژوهشكده رويان، در تاريخ 25/4/86 ، خطاب به اعضاي جهاددانشگاهي فرمودند: و شما آنرا با بيانات معظم له، در ديدار جهادگران با ايشان، در تاريخ 8/10/76 ، مقايسه كنيد:
 "... جهاددانشگاهي از اول خواست بگويد كه نيروهاي مؤمن، حزب‌اللهي، انقلابي و كمر بستگان انقلاب ـ آنچنان كه دشمن مي‌خواهد وانمود كند ـ عبارت نيستند از يك عده مردمي كه از دانش، معرفت، تخصص و تجربه تهي هستند."
 "هيچ كدام از اينها ـ يعني حفظ اين اهداف ـ به معناي توقف، ايستايي و پيش نرفتن با زمان نيست؛ نخير، اصلاً و ابداً. كما اين كه الان اگر در مجموعه‌ي نظام مشاهده كنيد، بحمدالله ما پيشرفت‌هاي زيادي كرده‌ايم. اصولمان را هم حفظ كرده‌ايم. آنچه كه امروز دشمن مي‌خواهد، اين است كه ما الان همان اشتباه سالهاي 59 را به نحو ديگري بكنيم! آن روز مي‌گفتند كه جريان حزب اللهي و انقلابي با علم و تجربه سازگار نيست. امروز مي‌خواهند وانمود بكنند كه جريان انقلابي و ارزشگرا، با ضرورت‌هاي زمان، با نيازهاي جامعه و با وسايل پيشرفت و توسعه كشور، آشنا نيست!"
 و مقايسه كنيد اين فرازها را با بيانات معظم‌له كه در تاريخ 14/5/78، در ديدار اعضاي جهاددانشگاهي با ايشان، فرمودند:
 "... جهاددانشگاهي از اول كه بوجود آمد، هم اميدهايي را با خود داشت و نويدهايي را مي‌داد، هم با مخالفتهاي جدي روبرو بود. عمدة مخالفتها با اين فكر و اين تصور بود كه حضور يك مجموعة جوان انقلابي در دانشگاههاي كشور، با انگيزه‌هايي كه آنها از جهت ديني و ايماني و انقلابي دارند و با وظايفي كه براي خودشان تعريف كرده‌اند، براي سليقه‌هايي به هيچ وجه خوشايند نيست."
 "انگيزه، اين بود؛ مي‌خواستند چنين چيزي كه ابعادش براي آنها نامشخص و نامعلوم و مزاحمتش براي بعضيها قطعي بود، در دانشگاهها نباشد؛ لذا با جهاددانشگاهي خيلي مخالفت كردند. بالاخره يك روزي همين نهال انقلابي خودروي اميدبخش، به يك نهاد رسمي با وظايف مشخصي تبديل شد."
 و همه اين فرازها را مقايسه كنيد با بيانات معظم‌له، در ديدار با اعضاي جهاددانشگاهي با ايشان، به تاريخ 1/4/83:
 "... اين نهاد انقلابي است؛ انقلابي بمانيد؛ توصيه مؤكد من اين است. حركت انقلابي برخلاف القائات افراد خبيث و يك عده از قلم به مزدهاي داخلي كه آن را ترويج مي‌كنند و اين طور القاء مي‌كنند كه انقلاب يعني آشفتگي، سردرگمي، هيچي به هيچي نبودن و سنگ روي سنگ بند نشدن، نيست؛ بلكه انضباط انقلابي، برترين و قويترين انضباط‌هاست. بي‌نظمي‌اي كه اول انقلاب ديده مي‌شود، به خاطر اين است كه بناي غلط و كج و پوسيده‌اي وجود دارد، كه بايد آن را به هم ريخت و بناي نويي گذاشت."
 "آن به هم ريختگي متعلق به اول انقلاب است؛ انقلاب كه آن به هم ريختگي نيست؛ انقلاب يك امر مستمر است. انقلاب يعني سازندگي، يعني رويش و بالندگي. رويش و بالندگي بدون انضباط، بدون قانون و بدون نظم مگر ممكن است؟! بهترين كارها را كساني كرده‌اند كه با روحيه انقلابي كرده‌اند؛ هم در جنگ، هم در سازندگي و هم در علم و مسائل فرهنگي."
                                                               *
 ماهيت جهادي، اهداف جهادي، الگوي حركت جهادي، بركات تحسين‌برانگيز جهادي و بالاخره انضباط انقلابي جهادي، اصول پايا و ثابتي هستند كه اگر قرار باشد جريان اصيل جهاددانشگاهي استمرار داشته باشد لاجرم بايد اين اصول را همواره فراروي خود داشته باشد!
 صدالبته پايبندي به اين اصول، نيازمند استقامت جانانه و مراقبت هوشمندانه و اتصال و پيوند دين‌باورانه و مكتب‌مدارانه به اسلام و نظام اسلامي است! بيست و هفت سال چنين گذشته است و دهها سال آتي، انشاءالله، چنين بماناد!
و اما بايد و نبايدها:
ـ بايدها :
بايدها در "بيانات" 8/10/76 :

    "برادران عزيز، براي رسيدن به هدفهاي بزرگ، عمدتاً چند عامل اصلي انساني وجود دارد... هدفها مورد دسترسي قرار نخواهد گرفت مگر شروطي محقق باشد كه آن شروط، عمدتاً شروط انساني است ـ اراده، تصميم، روشن بودن هدف، آگاهي و معرفت و پيگيري...
    "... يكي از اين شروط كه من مي‌خواهم روي آن تكيه بكنم، مسأله‌ي استقامت است..."
    "امام به خاطر اين كه ايستاد، الان يك ارزش مجسم است، ملت ايران هم در آن دوره‌ي ده‌ ساله، پشت سر امام ايستاد، لذا ملت ايران هم امروز يك ارزش است..."
    "... من مي‌خواهم به شماها بگويم عزيزان من، استقامت لازم است..."
    "شما تكان نخوريد. شما از ارزشهاي انقلابي و اسلامي ـ به همان شكل صحيحش ـ به هيچ قيمت دست برنداريد. اين حرف بالاتر از مسايل سياسي و خطي و روزمره است..."

بايدها در "بيانات" 14/5/78:
 "عزيزان من، اين را حفظ كنيد؛ نگذاريد اين جريان ـ جهاددانشگاهي ـ از بين برود؛ روز به روز آن را فياضتر كنيد. كاري كنيد كه آدمها نتوانند در سرنوشت آن اثر بگذارند. پايه‌هاي ديني و ايماني و انقلابي آن را مستحكم كنيد. امروز، هم دانشگاه هم كل كشور، به اين احتياج دارد..."
 "... تضرع، توسل، توجه و ارتباط با خدا را از دست ندهيد؛ روز به روز اين را قويتر كنيد و از انفاس حضرت بقيه‌ا... (ارواحنا فداه) استفاده كنيد و استمداد بطلبيد و نيت خود را اين قرار بدهيد كه با اين كار مي‌خواهيد محيط دانشگاهي كشور را به يك كيفيت برتر برسانيد..."

بايدها در "بيانات" 1/4/83:
 "... اين كه شما در صفوف مقدم علم در بعضي از بخش‌ها داريد حركت مي‌كنيد و آن را براي پيشرفت علمي و صنعتي و فناوري كشور به كار مي‌گيريد و تحقيق را رشد مي‌دهيد، معنايش اين است كه اين گلخانه ديگر گلخانه نيست، بلكه فضاي باز و معطري است كه در حال گسترش است؛ و من طرفدار اين گسترش هستم؛ بايد اين گسترش روز به روز بيشتر شود ..."
 "در دنيا براي اين كه ثابت كنند كه علم ذات سكولار دارد و دانش با ارزشها كاري ندارد، خيلي سعي شد و برايش فلسفه درست كردند؛ استدلال كردند و بحث كردند براي اين كه مفهوم دانش را يك مفهوم مجرد از ارزشها معرفي كنند. درست در نقطه‌ي مقابل كاري كه الان شما كرده‌ايد. شما مي‌گوييد جهاددانشگاهي، جهاد يك ارزش است. حقيقت مطلب هم اين است..."
 "شما اسم‌تان جهاددانشگاهي است؛ روي اين اسم تكيه كنيد و به مقتضاي اين اسم تمسك كنيد و حقيقتاً جهاد كنيد. وقتي جهاد، يعني تلاش هدفدار براي خدا، وجود داشت، بدون ترديد موفقيت هم با آن همراه خواهد بود..."
 "بنابراين، انقلابي بمانيد، روحيه انقلابي يعني اسير حدود تحميلي نشدن؛ قانع به گيرندگي قطره چكاني نشدن؛ با اميد دنبال هدف حركت كردن، و با انگيزه، با نشاط، با اصرار و پيگيري آن را به دست آوردن، اين، انقلاب و حركت انقلابي است."

بايدها در "بيانات" 25/4/86:
 "اما راجع به مسأله‌ي علم و تحقيق، من اين را عرض بكنم: كشور ما بدون حركت در جاد‌ه‌‌ي گسترش دانش و پژوهش، امكان ندارد بتواند به نقطه مطلوب خودش دست پيدا بكند اين مخصوص كشور ما هم نيست. كليد، دانش و پژوهش است."
 "و من اصرارم بر اين است كه هر وقت ما براي پيشرفت علم كار مي‌كنيم، اين را فراموش نكنيد كه علم و دين توأمانند. علم مجرد از دين و دور از دين ولو در گام اول در كوتاه‌مدت يك كشوري را به يك نقطه‌اي از افتخار هم برساند. اما در بلندمدت براي بشريت زيانبار است"

ـ نبايدها :
نبايدها در "بيانات" 8/10/76:
 "... استقامت، فقط اين نيست كه ما جهاددانشگاهي را به هر شكلي شد، حفظش كنيم، اسم جهاددانشگاهي حفظ بشود! استقامت، فقط اين نيست كه چهارنفر جوان بيايند و كارهاي علمي هم انجام بدهند، چهار شركت هم آن جا بزنند، كار مادي و اقتصادي هم بكنند؛ بالاخره جهاددانشگاهي است ديگر!"
 "نه، يك وقت شما مي‌بينيد كه اين مجموعه باقي مانده، از ظواهر هم هيچ كم نشده، اما باطني وجود ندارد..."

نبايدها در "بيانات" 14/5/78:
 "كارهاي سطحي و صوري، اگر غلط نباشد، مفيد است، اما در يك حدي؛ و اگر شكلهاي غلط و انحرافي داشته باشد، مضر است..."

نبايدها در "بيانات" 1/4/83 :
 "نظريات برتر آنها به بازار آمده و مورد عمل قرار گرفته و آنها مشغول كار هستند، ولي تعدادي در اين جا ـ كساني كه مجذوب حرف آنها هستند ـ تازه دارند آن دنباله‌ها را مطرح مي‌كنند! بعضي مي‌گويند تعبد پيش خداي متعال و پيش دين نداشته باشيم، اما خودشان در مقابل غرب و در مقابل اروپا و آمريكا تعبد دارند! اين افراد تعبد در مقابل خدا را قبول نمي‌كنند، ولي تعبد در مقابل سرمايه‌داري غرب و دستگاههاي قدرت سياسي متكي به آن سرمايه‌داري را با جان و دل مي‌پذيرند!"

نبايدها در "بيانات" 25/4/86:
 "بنابراين، اگر دنبال علمي بگرديد كه اين علم، دشمنان آن اهداف (جهاددانشگاهي) را نه فقط ناراضي نمي‌كند، خرسند هم مي‌كند، اين جهاد نيست..."
 "... عوام‌گرايي و عوام‌پسندي در كار و در همه فعاليتها نبايد دخالت داشته باشد. البته بخشي از فعاليتها علمي است و خوب است؛ مثل همين تحقيقات؛ اما فرض بفرمائيد اگر فعاليت در زمينه‌هاي علوم انساني و فرض كنيد در ادبيات است، بايد حرفي كه از اينجا بيرون مي‌آيد، فراتر از آن حرفي باشد كه ممكن است يك اديب معمولي بزند... برخي از اين مسائل،‌حرفهاي عادي‌يي است، حرفهاي متعارف است؛ جهاددانشگاهي هم كه نزند، هر كس مي‌تواند بزند. جهاددانشگاهي بايد حرف‌گزين، حرف برتر را به ميدان بياورد..."
 "... سعي كنيد هويت جهاد، تغيير پيدا نكند... اين طبيعي نيست كه ما بگوييم: يك راهي را حركت كنيم برويم؛ گاهي هم با شور و خيلي با هيجان، بعد از يك نقطه، ناگهان زاويه بزنيم! بعد، اين زاويه‌ها اينقدر ادامه پيدا كند كه تبديل شود به عكس، اين به هيچ وجه طبيعي نيست... اما وقتي كه مثل فولاد آبديده، محكم و استوار و بر مبناي تفكر درست و منطق صحيح، هويت ديني انسان شكل گرفت و هويت انقلابي شكل گرفت، هر چه زمان بگذرد، اين هويت روشن‌تر، واضح‌تر، جذاب‌تر، مستحكمتر مي‌شود. آدمها اينجورند، نهادها هم اينجورند. نگذاريد نهاد جهاددانشگاهي، تبديل شود به يك هويت ديگر؛ به يك هويت غيرديني، غيرانقلابي."

حُسن ختام اين مقال، كريمه مباركه:
"اَلَم تَرَكَيْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً كَلِمَة طيِّبَة كَشَجَرةٍ طيِّبَة اَصلُها ثابتٌ وَ فَرْعُها فٍي السَّمآء" (آيه 24، ابراهيم)
و چنين بايد جهاددانشگاهي! با اصول پايا و شاخه‌هاي شكوفا!

فرامرز حق‌شناس

١٦:٢٤ ١٣/٠٥/١٣٨٦
عناوين اصلي
معرفي جهاد دانشگاهي
تشکيلات جهاد دانشگاهي
اخبار جهاد دانشگاهي
انتشارات
اعضاء
نام کاربر
رمز عبور
نظر خواهي
کدامیک از فعالیت های جهاددانشگاهی در پیشبرد توسعه همه جانبه کشور موثرتر می باشند؟
تمامي حقوق متعلق به جهاد دانشگاهي مي باشد