«بارقه»هايي از آن نگاه مبارك به وقايع جهان، اسلام و ايران، در سالهاي قبل و بعد از انقلاب، براي اكنون كه ترنم «انفجار نور» ديگر بار به ما روي آورده است.
او كه مبدأش خدا بود و مقصدش خدا؛ و راهش اسلام و با همه هستي خويش پايبند به «ثقل اكبر» و «ثقل كبير» و شيوه علي و فرزندان معصوم وي (ع) !
او كه فريادگر حماسههاي سرخ بود در تحقير آمريكا، ذلت و لعنت انگليس، محو و تباهي «يك مشت يهودي دزد» در فلسطين !
او كه بحمدالله، جاودانه شد و اكنون در اينجا و آنجا و در همه جا، جلوه ميكند و پرچم مقاومت و پايداري را به دستان مردمان ميسپارد و خروش برميدارد: به فرعون آمريكا حمله كنيد!
فرامرز حقشناس
من به جميع دول اسلام و مسلمين جهان در هر جا هستند اعلام ميكنم كه ملت عزيز شيعه از اسرائيل و عمال اسرائيل متنفرند و از دولتهائي كه با اسرائيل سازش ميكنند، متنفر و منزجرند. اين ملت ايران نيست كه با اسرائيل منفور در حال سازش است، ملت ايران از اين گناه بزرگ بري است، اين دولتها هستند كه به هيچ وجه مورد تأييد ملت نيستند.(1)
... ـ اگر توحيد كلمه بكنيد ـ يك مشت يهودي دزد در فلسطين است، بيش از يك ميليون از مسلمين را ده سال، بيشتر از ده سال است كه متفرق كردهاند و ممالك اسلامي نشستهاند با هم عزا گرفتهاند، اگر توحيد كلمه باشد چطور ميتوانند اينها، اين يك مشت يهود دزد چطور ميتوانند فلسطين شما را از دست شما بگيرند و مسلمين را از فلسطين بيرون كنند و نتوانيد هيچ كاري بكنيد... ؟ (2)
به هر حال اعلان برائت در حج، تجديد ميثاق مبارزه و تمرين تشكل مجاهدان براي ادامه نبرد با كفر و شرك و بتپرستهاست و به شعار هم خلاصه نميشود كه سرآغاز علني ساختن منشور مبارزه و سازماندهي جنود خداي تعالي در برابر جنود ابليس و ابليسصفتان است و از اصول اوليه توحيد به شمار ميرود و اگر مسلمانان در خانه ناس و خانة خدا از دشمنان خدا اظهار برائت نكنند، پس در كجا ميتوانند اظهار نمايند و اگر حرم و كعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتيبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبيا نيست، پس مأمن و پناهگاه آنان در كجاست؟(3)
... آيا بايد در خانهها نشست و با تحليلهاي غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القاء روحيه ناتواني و عجز در مسلمانان، عملاً شيطان و شيطانزادگان را تحمل كرد... (4)
فرياد برائت ما، فرياد برائت همة مردماني است كه ديگر تحمل تفرعن آمريكا و حضور سلطهطلبانه آن را از دست دادهاند و نميخواهند صداي خشم و نفرتشان براي ابد در گلوهايشان خاموش و افسرده بماند و اراده كردهاند كه آزاد زندگي كنند و آزاد بميرند و فريادگر نسلها باشند. (5)
فرياد برائت ما، فرياد امتي است كه همة كفر و استكبار به مرگ او در كمين نشستهاند و همه تيرها و كمانها و نيزهها به طرف قرآن و عترت عظيم نشانه رفتهاند و هيهات كه امت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و سيرابشدگان كوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلتبار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هيهات كه خميني، در برابر تجاوز ديوسيرتان و مشركان و كافران به حريم قرآن كريم و عترت رسول خدا و امت محمد ـ صليالله عليه و اله و سلم ـ و پيروان ابراهيم حنيف ساكت و آرام بماند و يا نظارهگر صحنههاي ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خويش را براي اداي واجب حق و فريضه دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظيم شهادتم. قدرتها و ابرقدرتها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خميني يكه و تنها هم بماند به راه خود كه راه مبارزه با كفر و ظلم و شرك و بتپرستي است ادامه ميدهد... (6)
... مسلمانان از هياهو و طبلهاي توخالي تبليغاتِ ظالمانه نهراسند كه كاخها و قدرتهاي نظامي و سياسي استكبار جهان، همانند لانة عنكبوت سست و در حال فرو ريختن است... (7)
... نكند كه اينان تصور كردهاند كه گذشت زمان، سيرت و صورت جنايتهاي اسرائيل و صهيونيزم را دگرگون ساخته است و گرگهاي خونآشام صهيونيزم، از فكر تجاوز و غصب سرزمينهاي از نيل تا فرات دست برداشتهآند. مسؤولين محترم كشور ايران و مردم ما و ملتهاي اسلامي از مبارزه با اين شجره خبيثه و ريشهكن كردن آن، دست نخواهند كشيد و به ياري خداوند تعالي از قطرات پراكنده پيروان اسلام و توان معنوي امت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و امكانات كشورهاي اسلامي بايد استفاده كرد و با تشكيل هستههاي مقاومت حزبالله در سراسر جهان اسرائيل را از گذشته جنايت بار خود پشيمان و سرزمينهاي غصب شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج كرد... (8)
من به تمام دنيا با قاطعيت اعلام ميكنم كه اگر جهانخواران بخواهند در مقابلِ دين ما بايستند، ما در مقابل همه دنياي آنان خواهيم ايستاد و تا نابودي تمام آنان از پاي نخواهيم نشست، يا همه آزاد ميشويم و يا به آزادي بزرگتري كه شهادت است ميرسيم و همان گونه كه در تنهايي و غربت و بدون كمك و رضايت احدي از كشورها و سازمانها و تشكيلات جهاني، انقلاب را به پيروزي رسانديم، و همان گونه كه در جنگ نيز مظلومانهتر از انقلاب جنگيديم و بدون كمك حتي يك كشور خارجي متجاوزان را شكست داديم، به ياري خدا باقيمانده راه پرنشيب و فراز را با اتكاء به خدا، تنها خواهيم پيمود و به وظيفة خويش عمل خواهيم كرد، يا دست يكديگر را در شادي پيروزي جهان اسلام در كل گيتي ميفشاريم و يا همه به حيات ابدي و شهادت روي ميآوريم و از مرگِ شرافتمندانه استقبال ميكنيم ولي در هر حال پيروزي و موفقيت با ماست و دعا را هم فراموش نميكنيم.
خداوندا! بر ما منت بنه و انقلاب اسلامي ما را مقدمه فرو ريختن كاخهاي ستم جباران و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان، و همه ملتها را از ثمرات و بركات وراثت و امامت مستضعفان و پابرهنگان برخوردار فرما. (9)
... راستي چه شده است كه استكبار جهاني و در رأس آن آمريكا اين قدر طرفدار ملتها شده است و جنگ افروزان و آتشبياران معركهها و جلادان قرن به شرف انسانيت و همزيستي مسالمتآميز اعتقاد پيدا كردهاند و از عطش سيراب ناشدني و خصلت خونخواري خود كه طبيعت فرهنگ سرمايهداري و كمونيزم است، منصرف شدهاند و شمشيرها و خنجرها و قدارههاي فرو رفته در قلب و جگر ملتها را به غلاف كشيدهاند! ... (10)
... چه خوب است كه بعض سرانِ سرسپرده كشورهاي اسلامي به اربابان و خدايان زر و زور و تزوير خود، اين نكته را جدي گوشزد كنند كه اين قدر از منافع خود در خليج فارس سخن نگويند، براي اين كه همين مسأله موجب حساسيت شديد مردم منطقه است كه آمريكا و فرانسه و انگليس چه منافعي در آبهاي خليج فارس دارند كه تا پاي دخالت نظامي و جنگ هم ميخواهند آن را حفظ كنند ... ؟ (11)
... و دنيا به اين حقيقت رسيده است كه ناامني در خليج فارس فقط به ضرر ايران تمام نميشود، بلكه قويترين قدرتها و ابرقدرتها هم اگر مثل آمريكا تمامي امكانات هوايي و دريايي و جاسوسي ـ خبري خود و هم پيمانان خود در منطقه را بسيج كنند، كه حتي يك كشتي را بدون خطر اسكورت و حفاظت نمايند، از اين خطر و ضرر مصون نخواهند ماند و در اين گرداب ناامني غرق ميشوند و عليرغم آن همه مقدمات و تمهيدات و جار و جنجالهايي كه در جهان آمريكا برپا نموده است و دهها خبرنگار و فيلمبردار را به منطقه گسيل داشتهاند تا خبر موفقيت نقشههاي شوم آمريكا را مخابره كنند، خداوند زمينه رسوايي و زبوني آمريكا را به دست غيب خود فراهم مياورد و اقتدار معنوي پرچم لاالهالاالله را بر پرچم كفر به نمايش ميگذارد و دلبندگان خالص خويش را شادمان ميسازد... (12)
... اين ملت بزرگ ايران است كه با قامتي استوار بر بام بلند شهادت و ايثار ايستاده است و هر روز نشاط و تحرك و فرياد او براي ادامه راه بيشتر ميشود. البته ممكن است غربزدهها و بزدلان و همانها كه نه در روزهاي آغازين در ميدان دفاع بودهاند و نه تا به امروز به حمايت از حماسهآفرينان و وطنبانان خدمتي كردهاند و نه در آينده لياقت حضور در جنود و سربازان خدا را خواهند يافت، براي خوش خدمتي به اربابان و دلگرم نمودن آنان از خستگي و بنبست در جنگ تحميلي، داد سخن دهند ... (13)
من مجدداً تأكيد ميكنم كه دنيا امروز تشنة حقايق و احكام نوراني اسلام است و حجت الهي بر همه علما و روحانيون تمام گرديده است، چرا كه وقتي جوانان كشورهاي اسلامي براي دفاع از مقدسات ديني خود تا سر حد شهادت پيش رفتهاند و براي بيرون كردن متجاوزان، خود را به درياي حوادث و بلازدهاند و زندانها و شكنجهها را به جان خريدهاند و همچون مسلمانان شجاع و مبارز و عزيزان حزب الله لبنان و ساير كشورها مقاومت كردهاند و به جهاد عليه متجاوزان برخاستهاند، چه حجتي بالاتر از اين و چه بهانهاي براي سكوت و مماشات و در خانه نشستن و تقيه كردنهاي بيمورد مانده است؟ (14)
... امروز دولتها و سرسپردگان ابرقدرتها اگرچه به جنگ جدي با مسلمانان برخاستهاند و همچون دولت هند مسلمانان بيگناه و بيپناه و آزاده را قتل عام ميكنند ولي هرگز جرأت و قدرت تعطيل مساجد و معابد مسلمين را براي هميشه ندارند و نور عشق و معرفت ميليونها مسلمان را نميتوانند خاموش كنند. در عين حال اگر آنان مساجد و محافل مذهبي و سياسي علماي اسلام را به تعطيلي بكشانند و حتي علماي اسلام را در ملاء عام بدار كشند، خود دليل مظلوميت اسلام و موجب توجه بيشتر مسلمانان به روحانيت و پيروي از آنان ميشود ... (15)
خلاصه كلام اين كه بيان اين واقعيت كه در حكومت اسلامي بهاي بيشتر و فزونتر از آن كسي است كه تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت و همه مديران و كارگزاران و رهبران و روحانيون نظام و حكومت عدل موظفند كه با فقرا و مستمندان و پابرهنهها بيشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمكنين و مرفهين، و در كنار مستمندان و پابرهنهها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگي است كه نصيب اولياء شده و عملاً به شبهات و القائات خاتمه ميدهد، كه بحمدالله در جمهوري اسلامي ايران، اساس اين تفكر و بينش در حال پياده شدن است. (16)
... ما مجدداً ميگوييم كه يك موي سر اين كوخنشينان و شهيد دادگان به همه كاخ و كاخنشينان جهان شرف و برتري دارد. (17)
و آخرين نكتهاي كه در اين جا ضمن تشكر از علماء و روحانيون و دولت خدمتگزار حامي محرومان بايد از باب تذكر عرض كنم و بر آن تأكيد نمايم، مسأله ساده زيستي و زهدگرايي علماء و روحانيت متعهد اسلام است كه من متواضعانه و به عنوان يك پدر پير از همه فرزندان و عزيزان روحاني خود ميخواهم كه در زماني كه خداوند بر علما و روحانيون منت نهاده است و اداره كشور بزرگ و تبليغ رسالت انبياء را به آنان محول فرموده است، از زيّ روحاني خود خرج نشوند... (18)
خداوندا! اگر هيچ كس نداند تو خود ميداني كه ما براي برپايي پرچم دينِ تو قيام كردهايم و براي برپايي عدل و داد در پيروي از رسول تو در مقابل شرق و غرب ايستادهايم و در پيمودن اين راه لحظهاي درنگ نميكنيم. خداوندا! تو ميداني كه فرزندان اين سرزمين در كنار پدران و مادران خود براي عزت دين تو به شهادت ميرسند و با لبي خندان و دلي پر از شوق و اميد به جوار رحمت بيانتهاي تو بال و پر ميكشند... (19)
... اگر ميخواستيم به دنيا ثابت كنيم كه حكومت آل سعود، اين وهابيهاي پست بيخبر از خدا به سان خنجرند كه هميشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفتهاند، به اين اندازه كه كارگزاران ناشي و بياراده حاكميت سعودي در اين قساوت و بيرحمي عمل كردهاند، موفق نميشديم و حقا كه اين وارثان ابيسفيان و ابيلهب و اين رهروان راه يزيد روي آنان و اَسلاف خويش را سفيد كردهاند. (20)
و اينك از فرصت استفاده كرده به يكي از آيات كتاب كريم اشاره ميكنم آن جا كه فرموده است: «اجعلتم سقايه الحاج و عماره السمجد الحرام كمن امن بالله و اليوم الاخر و جاهد في سبيل الله لايستوون عندالله و الله لايهدي القوم الظالمين». گويي آية كريمه در همين عصر نازل شده و گويي براي آل سعود و امثال آل سعود در طول تاريخ و براي ملت مجاهد و بزرگ ايران و حجاج بيتالله الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همة اعصار آمده است. خداوند تعالي ميفرمايد: شما كوردلان آبرساني به حجاج و تعمير مسجدالحرام را با ارزش آناني كه ايمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده ميكنند، مساوي قرار دادهايد، حاشا كه اينان با شما مساوي نيستند و خداوند ستمگران را هدايت نميكند. آيا سعوديها و امثال آنان در طول تاريخ ارزش خود را براي تهيه آب در مواقف حج و زرق و برق تعميرات مسجدالحرام را با ارزشهاي مسلماناني كه به خداوند و روز جزا ايمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و براي دفع دشمنان خدا از حريم اسلام و حرم خداوند تعالي به پا خاستهاند مقايسه نكردهاند و سعوديهاي*عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نميكنند و با مجاهدان راه خدا آن نميكنند كه روي آمريكاي جهانخوار و ارباب خود را سفيد كرده است؟... (21)
... مسأله حجاز مسألهاي است كه ما باز خواب هستيم، دنيا هم باز خواب است كه چه شد. مسأله حجاز، مسأله بزرگترين مقامات قدس اسلامي و دنيايي شكسته شد، كعبه احترامش پيش ما تنها نيست، پيش مسلمين تنها نيست. كعبه را همه ملل محترم ميشمرند، همه مللي كه به دين چيز دارند. كعبه، كعبهاي است كه از زمان اول خلقت بوده است و همه انبيا در او خدمتگزار بودند. شكستن كعبه مسألهاي نيست كه بشود ازش همين طوري گذشت. اگر ما از مسأله قدس بگذريم، اگر ما از صدام بگذاريم، اگر ما از همه كساني كه به ما بدي كردند بگذريم، نميتوانيم از مسأله حجاز بگذريم، مسأله حجاز يك باب ديگري است غير مسأله چيزهاي ديگر. (22)
... و در آستانه عاشوراي وليالله اعظم ـ سلام الله عليه ـ عاشورايي ديگر با ابعاد مختلف در جوار تو و خانه امن تو در جمعة خونين پديد آوردند كه اي كاش نبودم تا آن را ببينم و يا بشنوم، نه براي شهادت عزيزاني مجاهد و مهاجر، كه شهادت امري است كه آرزوي عزيزان ما است و شهدي است آشنا براي زنان و مردان و كودكان ما كه در يورشهاي مغولانة صدام عفلقي شديدتر و فجيعتر آن را چشيدهاند و ديدهايم، بلكه براي مصيبتي است كه نه تنها براي پيغمبر اسلام ـ صلوات الله عليه ـ كه براي تمامي انبيا و مرسلين از آدم تا خاتم پيش آمد و به فرمان كاخ سياه به دست ناپاك آل سعود، اين شقيترين جانيان عصر، بالاترين مقام قدس الهي شكسته شد... (23)
آري در منطق استكبار جهاني هر كه بخواهد برائت از كفر و شرك را پياده كند متهم به شرك خواهد شد، و مفتيها و مفتيزادگان اين نوادگان «بلعم باعورا»ها به قتل و كفر او حكم خواهند داد. بالاخره در تاريخ اسلام ميبايست آن شمشير كفر و نفاقي كه در لباس دروغين احرام يزيديان و جيره خواران بني اميه ـ عليهم لعنه الله ـ براي نابودي و قتل بهترين فرزندان راستين پيامبر اسلام يعني حضرت ابيعبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ و ياوران با وفاي او پنهان شده بود، مجدداً از لباس همان ميراث خواران بنيسفيان به درآيد و گلوي پاك و مطهر ياوران حسين ـ عليه السلام ـ را در آن هواي گرم، در كربلاي حجاز و در قتلگاه حرم پاره كند و همان اتهاماتي را كه يزيديان به فرزندان راستين اسلام زدند و آنان را خارجي و ملحد و مشرك و مهدور الدم معرفي كردند، درست همان را به رهروان راه آنان وارد آوردند كه انشاءالله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمريكا و آل سعود برطرف خواهيم ساخت و داغ و حسرت حلاوت اين جنايت بزرگ را بر دلشان خواهيم نهاد و بر پايي جشن پيروزي حق بر جنود كفر و نفاق و آزادي كعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهيم شد. (24)
البته ما اين واقعيت و حقيقت را در سياست خارجي و بينالملل اسلاميمان بارها اعلام نمودهايم كه درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و كم كردن سلطة جهانخوران بوده و هستيم، حال اگر نوكران آمريكا نام اين سياست را توسعهطلبي و تفكر تشكيل امپراطوري بزرگ ميگذارند، از آن باكي نداريم و استقبال ميكنيم. ما درصدد خشكانيدن ريشههاي فاسد صهيونيزم، سرمايهداري و كمونيزم در جهان هستيم، ما تصميم گرفتهايم به لطف و عنايت خداوند بزرگ نظامهايي را كه بر اين سه پايه استوار گرديدهاند نابود كنيم و نظام اسلام رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را در جهان استكبار ترويج نماييم، و دير يا زود ملتهاي دربند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باجخواهي و مصونيت كارگزاران آمريكايي ـ حتي اگر با مبارزه قهرآميز هم شده باشد ـ جلوگيري ميكنيم. انشاءالله ما نخواهيم گذاشت از كعبه و حج، اين منبر بزرگي كه بر بلنداي بام انسانيت بايد صداي مظلومان را به همة عالم منعكس سازد و آواي توحيد را طنين اندازد، صداي سازش با آمريكا و شوروي و كفر و شرك نواخته شود... (25)
ملت عزيز و دلاور ايران مطمئن باشند كه حادثه مكه منشأ تحولات بزرگي در جهان اسلام و زمينه مناسبي براي ريشهكن شدن نظامهاي فاسد كشورهاي اسلامي و طرد روحاني نماها خواهد بود. و با اين كه بيشتر از يك سال از حماسه برائت از مشركان نگذشته است، عطر خونهاي پاك شهداي عزيز ما در تمامي جهان پيچيده و اثرات آن را در اقصي نقاط عالم مشاهده ميكنيم. حماسه مردم فلسطين يك پديده تصادفي نيست، آيا دنيا تصور ميكند كه اين حماسه را چه كساني سرودهاند و هم اكنون مردم فلسطين به چه آرماني تكيه كردهاند كه بيمحابا و با دست خالي در برابر حملات وحشيانه صهيونيستها مقاومت ميكنند؟ آيا تنها آواي وطنگرايي است كه از وجود آنان دنيايي از صلابت آفريده است؟ آيا از درخت سياست بازان خود فروخته است كه بر دامن فلسطينان ميوة استقامت و زيتون نور و اميد ميريزد؟ اگر اين چنين بود؟ اينها كه سالهاست در كنار فلسطينيان و به نام ملت فلسطين نان خوردهاند! شكي نيست كه اين آواي الله اكبر است... (26)
به دولتها و حكومتهاي منطقه خصوصاً به عربستان و كويت ميگويم كه همة شما در ماجراجوييها و جناياتي كه آمريكا ميآفريند شريك جرم خواهيد بود، و ما تا به حال از اين كه همه منطقه در كام آتش و خون و بيثباتي كامل غوطهور نشود، دست به عملي نزدهايم، ولي حركات جنونآميز ريگان مطمئناً حوادث غيرمنتظره و عواقب خطرناكي را بر همه تحميل ميكند. شما اطمينان داشته باشيد كه در اين برگ جديد بازندهايد، خودتان و كشور و مردم اسلامي را در برابر آمريكا اين قدر ذليل و ناتوان نكنيد، اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد. (27)
* (21) صد البته شنيدهايد كه ملك عبدالله سعودي بعد از برگزاري نشست گفتگوي اديان در آمريكا و پرداخت صورتحساب آن و هم گيلاس شدن با فرعون آمريكا و يهودان دزد حاضر در جلسه و تماشاي سه هفته خونآشامي آمريكا و اروپا در غزه، اكنون بهسان معاويه بن ابيسفيان، «اشك تمساح» بر بدنهاي پارهپاره كودكان غزه ميريزد؛ و دستور داده تا يك ميليارد كيسه زر بدوزند و در هر يك، يك دلار آمريكايي بگذارند و «شبانه» توسط مأموران خليفه به خانه ابومازن، اين مردك مخنث مزدور ببرند تا صرف امور ـ لابد تشكيلات خودگردان! ـ نمايد!
منابع:
1. صحيفه نور، جلد اول، ص 63 (18/1/1343)
2. همان، ص 121 (1343)
3. همان، جلد بيستم، ص 112 (پيام برائت، 6/5/1366)
4. همان
5. همان، ص 113 (پيام برائت، 6/5/1366)
6. همان
7. همان، ص 114 (پيام برائت، 6/5/1366)
8. همان، ص 115
9. همان، ص 118
10. همان، ص 119
11. همان، ص 121
12. همان
13. همان، ص 123
14. همان، ص 127
15. همان
16. همان، ص 129
17. همان، ص 130
18. همان
19. همان، ص 133
20. همان، ص 135
21. همان، ص 136ـ135
22. همان، ص 145
23. همان، ص 152ـ151
24. همان، ص 228
25. همان، ص 232
26. همان، ص 233
27. همان، ص 237