جهاددانشگاهي
در آستانه تجربه جديد (1)
بيش از دو دهه و نيم تجربه در بالاترين سطوح فكري و فرهنگي و تحقيقاتي و آموزشي و تربيتي و اعتقادي ، اكنون جهاددانشگاهي در نخستين سالهاي حيات نسل دوم خود، آماده ورود به عرصههاي جديدي از مجاهدات و تجربيات و پذيرش مسئوليتهاي بزرگتر و استقبال از فداكاريهاي گستردهتر براي اسلام و ايران عزيز است!
دستاوردهاي نسل اول «زير سر جهاد» است و آرمانها و آرزوهاي نسل دوم پيشروي جهاددانشگاهي !
نسل اول در ابعاد مختلف «خط» هاي بارز و درخشاني را ترسيم كرد:
- در حوزه پژوهش ، با جرياني كردن تحقيقات و سمت و سو دادن به فعاليتهاي هماهنگ و متقارن و متجانس، موجب شكوفايي و تنومندي جريانهاي مشخص و تعريف شدهاي از تحقيقات گرديد كه نمونههاي بارز آن تحقيقات نهادينه شده در پژوهشكده رويان و پژوهشگاه علوم انساني – اجتماعي جهاددانشگاهي است.
- در حوزه فناوري، توليد انبوه فرستندههاي راديويي و الكتروفيلترها و كورههاي القايي و كود فسفاته و يوپياسهاي پرقدرت دوبل موازي و ... نويدهاي درخشاني است از شكوفايي استعدادهاي بيِنظير ملت بزرگ و هوشمند ايران.
- در حوزه آموزشي، تأسيس دانشگاه علم و فرهنگ و ساير دانشگاههاي وابسته، در استانهاي كشور است كه بنا به اظهار يكي از پيشكسوتان دانشگاهي كه سخنش براي سايرين حجت است ، دانشگاه علم و فرهنگ جهاددانشگاهي با دانشگاه ام.آي. تي قابل مقايسه است!
در حوزه آموزش، بايد «كسري» هاي دانشگاه علم و فرهنگ جهاد را برطرف و اين دانشگاه را الگويي براي دانشگاههاي كشور در احراز شرايط يك دانشگاه مطلوب اسلامي – انقلابي قرار داد. صدالبته تا رسيدن به آن اسوه مطلوب راهي مانده كه بايد پيموده شود!
- در حوزه فرهنگي و هنر و ادبيات و شعر و عرفان، جهاد تاكنون هرچه كرده «ترويج» بوده است. اما اكنون وقت آن فرارسيده كه با ورود به عرصههاي جديد، زمينههاي خلق و ظهور نامبرداران ميادين فرهنگ و هنر و شعر و عرفان و حكمت ايراني و اسلامي را فراهم آورد.
نمِيتوان تحقيقات شكوفنده پايدار و گسترده داشت بدون شاعري سترگ كه آنرا زمزمه نمايد!
نميتوان تحقيقات پيشتاز و گشاينده راههاي نوين داشت بدون حكيم و عارفي كه قدسيت و تبرك آن را تضمين كرده باشد تا مآل شوم آن بر سر هيروشيما يا سردشت و حلبچه فرود نيايد!
نميتوان تحقيقات همواره شاداب و پويايي داشت بدون طراوتهاي هنر و ترنمهاي لطيف كه يأس و خستگي و دلمردگي و تراكم سموم زندگي را زايل نمايد!
و اين منظومه جمال و جميل و صنع و حكمت و تدبير و خلقت و نور و جلال و مشيت و تقدير و خضوع و طاعت و رهايش و عروج ، مكتبي است كه مباني آموزش و پژوهش جهاد است و نيز مباني فرهنگ و پيام و رسالت آن و چارچوب خدمت و توليد كالاي رفع حاجت همنوعان!
نسل دوم جهاددانشگاهي در آستانه ورود به عرصههاي نوين تجربه و آزمايش و ساخت و ساز و آفرينش و ابتكار است! نسل دوم جهاد، طلايهدار نظام در رويكرد جديد حاكميت اسلامي در نظام مردم سالاري ديني است!
اكنون نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران ، در اجراي اصل 44 قانون اساسي خود، گام برميدارد. محتواي اين اصل كه در كشورهاي ديگر همواره موجب انقلابات و تحولاتي موفق يا ناكام شده است، در كشور عزيز ما، از فراز يك انقلاب الهي ، در قالب خواسته و آرمان ملي «امضا شده» و تحت سياستهاي پژوهيده و انديشيده ، آماده در عرصه عمل و اجرا، تقديم ملت شده است!
شايسته است جهاددانشگاهي كه از متن ملت جوشيده است و همواره به عنوان سرباز پيشاهنگ «نظام» جاننثاري كرده است، اكنون در اين گام دوم ، از دولت به ملت، نسل دوم خود را آماده تجربه و آزمون زمينههاي ملي و عمومي جامعه نمايد.
هر چند محور اصلي رويكرد جديد نظام، اصل 44 است اما اصول ديگر از حوزه قضا و اجرا و تقنينيه درگير است!
فلذا مراجعه كنيم به ملت و ببينيم «كار» ما چيست و چگونه ميتوان با توانائيهاي موجود از پژوهش و آموزش و فرهنگ و تبليغ و رسانه گرفته تا مديريت و پذيرش مسئوليتهاي راهبردي و آينده پژوهي و پيشبيني نتايج و آسيبهاي احتمالي اجراي سياستهاي اصل 44 و ايجاد مراكز تخصصي مديريتي و اقتصادي و مالي و آسيبشناسي اجراي اصل 44 و... ميتوان هزينههاي اين اجرا و تحقق اصل 44 و اصول متتابع را كم كرد و به حداقل رساند!
جهاددانشگاهي با وجاهت شرعي كه ناشي از تابعيت مستقيم اين نهاد از نظام رهبري ديني
انقلاب است، مسئوليت دو چندان دارد. جايگاه نهاد عمومي غيردولتي ، طلب ميكند كه ما به «عموم» و به ملت مراجعه كنيم! شايد اكنون ملت بيش از هر زمان ديگر به تواناييها و داناييها ودستاوردهاي آموزشي و علمي و پژوهشي و فرهنگي و رسانهاي جهاددانشگاهي نياز داشته باشد!
جهاددانشگاهي بايد بر چكاد برج علم و دانش و پژوهش و فرهنگ و تبليغ و آموزش ، بيدار و هوشيار، مراقب تبعات اين رويكرد ملي باشد. نتايج مفيد و ثمربخش اجراي سياستهاي اصل 44 را تبليغ نموده گسترش دهد و آسيبهاي احتمالي آن را گوشزد نمايد.
جهادگران دانشگاهي رجاي واثق دارند كه به مصداق بينه مباركة «والذين جاهدوا فينا، لَنهْديّنهم سُبُلنا و انّالله لَمعَالمحسنين (69 ، عنكبوت)» راههاي درست و الهي ، در اين عرصههاي نوين با مجاهده و تلاش و نيات خالص واهداف متيمّن و فايدهمند به حال ملت، پيشاروي «مجاهدان» قرار خواهد گرفت.
شك نيست كه گستره عمل نسل دوم جهاد فراتر از ميدان تلاش نسل اول است كه عمدتاً در حوزههاي علمي و پژوهشي و آموزشي و تبليغي مراكز آموزش عالي و دانشگاههاي كشور بوده است.
از هماكنون ميتوان پيوستن جريان اين دو «نهر» تجربه و تلاش و مجاهده را در آستانه شروع به كار نسل سوم جهاد به نظاره نشست كه ريشهها در اعماق جامعه و دستان در دستان مديران و خادمان ملت به سوي ايراني ارجمند به بلنداي «ثريا» به پرواز و عروجي هفت هزار ساله در سير است و سلوك!
حسن ختام اين مقال زمزمهاي از حافظ شيراز :
اي قبـاي پادشاهي راست بربالاي تو
زينت تاج و نگين از گوهر والاي تو
آفتاب فتـح را هر دم طلوعي ميدهد
از كلاه خسروي رخسار مه سيماي تو
جلـوگاه طاير اقبال باشد هر كجا
سايه اندازد هماي چتر گردونساي تو
از رسوم شرع و حكمت با هزاران اختلاف
نكتهاي هرگز نشد فوت از دل داناي تو
گرچه خورشيد فلك چشم وچراغ عالم است
روشناييبخش چشم اوست خاك پاي تو
آنچه اسكندر طلب كردو ندادش روزگار
جرعهاي بود از زلال جام جانافزاي تو
عرض حاجت در حريم حضرتت محتاج نيست
راز كس مخفي نماند با فروغ راي تو
« حافظ »
(1) به مناسبت گردهمايي مديران جهاد در شيراز ، ارديبهشت 86
فرامرز حقشناس
١٥:٢٧ ٢٣/٠٢/١٣٨٦