مقاله منتشر شده در نشريه Scientist از تحقيقات ايرانيان در سلولهاي بنيادي؛ پيشرفتي كه دنيا را شوكه كرد30 سال پس از فروپاشي رژيم پهلوي، ايران تحت انقلاب و تحول ديگري قرار گرفت. هم اكنون ايران در حال بررسي فراگيري درباره پژوهشهاي سلولهاي بنيادي است و عليرغم اينكه محققان ايراني در حال حاضر با دستيابي محدودي به ابزارآلات آزمايشگاهي و منابع اصلي مواجهند، ولي احتمال ميرود كشور ايران به عنوان يكي از قدرتهاي علمي در زمينه سلولهاي بنيادي محسوب شود. بيشتر تحقيقات اين حوزه در مركز پيشروي پژوهشهاي سلولهاي بنيادي در موسسه رويان وابسته به جهاددانشگاهي واقع در تهران اتفاق افتاده است... |
١٤:٢٥ ١٥/٠١/١٣٨٨
|
بيانيه جهاددانشگاهي به مناسبت بزرگداشت يوم ا... ١٢ فروردينجهادگران دانشگاهي که همواره در روند تحقق اهداف نظام شكوهمند اسلامی با کمترین امکانات به دستاوردهای درخشانی دست یافته اند ، ضمن تبريك و تهنيت اين روز خدايي به عموم مردم قهرمان ایران زمین ، در سالي كه رهبر معظـــــم انقلاب اسلامي(حفظه اله ) آن را « سال اصلاح الگوی مصرف » نامیده اند ، همچون گذشته ، تمام تلاش خود ، برای بهره گیری بهینه از منابع مادی ومعنوی کشور در راه حصول توفیقات روز افزون در عرصه های علمی و فرهنگی مبذول خواهند نمود.
|
١٩:٤٣ ١١/٠١/١٣٨٨
|
عدالتمحوراي بندگان خدا! بدانيد كه محبوبترين شما نزد خدا بندهاي است كه خدا او را در برابر نفسش ياري داده است؛ و نشانههاي آن ياري، غم و اندوه درون است و ترس و خوف اندوهبار برون! و اين در آن بنده مورد عنايت، هست و هست تا در قلبش شعله چراغ هدايت افروخته ميگردد! اين بنده محبوب، زاد و برگ «راه» را براي روزي و راهي كه به آن وارد خواهد شد انباشته كرده به نفس خويش آن روز «دورنما» ـ مرگ ـ را قريب قريب ميسازد و سختيهاي راه را آسان ميگيرد. مينگرد و از نظر كردن در امور، به بصيرت و روشنبيني ميرسد. فكر و انديشه را به نطق و بيان و ذكر ميرساند و بدان مداومت ميكند تا به زايش و افزايش برسد و اين جرياني است خوشگوار براي نفسي كه مورد عنايت است؛ نفسي با آبشخوري سهل و سلوكي در مسيري هموار! |
١٦:٠٧ ٢٠/١٢/١٣٨٧
|
آن اَبَرمرد، روح امت، چشم ملت بود! (دو)«بارقه»هايي از آن نگاه مبارك به وقايع جهان، اسلام و ايران، در سالهاي قبل و بعد از انقلاب، براي اكنون كه ترنم «انفجار نور» ديگر بار به ما روي آورده است. او كه مبدأش خدا بود و مقصدش خدا؛ و راهش اسلام و با همه هستي خويش پايبند به «ثقل اكبر» و «ثقل كبير» و شيوه علي و فرزندان معصوم وي (ع) ! او كه فريادگر حماسههاي سرخ بود در تحقير آمريكا، ذلت و لعنت انگليس، محو و تباهي «يك مشت يهودي دزد» در فلسطين ! او كه بحمدالله، جاودانه شد و اكنون در اينجا و آنجا و در همه جا، جلوه ميكند و پرچم مقاومت و پايداري را به دستان مردمان ميسپارد و خروش برميدارد: به فرعون آمريكا حمله كنيد! |
١١:٠٢ ٠٧/١١/١٣٨٧
|
ايمان انجيلياوايل آذرماه، برخي از حوزههاي خبري كشور، به نقل از خبرگزاري مصري «الشرق الاوسط»، مطالبي از مصاحبه بوش با يك سازمان تاريخنگار آمريكايي به نام «استوري كر» را منتشر كردند كه بسيار جالب و در عين حال بسيار قابل تأمل است! جرج بوش گفته است: «پس از رسيدن به منصب رياست جمهوري آمريكا. عادت كرده است هر روز به انجيل مراجعه كند زيرا آرامش را در ايمان يافته است و ايمان نيز به انسان قدرت ميبخشد.» جرج بوش اين مطالب را در برابر خواهرش «دورو بوش» كه ظاهراً از طرف سازمان «استوري كر» با وي مصاحبه ميكرده، گفته است! وي همچنين گفته كه او «عشق بيدريغ» را از «پدر»شان ارث برده و به همه همكاران سياستمدار خود، در سرتاسر جهان، سفارش ميكند كه مثل او «پايبندي به ايمان و عقيده در سطحي كلي» را سرلوحه برنامه زندگي سياسي خود قرار دهند! بوش ادامه ميدهد: |
١٥:١٠ ٠٧/١٠/١٣٨٧
|
جريـاني در حـاشيـهخالق اين جهان و اين انسان، از اول خلقت انسان، حتي در طرح نخستين اين آفرينش، «جرياني» را به انسان گوشزد كرده است كه عليرغم اهميت فوقالعاده آن در سرگذشت و سرنوشت نوع بشر، همواره اين «جريان» به حاشيه رانده شده است، كه شايد، اجمالاً، اين امر هم به دليل چالاكيها، طرحها و برنامههاي نو به نو، سياستها و شگردهاي جذاب و نيز تنوع در رفتارها و منشها و كنشهاي اين «جريان» باشد و هم به سبب زمينهها و امكانات و انتخابات گوناگون منطوي در ذات و گوهر انسان! ممكن است پرسيده شود ـ اگر تا حالا اين جريان مهم و سرنوشت ساز به دليل راندهشدن به حاشيه «معرف حضور» نباشد! ـ اين جريان چيست و شاخصهها و معرفهاي آن كدامست؟! البته اين جريان همان قصه ابليس است كه خالق هستي همواره تقابل آنرا با برنامه آفرينش انسان و نيز فرآيند رشد و تعالي وي، در مقاطع مهم تاريخ از جمله به هنگام ظهور نهضتهاي الهي بازگفته است! |
١٠:٤٠ ٠٩/٠٩/١٣٨٧
|
كداميك، در كرانه برنامهريزي يا در كرانه آفرينشاگر من پيشنهاد كنم كه براي سال 1388، بهتر است از ميان 140 تا 150 هزار فضاي فرهنگي موجود در كشور، فقط 203 واحد*فضاي مربوط به حوزه واحدهاي پژوهش فرهنگي را آماده ارائه خدمت نماييم تا اقشار و طيفهاي مختلف مردم علاقهمند به فعاليتهاي فرهنگي، اعم از كالاها و خدمات و مزاياي فرهنگي، از آن بهرهمند شوند، آيا شما اين پيشنهاد را ميپذيريد؟! يا نه، شما فقط اظهار شگفتي ميفرماييد و با بهت و حيرت سكوت پيشه ميكنيد! و يا پيشنهاد ديگري ميفرماييد؟! مثلاً: بهتر است به جاي 203 واحد فضاي فرهنگي مربوط به حوزه پژوهش فرهنگي، 4197 واحد فضاي فرهنگي حوزه بازيهاي رايانهاي را در برنامه قرار دهيم؛ و در راه تحقق اهداف يكساله اين مقوله، هر چه بودجه و عِده و عٌدّه در اختيار داريم تزريق، نيروهاي فرهنگي خود را بسيج، مديريت فرهنگيمان را دايرمدار اين فعاليتها نماييم! |
١٢:٢٧ ٠٥/٠٨/١٣٨٧
|
توانمندي هاي جهاددانشگاهي در حوزه فني و مهندسيجهاد دانشگاهی در افق چشم انداز بیست ساله کشور یعنی در سال 1404، نهادی انقلابی با هویت اسلامی، برخوردار از منابع انسانی متعهد و کارآمد، الهام بخش و موثر در کشور، پیشگام در توسعه علم، فناوری و فرهنگ با تعامل سازنده در عرصه ملی و بین المللی خواهد شد. اکنون که بیست و هشت سال از تاسیس این نهاد انقلابی در سال 1359 می گذرد، نگاهی کوتاه به وضعیت بخش فنی و مهندسی از حوزه پژوهش و فناوری جهاد دانشگاهی میتواند محکی از توانمندی این نهاد در دستیابی به جایگاه تعیین شده در چشم انداز بیست ساله کشور باشد..... |
١٢:٥٩ ٠٣/٠٧/١٣٨٧
|
دستاوردهاي پژوهش و فناوري جهاددانشگاهيامسال صنعت نفت ايران صد ساله ميشود، اولين كارخانه قند ايران در سال 1274 در كهريزك راهاندازي شد، اولين كارخانه سيمان در سال 1312 در شهر ري افتتاح شد، ، اولين مجتمع پتروشيمي در سال 1342 در شيراز برپا گرديد و ... چرا با اين قدمت در صنعت و تكنولوژي كشور ما از نظر ايجاد و توسعه فناوري در جهان جايگاه ويژهاي ندارد؟ دانشگاه تهران و دانشكده فني كه مهد مهندسي كشور است بيش از هفتاد سال قدمت دارد و مراكز تحقيقاتي كه بتوانند پشتيبان توسعه كشور باشند... |
١٢:٣٩ ٠٩/٠٦/١٣٨٧
|
|
زان يار دلنوازمگزارش تكاندهنده كميلبن زياد نخعي كه از ياران وارسته و خاص حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب(ع) است، در عين حال، گزارشي است ارجمند و هدايتبخش و براي مسلمانان مذهب اهل بيت (ع) مشعلي است تابان تا پايان جهان! «كميل» ميگويد: اميرالمؤمنين(ع) دستم را گرفت و مرا با خود به صحرا برد. چون تنها شديم با تأثر فراوان از مردم سخن گفت و از ظرفيتهاي متفاوت عقلي و روحي آنان و اينكه اكثر مردمان گرفتار كاستيهاي عقلاني و روحاني هستند و اينكه چرا علمجويي و دانش دوستي بر ديگر امور برتري دارد و اينكه ميان ولي زمان و مردمان همواره مشكل ارتباطي وجود دارد. كميل ادامه ميدهد: مولاي ما اميرالمؤمنين(ع) به علم فراوان خود اشاره كرد (از جمله ويژگيهاي منحصر به فرد مولا!) و اينكه گويا شايستهاي را نمييابد كه اين امانت را بدو بسپارد! او از برخي اصناف نام ميبرد (مخصوصاً از «لقن»ها، همانها كه با يك «چكه» معارف «تلبريز» شده شروع ميكنند به وراجي تا حد هلاكت) و نشان ميدهد آنها به چه دلايل و قرائني شايسته نيستند! اما سرانجام به شمار اندكي از شايستگان، چنين و چنان، ميرسد نشانههاي آنان را به كميل معرفي مينمايد: |
١١:٥٤ ٢٣/٠٥/١٣٨٧ |